چگونه همکاری سازمانها با هم دستیابی به اهداف را تسهیل میسازد
نقش اتحاد استراتژیک در موفقیت سازمانها
خدیجه فرضیپور
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی
سازمانهای کوچک و متوسط نقش مهمی در توسعه اقتصادی جوامع برعهده دارند. در تمامی اقتصادها این بنگاهها عهدهدار ایجاد شغل در جوامع هستند و حدودا یکسوم یا دو سوم حجم معاملات بخش خصوصی در این شرکتها صورت میگیرد. با این وجود این بنگاهها از لحاظ امکانات مالی و منابع مدیریتی کمبودهایی دارند و برای رقابت در دنیای تجارت امروز با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. موضوع همکاری سازمانها در کنار رقابت آنها با هم از مسائل چالشی پیشروی پژوهشگرانی است که درباره استراتژیهای رقابتی سازمانها پژوهش میکنند.
خدیجه فرضیپور
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی
سازمانهای کوچک و متوسط نقش مهمی در توسعه اقتصادی جوامع برعهده دارند. در تمامی اقتصادها این بنگاهها عهدهدار ایجاد شغل در جوامع هستند و حدودا یکسوم یا دو سوم حجم معاملات بخش خصوصی در این شرکتها صورت میگیرد. با این وجود این بنگاهها از لحاظ امکانات مالی و منابع مدیریتی کمبودهایی دارند و برای رقابت در دنیای تجارت امروز با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. موضوع همکاری سازمانها در کنار رقابت آنها با هم از مسائل چالشی پیشروی پژوهشگرانی است که درباره استراتژیهای رقابتی سازمانها پژوهش میکنند. عنایت به این موضوع که چگونه سازمانها با رقبای خود تصمیم به اتحاد میگیرند و چه موانع و عوامل بازدارندهای بر سر راه آنها وجود دارد، حیطهای است که اخیرا مورد توجه محققان بیشماری بوده است. از این رو، سازه اتحاد استراتژیک که موضوع جدیدی در ادبیات سازمان محسوب میشود، میتواند مسیر جدیدی برای مطالعه و تحقیق پژوهشگران بهوجود آورد. اخیرا کسبوکارها- در نگاه خرد- و سازمانهای متعددی - در دید کلان- تمایل زیادی به اتحاد از خود نشان دادهاند و این امر مزید بر علت شده است تا پژوهشگران بیش از پیش به مطالعه در این حیطه تمایل پیدا کنند.در محیط رقابتی امروز که رقابت در آن افسار گسیخته است، سازمانها قادر نیستند بهصورت انفرادی و تنها با تکیه بر منابع خود به اهداف استراتژیک مورد نظر خود دست یابند و ناچارند با شرکتها و سازمانهای دیگر مشارکت کنند. یک نوع از این همکاریها، اتحاد استراتژیک است که به ابزار مهمی برای مدیریت کسبوکار برای بهبود توانایی رقابت سازمان تبدیل شده و شکاف بین منابع موجود شرکت و الزامات موردنیاز آینده آن را پر میکند و با ارائه دسترسی سازمانها به منابع بیرونی ایجاد همافزایی و ترویج یادگیری و تغییر سریع، رقابتجویی سازمانها را افزایش میدهد.
مفهوم نظری اتحاد استراتژی
تعاریف مختلفی از این موضوع وجود دارد ولی فصل مشترک همه آنها چند مفهوم کلیدی است: اتحاد استراتژیک، قراردادی است موقتی بین دو یا چند واحد کسبوکار برای دستیابی به اهدافی خاص. اتحاد در مورد سازمانها و بنگاهها به یک قرارداد همکاری بین دو شرکت در راستای سرمایهگذاری مشترک اشاره دارد که از آن در جهت هدف ورود به یک بازار در حال توسعه و در عین حال برای پاسخ دادن به محدودیتهای محیط کسبوکار استفاده میشود.اتحاد استراتژیک یک توافقنامه همکاری بین دو سازمان یا تعدادی بیشتر است که میخواهند از این راه موقعیت رقابتی و عملکرد خود را از طریق منابع مشترک بهبود دهند. به عبارت دیگر، اتحاد استراتژیک یکی از مهمترین تصمیمات شرکتها برای دستیابی به منابع، بهبود یادگیری و در نهایت کسب مزیت رقابت بیشتر از طریق مشارکت با یکدیگر در زمینههای مختلف است. گاهی اوقات این اتحاد در سطح پایین و در مدت زمان کوتاهی شکل میگیرد که در این حالت دو شرکت تعهد زیادی نسبت به هم ندارند و بیشتر منافعشان از هم جدا است. در مقابل، برخی اوقات شرایط طوری حکم میکند که دو شرکت در سطح بالایی با هم متحد میشوند و در اکثر مسائل اشتراک پیدا کرده و حتی نام شرکت نیز تغییر پیدا میکند. یک نمونه جهانی موفق از اتحاد سطح پایین، شرکت IBM است که سالانه با بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسطی که مشتری او محسوب میشوند، برای تولید نرمافزارها در حوزههای گوناگون و تخصصی متحد میشود. نمونه جهانی از نوع اتحاد سطح بالا نیز شرکت فوجی زیراکس است که از اتحاد استراتژیک دو شرکت فوجی فیلمز و رنگ زیراکس در ژاپن پدید آمد که یکی از شرکتهای موفق در حوزه تولید ماشینهای کپی و پرینت در دنیا بهشمار میرود.
انواع اتحادهای استراتژیک
اتحادهای استراتژیک در راستای اهداف و استراتژیهای طرفین شکل میگیرد. با بررسی ادبیات حوزه اتحاد استراتژیک، انواع شیوههای همکاری براساس این نگرش عبارتند از: اتحادهای عمودی رو به پایین، اتحادهای عمودی رو به بالا و اتحادهای افقی. اتحادهای افقی عبارتند از: تحقیق و توسعه مشترک، توسعه محصول یا خدمات مشترک، موافقتنامه منبعیابی بلندمدت، بازاریابی مشترک، کانال توزیع مشترک، تنظیم استاندارد کنسرسیوم پژوهشی، مبادله سهام، سرمایهگذاری مشترک ۵۰-۵۰ و سرمایهگذاری مشترک نابرابر. اتحادهای عمودی رو به بالا عبارتند از: اتحاد در حوزه توزیع با توزیعکنندگان، اتحاد در حوزه فروش با فروشندگان، اتحاد در حوزه ارائه خدمات با شرکتهای مربوطه و اتحاد عمودی رو به پایین نیز در خصوص اتحاد با زنجیره تامینکنندگان در نظر گرفته میشود. در صنعت خودرو ترکیه، بیشتر از سرمایهگذاری مشترک استفاده شده است. در صنعت بانکداری و بیمه نیز اتحادهای استراتژیک بین بانکها و بیمهها صورت گرفته است که در آن برای بیمهشدگان خدمات مشترکی ارائه میکنند.
از دیدگاهی دیگر، اتحادهای استراتژیک به چهار نوع مختلف صورت میپذیردکه عبارتند از:
* سرمایهگذاری مشترک: عبارت است از یک فعالیت مشارکتی تجاری که از سوی دو یا چند سازمان با اهداف استراتژیک شکل مییابد و نهادهای مستقلی ایجاد میکند و به هریک از این نهادها مسوولیتهای عملیاتی، مخاطران مالی و یادداشتهایی تخصیص میدهد در حالی که استقلال و هویت آنها حفظ میشود. این نوع اتحاد از همه انواع دیگر رایجتر است.
* کنسرسیوم خدمات متقابل: عبارت است از مشارکت شرکتهای مشابه در صنایعی که منابع خود را برای کسب منافع و تکنولوژی پیشرفته یکپارچه میکنند که در غیر این صورت، دستیابی به آنها بهصورت انفرادی بسیار پرهزینه است.
* موافقتنامه صدور مجوز: توافقنامهای است که طبق آن شرکت صادرکننده مجوز حقوقی را به شرکت دیگر در یک کشور یا بازار دیگر برای تولید یا فروش کالا اعطا میکند و شرکت گیرنده مجوز مبالغی را به شرکت صادرکننده مجوز پرداخت میکند. این اتحاد وقتی مفید است که علامت تجاری شرکت مجوزدهنده شناخته شده و مشهور باشد.
• مشارکت در زنجیره ارزش: عبارت است از یک اتحاد قوی و نزدیک که در آن یک شرکت یا واحد کسب و کار موافقتنامه بلندمدتی را با عرضهکنندگان یا توزیعکنندگان کلیدی با هدف کسب مزیت رقابتی شکل میدهند. این نوع اتحاد، حد اعلای اتحاد است.
دریک تقسیمبندی دیگر، تیلور (۲۰۰۵)، اتحاد را به دو دسته مهم تقسیم میکند:
اتحادهای مقیاس: به اتحادهایی اطلاق میشود که دسترسی به بازارهای جدید و صرفهجوییهای ناشی از مقیاس را میسر میکنند.
اتحادهای ارتباطی: به اتحادهایی اطلاق میشود که دسترسی به منابع کمیاب و مکمل را از طریق رابطه نزدیک همکاری چند سازمان میسر میکنند. وی معتقد است این نوع اتحادها شامل ارتباطات بین دو یا چند عرضهکننده است که به مشتریان مشابه یا متفاوت از همدیگر خدمت ارائه میکنند.
عوامل مهم در موفقیت اتحادهای استراتژیک
یک اتحاد موفق، مدیون درک و فهم و نگاه مشترک شرکا به محرکها، نیازمندیها و نحوه مدیریت و تاثیر آن بر نتایج کسب و کار است. پایداری اتحاد در طول زمان و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده به چگونگی همکاری شرکا و میزان سازگاری با تغییرات داخلی و خارجی محیط و نحوه تعامل آنها برای حل مشکلات بستگی دارد. همکاری نزدیک و تعهد مداوم، باعث تحکیم اتحادهای راهبردی و ایجاد وضعیت برد- برد برای شرکا میشود. بهطور کلی بسته به نوع محرکها و انگیزهها عوامل موفقیت نیز متفاوت خواهند بود. از آن جمله میتوان به این موارد اشاره کرد:
- نگرش و اهداف مشترک
- روشن و سنجشپذیر
- انتظار برآورده کردن نیازهای متقابل، تناسب راهبردی مطابق با توانایی تکمیلی و سازگاری فرهنگی
- حمایت مدیران ارشد و در نظر گرفتن پاداش مشترک
- دارا بودن ریسکهای مشترک، تعریف مناسب حوزه عملکرد اتحاد
- کنترل مشترک فرآیند اتحاد راهبردی و تعیین تیم حل مشکل
- تصمیمگیری مشترک در کلیه مراحل فرآیند همکاری پاسخگویی شرکا و اعتماد متقابل.
تعهد و اعتماد دو عامل اصلی در موفقیت یا شرکت اتحادهاست و بر عملکرد آنها موثرند و به صورت کامل قابل تضمین در متن قرارداد نیستند. به طول کلی دو اعتماد و دو نوع تعهد وجود دارد:
• اعتماد اعتباری: اعتمادی است که در آن یک شریک، قصد و توانایی تحقق تعهدات خود را دارد و کمکهای مورد انتظار را به اتحاد ارائه میدهد و جزء عقلانی اعتماد است.
• اعتماد مبتنی بر حسننیت: یعنی اعتقاد اینکه یک شریک راهبردی با عقاید و خواستههای مناسب در جهت شریک مقابل رفتار میکند.
ریسکهای اتحاد استراتژیک
هرجا که آینده ناشناخته باشد ریسک وجود دارد. به عبارت دیگر ریسک، انحراف در پیشامدهای ممکن آینده تعریف میشود. اگر حداقل دو پیشامد ممکن باشد، ریسک وجود دارد و هرچه قابلیت پیشبینی پیشامدهای آینده کمتر باشد، ریسک بزرگتر است. ریسک عبارت است از انحراف در پیشامدهایی که میتوانند در طول یک دوره مشخص و در یک موقعیت معین اتفاق بیفتد. مطابق این تعریف، وجود دو عامل در ریسک قطعی است: زمان و شرایط محیط. ریسکپذیری یا ریسکگریزی، رفتار یا واکنشی است که شخص یا گروه در یک موقعیت نامطمئن نسبت به ریسک نشان میدهد و مهمترین عامل تاثیرگذار عدم اطمینان او است. حتی اگر تمام شرایط عدم اطمینان سود یا زیانهای بالقوه یا وضعیت اقتصادی مشابه باشند، افراد به دلیل شخصیتهایی که توسط وراثت و محیط آن شکل میگیرد به طور متفاوتی عکسالعمل نشان میدهند. همچنین ممکن است در سنین متفاوت و موقعیتهای متفاوت افراد ریسکپذیری یا ریسکگریزی متفاوتی داشته باشند. افراد بعد از اینکه در یک گروه مواجه با ریسک مشارکت میکنند نسبت به موقعی که در گروه نیستند، گرایش بیشتری به پذیرش ریسک دارند. این در حالی است که یکی از انگیزهها و محرکهای اصلی همکاریهای فناورانه، تقسیم ریسک بین شرکا است. به طور کلی، از نظر توزیع احتمال، دو نوع ریسک را میتوان در رخدادهای اجتماعی متصور بود:
• ریسک عینی: مرتبط با احتمال وقوع پیشامدی است که واقعا وجود دارد و یک حالت عینی است. ریسک عینی، انحرافی است که در طبیعت وجود دارد و برای تمام اشخاص مواجهه با چنین موقعیتی مشابه است.
• ریسک ذهنی: مربوط به احتمال پیشامدی است که شخص مدیر به رخداد آن معتقد است، ولی عینیت ندارد و یک حالت یا وضعیت ذهنی است. حالت یا وضعیت عینی، واقعی است و با برداشت و ارزیابی اشخاص از آن، متفاوت است، چرا که افراد بر مبنای آنچه اعتقاد دارند درست است، عمل میکنند.
یکی از تقسیمبندیهای پذیرفتهشده درباره انواع ریسک، همکاریهای راهبردی، ریسکهای رابطهای یا نسبی و ریسکهای کارکردی است. ریسک نسبی احتمال و پیامد عدم التزام بنگاه شریک به تعهدات خود است. به عبارت دیگر، دربرگیرنده مشکلات نسبی است که ممکن است موفقیت دستیابی به اهداف اتحاد را به تاخیر بیندازد یا غیرممکن سازد. رفتار فرصتطلبانه شرکا و خودخواهی با واسطههای اقتصادی از جمله این نوع ریسکها هستند. ریسک کارکردی، مربوط به کلیه عواملی است که ممکن است دستیابی به موفقیت را در اتحاد به خطر اندازد، در حالی که شرکا به طور کامل به تعهدات خود عمل کرده باشند. معمول ریسک کارکردی در همکاریهای تحقیق و توسعه بیشتر از دیگر اتحادها است. همچنین ریسک اتحادهای فرامرزی از ریسک اتحادهای بومی و محلی بیشتر است. هر قدر سرمایهگذاری در اتحادهای راهبردی بین بنگاهی غیرقابل پوششتر باشد، ریسک بالاتر خواهد بود. ریسک نسبی مربوط به ارتباط بین شرکا است، در صورتی که ریسک کارکردی مربوط به ارتباط بین شراکت و محیط است. ریسکهای کارکردی، در تمام تصمیمهای راهبردی مشترک است، ولی ریسکهای نسبی در اتحادهای راهبردی یکتا هستند. ریسکهای کارکردی، حتی زمانی که ریسک نسبی هم وجود نداشته باشد، ممکن است مورد توجه باشند و به خطراتی مانند تغییرات سیاستهای دولتی، جنگ و بحران اقتصادی، رقابت شدید و نوسانات بالا در تقاضا یا کاهش توانمندی بهعنوان عوامل مهم داخلی میپردازد.
نتیجهگیری
سازمانها برای بقا در محیط رقابتی کنونی و ادامه فعالیت در کنار رهبران بازار، نیازمند همکاری با یکدیگر در قالب اتحادهای استراتژیک هستند و با ایجاد همافزایی که از این همکاریها حاصل میشود، میتوانند خود را با شرایط جدید انطباق داده و همگام با دگرگونیها به رشد خود ادامه دهند. محققان زیادی تاثیر مثبت و معنیدار اتحاد استراتژیک سازمانها را بر عملکرد آنها مورد تایید قرار دادهاند. بررسیها حاکی از آن است که شرکتها بدون همکاریهای لازم با همدیگر، در دنیای پر از رقابت قرن ۲۱ موفق نخواهند شد و ناگزیر به شرکت در اتحادهای استراتژیک هستند. اتحادهای استراتژیک دستیابی به اهداف استراتژیک را تسهیل میکند، ولی باعث ایجاد رقیب در بلندمدت میشود. برای ایجاد یک اتحاد باید چند مرحله منطقی را پشت سر گذاشت و در هر مرحله، به مواردی توجه کرد تا اتحاد موفقیتآمیز باشد. مهمتر از ایجاد اتحاد، مدیریت و اداره اتحاد است که باید باعث بهبود عملکرد آن شود تا شرکا اتحاد را حفظ کنند.
ارسال نظر