راز سر‌به‌ مهر مارکز

بعد از مرگ مارکز، منشی اش مونیکا آلونسو اعلام کرد رمانی از مارکز در اختیار دارد که روی جلدش با خط خودش نوشته «اوکِی بزرگ نهایی» و در حاشیه برخی صفحات یادداشت‌هایی هم درج کرده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد یک بار خبر چاپ این کتاب ۲۵سال پیش، یعنی در سال ۱۹۹۹، منتشر شده بود. در آن خبر آمده بود که مارکز قصد دارد پنج رمان بنویسد که داستان‌هایش مستقل هستند اما شخصیت همه آنها مشترک است و آنا ماگدالنا بچ نام دارد.

چند روز قبل از آن مارکز نخستین فصل همین رمان را در مادرید و در موسسه «خانه آمریکا» خوانده بود و بعدها دیگر خبری از مجموعه‌اش نشد.

 گویا او فقط یکی از رمان‌های آن مجموعه را نوشت و هرگز هم حاضر نشد چاپش کند. او حتی به فرزندانش گفته بود این کتاب به درد نمی‌خورد و باید نابودش کرد، چون حافظه، هم مایه و هم ابزار اصلی من است و بی‌آن، هیچ‌اندر‌هیچ است.

به نظر می‌رسد در سال‌های پایانی عمرش جرات نمی‌کرد کتابی را به چاپ بسپارد که از جزئیاتش چیزی به‌خاطرش نمانده بود.‌

سال‌ها بعد اما فرزندانش رمان را دوباره خواندند و دریافتند که کاملا به سبک ناب پدرشان وفادار است. آنها تصمیم گرفتند از کریستوبال پِرا ویراستار مارکز بخواهند این کتاب را دقیق ویرایش کند.  سر‌انجام «در ماه اوت همدیگر را می‌بینیم» در فوریه امسال، یعنی حدود ۸ ماه، پیش چاپ شد و طرفدارنش را غافلگیر کرد.

ماجرای این رمان درباره سفر آنا مَگدالِنا بَچ زنی چهل‌وشش‌ساله به جزیره‌ای است که مادرش در آن به خاک سپرده شده است. او نمی‌داند مادرش چرا این جزیره را به عنوان خانه ابدی خود برگزیده ولی احساس می‌کند رازی در کار است.

کتاب «در ماه اوت همدیگر را می‌بینیم» با ترجمه مجدالدین ارسنجانی در ۱۱۰صفحه و به قیمت ۱۷۵هزار تومان از سوی نشر لگا روانه بازار کتاب شده است.