6

آمار داخلی‌‌‌سازی24رشته‌‌‌فعالیت صنعتی منتشر شد. گزارش اخیر مرکز پژوهش‌‌‌های اتاق بازرگانی ایران نشان می‌دهد که هریک از صنایع و رشته‌‌‌فعالیت‌‌‌ها با چه ترتیبی به تولید مشغول هستند، چه میزان داخلی‌‌‌سازی دارند و چه اندازه به مصرف ارز وابسته‌‌‌اند. در واقع این گزارش نشان می‌دهد که ادعاهای موجود در زمینه نیازهای ارزی و توانایی داخلی‌‌‌سازی به چه میزان صحت داشته است. واقعیت‌‌‌های این گزارش رسمی نشان می‌دهد که سهم دلار از تولید ملی در هریک از رشته‌فعالیت‌‌‌های 24گانه صنعتی چقدر است. خودروسازی با نیاز ارزی چشمگیر یکی از بخش‌‌‌های دارای مصارف ارزی بالاست. شواهد گزارش بازوی پژوهشی اتاق ایران نشان می‌دهد، از مجموع هزینه‌‌‌های یک‌بنگاه صنعتی، سهم مواد و قطعات داخلی مورد استفاده در صنعت خودرو 65درصد بوده و این در حالی است که سهم ارزی تولید وسایل نقلیه موتوری از کل هزینه بنگاه‌‌‌های صنعت‌خودرو به طور میانگین بیش از 17درصد است. نیاز ارزی صنایع خودرو دوبرابر میانگین نیاز ارزی کل صنایع کشور است اما  ادعاهای بسیاری در زمینه داخلی‌‌‌سازی بالای این بخش عنوان شده است. بررسی «دنیای‌اقتصاد» از اعداد اعلام‌شده در گزارش اخیر اتاق بازرگانی ایران نشان می‌دهد، به‌طور میانگین نیاز صنایع کشور به مصرف ارز در هزینه تمام‌شده تولید 9درصد است و هرچه پیچیدگی صنعت بالاتر می‌رود، میل به واردات قطعات و افزایش هزینه‌‌‌های دلاری در آن صنعت افزایش می‌‌‌یابد.

گزارش اتاق ایران با شفاف‌‌‌سازی سهم پرداختی صنایع به هریک از نهاده‌‌‌های تولید، تصویر نسبتا دقیقی از آمار داخلی‌‌‌سازی و وابستگی ارزی 24رشته‌فعالیت تولیدی ارائه کرده است. در این گزارش به‌جز سهم مصارف ارزی برای تامین مواد اولیه و قطعات خارجی، به سهم مواد اولیه داخلی، جبران خدمات و دستمزد از هزینه تولید هم اشاره شده است. شواهد موجود نشان می‌دهد سه بخش «توتون و تنباکو»، «تعمیر و نصب ماشین‌آلات و تجهیزات» و «وسایل نقلیه موتوری» بیشترین مصارف ارزی را در بین همه رشته‌‌‌فعالیت‌های تولیدی به خود اختصاص داده‌‌‌اند. در واقع، شوک‌‌‌های ارزی داخلی یا تلاطم‌‌‌های تجاری بین‌المللی اثر عمیق‌‌‌تری بر این صنایع خواهند گذاشت که این موضوع نیازمند سیاست صنعتی مشخص برای حمایت از تولید در این بخش‌‌‌ها از طریق حفظ سطح دسترسی بنگاه‌‌‌های این صنایع به مواد اولیه و تجهیزات و قطعات است. از آن سو کمترین نیاز ارزی در سه‌صنعت تولیدکننده موادخام گزارش شده است. در واقع، سه صنعت «تولید سایر فرآورده‌‌‌های معدنی غیرفلزی»، ‌‌‌ «تولید محصولات فلزی ساخته‌شده به‌جز ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات» و «تولید کک و فرآورده‌‌‌های حاصل از پالایش نفت» بخش‌‌‌هایی هستند که چون دارای سطح اندکی از تکنولوژی هستند، اغلب مصرف ارزی اندکی دارند. البته این صنایع به دلیل اینکه پیچیدگی پایینی دارند، نیاز کمتری به واردات و مصارف ارزی پایینی دارند؛ هرچند ارزش‌افزوده ناشی از تولید آنها نیز چندان چشمگیر نیست.

گزارش بازوی پژوهشی مجلس نشان می‌دهد از منظر عمق ساخت داخل نیز میزان داخلی‌‌‌سازی هر صنعت متفاوت است. برای نمونه در حالی عمق داخلی‌‌‌سازی صنعت خودرو 65درصد اعلام شده، این عدد در صنعت لوازم‌خانگی 67درصد، در صنایع پوشاک 65درصد، در صنایع تجهیزات برقی 74درصد، در صنایع فلزات اساسی 76درصد، در صنایع شیمیایی 80درصد، در صنایع غذا 79درصد و در بخش فرآورده‌‌‌های نفت 96درصد اعلام شده است. مرور این وضعیت و بررسی دقیق توان صنایع داخلی گویای یک نکته مهم نیز هست. به این ترتیب می‌‌‌توان ادعا کرد در بین صنایع اصلی کشور، سه بخش خودرو، لوازم‌خانگی و پوشاک کمترین عمق ساخت داخل را دارند.

به طور کلی سطح مصارف ارزی هر بخش گویای نیاز آن حوزه از تولید کشور به تجارت خارجی است. از آنجا که در شرایط تحریم بسیاری از صنایع مجبور به افزایش داخلی‌‌‌سازی و عمق‌‌‌دهی به زنجیره تامین خود هستند، بدون سیاستگذاری و تنظیم‌‌‌گری نمی‌‌‌توان شرایط باثباتی را برای بخش تولید فراهم کرد. طراحی و اجرای نوعی سیاست صنعتی عمودی، یک‌راه موثر در این زمینه است. براین مبنا لازم است به جز ایجاد فضایی مناسب برای همه تولیدکنندگان که در قالب طراحی یک‌سیاست افقی و عمومی قابل دسترسی است، برای هر حوزه صنعتی سیاست‌‌‌های ظریف‌‌‌تری به‌کار گرفته شود. در واقع این امر به دلیل وضعیتی است که تولیدات صنعتی کشور در بخش‌‌‌ها و رشته‌‌‌فعالیت‌‌‌های گوناگون به سطوح مختلفی از ارز برای تامین مواد اولیه خود نیاز دارند.

شناخت نیاز ارزی هریک از این صنایع فایده دیگری نیز دارد. از آنجا که عمده واردات کشور در سال مربوط به واردات کالاهای واسطه‌‌‌ای و در جریان ساخت است که نیاز صنایع برای ادامه تولید و عرضه محصول را برطرف می‌کند، سیاستگذاری برای این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است و می‌تواند حتی به‌جهت‌دهی به‌ سرمایه‌گذاری‌های صنعتی آینده کمک کند. بررسی «دنیای اقتصاد» نشان می‌دهد در سال1400 از مجموع حدود 53میلیارد دلار واردات محصولات مختلف، سهم بخش واسطه‌‌‌ای بسیار پررنگ بوده است. آمارهای گمرک نشان می‌دهد کل میزان واردات این قسم کالاها در سال 1400 حدود 37میلیارد و 156میلیون دلار بوده که رقم قابل‌توجهی است و 70درصد کل واردات سالانه کشور را از نظر ارزشی شامل می‌شود. همچنین وزن این کالاها 38میلیون و 239‌هزار تن بوده و سهم 93درصدی از کل واردات سالانه کشور را به خود اختصاص می‌دهند.

جزئیات مصارف داخلی‌‌‌ و خارجی صنایع

در گزارش مرکز پژوهش‌‌‌های مجلس، مصارف ارزی صنایع کشور مشخص شده است. در عین حال میزان تامین مواد اولیه این صنایع در داخل مشخص شده است. گزارش با دسته‌‌‌بندی 24رشته‌‌‌صنعت، عملا به تست دلاری تولید داخلی پرداخته است. 24رشته فعالیت تولید مورد اشاره در این گزارش به ترتیب شامل «تولید فرآورده‌‌‌های غذایی»، «تولید انواع آشامیدنی‌‌‌ها»، «تولید فرآورده‌‌‌های توتون و تنباکو»، ‌‌‌ «تولید منسوجات»، «تولید پوشاک»، «تولید چرم و فرآورده‌‌‌های وابسته»، «تولید چوب و فرآورده‌‌‌های چوب و چوب‌پنبه به جز مبلمان ساخت کالا از حصیر مواد و مواد حصیرباقی»، «تولید کاغذ و فرآورده‌‌‌های کاغذ»، «چاپ و تکثیر رسانه‌‌‌های ضبط‌شده»، «تولید کک و فرآورده‌‌‌های حاصل از پالایش نفت»، «تولید مواد شیمیایی و فرآورده‌‌‌های شیمیایی»، «تولید دارو‌ها و فرآورده‌‌‌های دارویی شیمیایی و گیاهی»، «تولید فرآورده‌‌‌های لاستیکی و پلاستیکی»، «تولید سایر فرآورده‌‌‌های معدنی غیرفلزی»، «تولید فلزات پایه»، «تولید محصولات فلزی ساخته‌شده به جز ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات»، «ساخت محصولات رایانه‌‌‌ای، الکترونیکی و نوری»، «تولید تجهیزات برقی»، «تولید ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات طبقه‌بندی‌نشده در جای دیگر»، «تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم‌تریلر»، «تولید سایر تجهیزات حمل‌ونقل»، «تولید مبلمان»، «تولید سایر مصنوعات طبقه‌بندی‌نشده در جای دیگر» و «تعمیر و نصب ماشین‌آلات و تجهیزات» هستند.

در بخش تولید فرآورده‌‌‌های غذایی نیاز این بخش به مواد اولیه داخلی که مستقیما به معنای زنجیره تامین داخلی آن صنعت است، 89/ 79درصد بوده است. از آن سو سهم مصارف ارزی در کل هزینه تولید این بخش 92/ 6درصد بوده که کمتر از میانگین نیاز ارزی صنایع است. در این بخش شاهد فعالیت‌‌‌هایی نظیر «فرآوری و نگهداری گوشت»، «فرآوری و نگهداری ماهی، سخت‌پوستان و نرم‌‌‌تنان»، «فرآوری و نگهداری میوه و سبزیجات»، «تولید روغن‌ها و چربی‌‌‌های گیاهی و حیوانی به‌جز روغن ذرت»، «تولید فرآورده‌‌‌های لبنی»، «تولید فرآورده‌‌‌های آسیاب غلات دانه آسیاب‌شده نشاسته و فرآورده‌‌‌های نشاسته‌‌‌ای»، «تولید سایر فرآورده‌‌‌های غذا» و «تولید غذای آماده حیوانات» هستیم. در این هشت‌بخش، فعالیت‌‌‌های مرتبط با تولید روغن‌ها و چربی‌‌‌های گیاهی و حیوانی به‌جز روغن ذرت با بیش از 12درصد نیاز ارزی بالاترین مصرف دلاری و حوزه فرآوری و نگهداری ماهی، سخت‌پوستان و نرم‌‌‌تنان با کمتر از یک‌درصد نیاز ارزی به مواد اولیه خارجی کمترین نسبت مصرف دلار را در بین حوزه‌های مختلف صنعت غذا دارد.

در تولید انواع آشامیدنی‌‌‌ها نیز نیاز ارزی کمتر از میانگین عمومی صنایع در زمینه سهم ارزی هزینه‌‌‌هاست و حدود 3/ 7درصد اعلام شده است. در این بخش، بیش از 75درصد هزینه تولید مواد اولیه صنعت در داخل صرف شده که به معنی عمق ساخت داخل این صنعت است.

در بخش توتون و تنباکو هم که نیاز بالایی به خارج از کشور دارد، سطح وابستگی هزینه تولید به مصارف ارزی 78/ 28درصد عنوان شده است. تلفیق این عدد با سهم 46/ 42درصدی هزینه تولید از مواد اولیه داخلی گویای عمق پایین زنجیره ارزش داخلی این رشته فعالیت است.

در رشته فعالیت تولید منسوجات نیز وضعیت کشور به این شکل است که سهم قابل‌توجهی از نیاز این صنعت که حدود 73درصد است، از طریق مواد اولیه و تولیدات داخلی تامین می‌شود و سهم مصارف ارزی که مربوط به خرید مواد اولیه از خارج است و به 63/ 7درصدکل هزینه تولید می‌‌‌رسد، از طریق واردات تامین می‌شود. این حوزه فعالیت دو زیربخش دارد که شامل «ریسندگی، بافندگی و تکمیلی منسوجات» و «تولید سایر منسوجات» و به‌ترتیب سهم نیاز ارزی از هزینه تولید آنها 3/ 8 و 65/ 6درصد است. براین مبنا بیش از 70درصد هزینه تولید این دو بخش صرف خرید مواد اولیه از داخل کشور می‌شود که گویای عمق ساخت داخل بالای این بخش است. در بخش تولید پوشاک هم که یکی از کمترین سطوح از مصارف ارزی را دارد، بیش از 65درصد هزینه‌‌‌های تولید صرف خرید مواد اولیه از داخل شده و تنها 2/ 4درصد از هزینه تولید به سمت خارج از مرزها در حرکت است. در بخش تولید چرم و فرآورده‌‌‌های وابسته هم در حالی که دو بخش مختلف دارد، 5/ 6درصد هزینه تولید به دلیل مصارف ارزی و خرید خارجی است و بیش از 75درصد هزینه تولید صرف خرید از داخل می‌شود که این موضوع نیز به معنی عمق بالای ساخت داخل در این صنعت و عیار مناسب داخلی‌‌‌سازی در بنگاه‌‌‌های این رشته فعالیت است.

در رشته فعالیت تولید چوب و فرآورده‌‌‌های چوب و چوب‌پنبه به‌جز مبلمان و ساخت کالا از حصیر مواد و مواد حصیربافی نیز بیش از 80درصد هزینه صرف خرید از داخل شده و تنها کمی بیش از 4درصد هزینه‌‌‌ها برای خرید خارجی صرف می‌شود. البته در این حوزه، شاخه‌شاخه رنده‌کردن چوب نیاز بالاتری به خرید خارجی و مصرف ارز دارد.

در صنعت تولید کاغذ و فرآورده‌‌‌های کاغذی هم شاهد داخلی‌‌‌سازی بالا و مصارف ارزی نسبتا بالایی هستیم. در بین هزینه‌‌‌های تولید این بخش، سهم 75درصدی از خرید داخلی جالب توجه است. نیاز ارزی این بخش هم 10درصد از کل هزینه‌‌‌های تولید این صنعت را شامل می‌شود که بالاتر از میانگین صنایع است.

در بخش چاپ و تکثیر رسانه‌‌‌های ضبط‌شده هم حدودا به اندازه میانگین صنایع کشور ارز مصرف شده است. وابستگی این بخش به صنایع داخلی حدود 65درصد از کل هزینه‌‌‌ها و وابستگی به خارج از کشور حدود 8/ 8درصد کل هزینه‌ها بوده است.  بخش تولید کک و فرآورده‌‌‌های حاصل از پالایش نفت نیز به‌عنوان یک حوزه مهم از اقتصاد ایران، وابستگی اندکی به خارج از کشور دارد. سهم خریدهای داخلی از هزینه‌‌‌ تولید در این صنعت 5/ 96درصد و سهم خریدهای خارجی از هزینه تولید حدود نیم‌درصد بوده است.

در حوزه تولید مواد شیمیایی و فرآورده‌‌‌های شیمیایی نیز تست ارزی داخلی‌‌‌سازی تولید نتایج جالبی داشته است. در این بخش بیش از 80درصد هزینه‌‌‌های تولید به خرید مواد اولیه از داخل مربوط بوده و تنها حدود 5/ 3درصد هزینه‌‌‌ها مربوط به خارج است که این سهم گویای مصارف ارزی پایین این بخش است. در این رشته فعالیت، زیرشاخه تولید الیاف مصنوعی بیش از 83‌درصد از نیاز خود را از داخل تامن می‌کند که به معنی داخلی‌‌‌سازی بالای این بخش است. از نکات جالب درباره عمق ساخت داخل در صنایع کشور، نیاز بالای صنایع تولید دارو‌ها و فرآورده‌‌‌های دارویی شیمیایی و گیاهی به خرید مواد اولیه خارجی است که به بیش از 15درصد کل هزینه‌‌‌های تولید می‌رسد. داخلی‌‌‌سازی یا خرید مواد اولیه از داخل در این صنعت 65درصد کل هزینه‌‌‌های تولید را شامل می‌شود. در بخش تولید فرآورده‌‌‌های لاستیکی و پلاستیکی هم خرید مواد اولیه از داخل سهم 75درصدی از هزینه تولید دارد، در حالی که نیاز ارزی این بخش بالاتر از میانگین صنایع کشور بوده و سهم 82/ 10درصدی از هزینه تولید این بخش دارد. در تولید سایر فرآورده‌‌‌های معدنی غیرفلزی هم نیاز به خرید از خارج کمی از 5/ 2درصد هزینه‌‌‌های تولید را شامل می‌شود که گویای مصارف ارزی اندک این بخش است.  در بخش تولید فلزات پایه هم بیش از 76درصد هزینه‌‌‌های تولید به خرید مواد اولیه از داخل مربوط شده و فقط 35/ 7درصد هزینه تولید به دلیل خرید مواد اولیه خارجی است. در رشته‌فعالیت تولید محصولات فلزی ساخته‌شده به‌جز ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات، سهم هزینه خرید خارجی از کل هزینه تولید کمتر از 7/ 2‌درصد است و داخلی‌‌‌سازی سطح بالایی دارد.

در حوزه ساخت محصولات رایانه‌‌‌ای، الکترونیکی و نوری بیش از 6/ 11درصد از هزینه تولید به خرید مواد اولیه خارجی مربوط است که رقم قابل‌توجهی به حساب می‌‌‌آید؛ هرچند میزان خرید مواد اولیه از صنایع داخلی هم در بنگاه‌‌‌های این بخش سهمی بیش از 69درصد از هزینه تولید دارد که به معنی گسترده بودن زنجیره تامین این شاخه تولیدی در کشور است.

مصارف ارزی بخش تجهیزات برقی، وضعیتی مشابه مصارف ارزی حوزه ساخت محصولات رایانه‌‌‌ای، الکترونیکی و نوری دارد؛ هرچند به نظر می‌رسد سطح داخلی‌‌‌سازی در این بخش بیشتر است. 18درصد از هزینه‌‌‌های تولید صنعت لوازم‌خانگی صرف خرید خارجی می‌شود که دوبرابر میانگین صنایع کشور است.

تولید ماشین‌‌‌آلات و تجهیزات طبقه‌بندی‌نشده در جای دیگر از جمله صنایعی است که حدود 75درصد نیاز خود را از داخل تامین می‌کند و مصارف ارزی آن کمتر از 4درصد هزینه‌‌‌های تولید این بخش است.  در صنعت خودرو یا رشته‌فعالیت تولید وسایل نقلیه موتوری، تریلر و نیم‌‌‌تریلر هم نیاز ارزی بالاست و داخلی‌‌‌سازی یا تامین مواد اولیه از داخل کمتر از بسیاری از صنایع است.