مهدی کرباسیان در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» تشریح کرد
دروازه ورود سرمایه به معادن
جذب سرمایه یکی از مهمترین ابزارهای توسعه بهویژه در حوزه معدن است که با جذب سرمایههای داخلی توسعه حاصل نخواهد شد و ایجاد ارتباطات بینالملل پنجره ورود سرمایه و دانش و تکنولوژی به کشور است که تحقق این امر نیز به تدبیر و مدیریت نیاز دارد. رئیس هیات عامل اسبق سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» اظهار کرد: ایران چند امتیاز فوقالعاده دارد که در دنیا چند کشور معدود دارند. ایران به دلیل دارا بودن نفت و گاز فراوان نسبت به سایر کشورها در حوزه انرژی وضعیت مطلوبی دارد و علاوه بر آن وجود معادن غنی ایران را نسبت به سایر کشورها متمایز میکند. در حوزه اکتشاف یک عقب افتادگی دیرینه وجود دارد که اگر در این حوزه از فناوری و تکنولوژیهای روز دنیا استفاده کنیم و بدانیم در حوزه معدن چه داریم قطعا شرایط در این بخش نیز روبه بهبودی خواهد رفت. به عنوان مثال در حوزه عمق طی این سالها کاری انجام نشده است چرا که علاوه بر تکنولوژی در این حوزه به ماشینآلات نیز دسترسی نداریم به عبارت بهتر دو حوزه انرژی و معدن ارزش افزوده بالایی دارند و در دنیا کمتر کشوری وجود دارد که ۲ شرایط را با همدیگر داشته باشد. به عنوان مثال ایالات متحده آمریکا معدن و انرژی را با هم دارد و کشوری همچون استرالیا فقط دارای معادن غنی است و از انرژی کافی برخوردار نیست، با این وجود مشاهده میشود که کشوری همچون استرالیا سالانه چیزی حدود ۱۰۰ میلیارد دلار صادرات سنگآهن دارد و در حوزه فرآوری فعالیت چندانی ندارد.
مهدی کرباسیان افزود: پیش و پس از انقلاب توجه ویژهای به بخش معدن نشده است و دلیل آن نفت و درآمدهای نفتی بود که اقتصاد کشور را میچرخاند. در سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ وزارت معادن و فلزات یک کار اساسی و زیربنایی را آغاز کرد، بعدها طی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ که سازمان ایمیدرو تشکیل شد برنامهها ادامه داشتند و در دولت یازدهم نیز توجه ویژهای به بخش معدن شد و تحولی در بخش معدن ایجاد شد به نوعی که در سال ۱۳۹۰ که واردکننده ۶ میلیون تن فولاد بودیم در سال ۱۳۹۷ به صادرکننده فولاد تبدیل شدیم و در سایر حوزهها نیز با حداقل سرمایهگذاری و با مدیریت و برنامهریزی درست به جایی رسیدیم که بیش از ۲۳درصد از صادرات غیرنفتی به معدن و صنایع معدنی اختصاص داده شد. بنابراین میتوان گفت اگر به بخش معدن توجه ویژهای صورت گیرد میتوان شاهد جهش اساسی بود. وی گفت: پهنه کشور چیزی حدود یک میلیون و ۶۰۰هزار کیلومترمربع است و به آبهای آزاد راه داریم و از طرفی ۱۰ کشور در اطراف ایران به آبهای آزاد راه ندارند و از این امتیاز میتوان استفاده کرد و در رابطه با تربیت نیروهای انسانی و رشته دانشگاهی در حوزه معدن در سطح و جایگاه قابل قبولی قرار داریم اما از نظر ماشینآلات و فناوری بسیار ضعیف هستیم و همچنین از نظر استفاده از نوآوری و ماهوارهها در جایگاه خوبی قرار نداریم و به طور کلی میتوان گفت حوزه معدن و بهخصوص اکتشاف اولویت هیچکدام از دولتها نبوده است و به دلیل اینکه سازمان زمینشناسی متولی اصلی این امر است و یک سازمان دولتی با بودجه خیلی محدود به شمار میآید اما این سازمان با تمام تلاش خود با وجود بودجه محدود نتوانسته در درون کشور یک کار اساسی در حوزه اکتشافات انجام دهد و از طرفی به دلیل اینکه یک سازمان دولتی است نتوانسته از تکنولوژیهای روز دنیا و شرکتهای مشاور خارجی بهره کافی را ببرد. علاوه بر این مشکل بزرگتری وجود دارد. در کشور سازمان و وزارتخانههایی همچون نفت و انرژی اتمی بخشهایی به نام اکتشاف دارند و متاسفانه این سازمانها اطلاعات خود را در اختیار دیگر سازمانها قرار نمیدهند، سازمان زمینشناسی به عنوان یک سازمان محوری باید این جمعآوری را انجام دهد، بنابراین میتوان گفت در حوزه زمینشناسی حتی در معادن روباز نیز دچار عقب افتادگی هستیم. خوشبختانه در سازمان ایمیدرو در سالهای ۱۳۹۳ به بعد چیزی حدود ۲۷۰هزار متر با کمک دو سازمان زمینشناسی و انرژی اتمی عملیات اکتشافی جدید انجام شد.
معاون سابق وزیر صنعت، معدن و تجارت در ادامه عنوان کرد: طی این همکاری سازمان انرژی اتمی توانست با اجاره دو هلیکوپتر خارجی ۱۰۰هزار کیلومترمربع ژئوفیزیک هوایی در مدت دو سال برای سازمان ایمیدرو را انجام دهد که این عدد رکورد سازمان زمینشناسی را شکست. خوشبختانه این روند همچنان ادامه دارد، اما به نظر میرسد اگر در حوزه معدن بخواهیم یک کار چشمگیر و فوقالعاده انجام دهیم باید دولت حداقل یک برنامه ۴ یا ۵ ساله را در این حوزه داشته باشد و ایمیدرو یک سازمان محوری در این خصوص به حساب میآید که میتواند با حمایتهای مالی که از سازمان زمینشناسی میکند در حوزه اکتشافات گامهای اساسی بردارد، ضمن اینکه در معادن عمقی به سرمایهگذاری مطلوب نیاز است. ماشینآلات معدنی در کشور فرسوده هستند متاسفانه بر اساس یک شعار مبنی بر خودکفایی و تولید داخل چیزی حدود ۷ سال است که اجازه واردات ماشینآلات سنگین را نمیدهند که این موضوع هدف و سیاستگذاری غلط در دولتهای مختلف به حساب میآید و ادامه این روند موجب ایجاد رانت میشود. همچون اتفاقی که در صنعت خودرو افتاده است و ماشینهایی با کیفیت پایین و قیمت تمام شده بالا و مصرف سوخت زیاد را تحویل مردم میدهند و پشت این گونه انحصارها همیشه رانت و فساد وجود داشته است.
کرباسیان تاکید کرد: برای حل مشکلات فعلی چند شاخص باید در کنار هم قرار گیرد. یکی از این شاخصها، تعریف هدف و توسعه کشور است و رفاه مردم را باید در اولویت قرار داد و در صورت اجرای توسعه سرمایهگذاری نیز حاصل میشود و در صورت تحقق این موضوع بخش خصوصی نیز تقویت میشود و موجب جذب سرمایهگذار خارجی میشود.
جذب سرمایه یکی از اصلیترین ابزارهایی به حساب میآیدکه بهویژه در حوزه معدن موجب توسعه میشود و ارزبر است. با درآمد داخلی نمیتوان جهش در حوزه معدن ایجاد کرد و افرادی که شعار میدهند در واقع مردم را گول میزنند و این در شأن دولتها نیست که با مردم شفاف نباشند. دومین نکته نیروی انسانی بامهارت، ماشینآلات، تجهیزات و فناوریهای مدرن است که میزان زیادی از آن به تحریمها وابسته است و باید تعاملات بینالمللی را در تمام حوزهها اصلاح کنیم و به دلیل عقب ماندگی اساسی در حوزه معدن برقراری تعاملات بینالمللی یکی از ضرورتهاست. زمانی که از سرمایهگذاری خارجی صحبت میشود فقط مساله دلار و یورو نیست که وارد کشور میشود بلکه با ورود هر کشور صاحبنام به داخل کشور با خود تکنولوژی و فناوری را وارد میکند و این موضوع موجب میشود که در کنار این موارد تربیت و آموزش نیروی انسانی نیز شکل گیرد. موضوع بعدی بحث مدیریت است که در بنگاههای بزرگ و کوچک نیز از اهمیت خاصی برخوردار است و باید گفت متاسفانه این موضوع در کشور ما سالهاست مغفول مانده است.
وی یادآور شد: در دولت نهم و دهم بنای رئیسجمهور وقت این بود که به مساله تجربه توجه ویژهای شود. بدیهی است مدیران جوان باید روی کار بیایند اما باید در کنار مدیران جوان مدیران باتجربه نیز حضور داشته باشند تا با همافزایی پیش روند. متاسفانه حذف تجربه در دستور کار دولت سیزدهم قرار گرفته و بیش از آنکه به کشور و ملت لطمه وارد کند به خود دولت آسیب رسانده است و به همین دلیل است که طی یک سال گذشته وزیران و معاون وزیران نیز به صورت متعدد تغییر کردند، مهمترین دلیل این تغییرات عدمکارآیی این افراد است. تحریم از ابتدای انقلاب با ما همراه بود، چراکه با شعاری تحت عنوان«استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» انقلاب انجام شد که در این شعار چهار پارامتر نهفته است. رکن اول شعار استقلال اقتصادی و سیاسی است که خوشبختانه در حوزه استقلال سیاسی موفق ظاهر شدیم و به یکی از مستقلترین کشورهای دنیا تبدیل شدیم، اما در بخش استقلال اقتصادی باید پذیرفت که موفق عمل نشده است و دلیل آن نیز سیاستها و برنامههای اقتصادی بوده که طی این سالها در دستور کار قرار گرفته است. در این بخش نیز تلاش شده اما به دلیل محدودیتها نتیجه مطلوبی حاصل نشده است.
رئیس هیات عامل سابق سازمان ایمیدرو ابراز کرد: موضوع مهمی که از پیش از انقلاب تا به امروز مطرح میشود جایگزینی واردات و تولید داخلی است، در صورتی که در کشوری همچون ترکیه از دوره آقای اوزال به این نتیجه رسیدند که صادراتمحور اصلی قرار گیرد و به همین دلیل تولید باید با قیمت تمام شده پایین و کیفیت بالا انجام شود تا بتواند با اقلام وارداتی خارجی رقابت کند. ایران قطعا میتوانست به این جایگاه برسد چرا که دو شانس مواد اولیه مرغوب و انرژی در کشور موجود بود و در نتیجه محصول میتوانست با قیمت تمام شده بسیار کمتر تولید شود که تا امروز میسر نشده است. رکن دوم شعار آزادی بود که امید میرود در این بخش با استفاده از انتخابات و مردم به جایگاه واقعی برسیم و شورای نگهبان تامل بیشتری به خرج دهد و این اجازه به مردم داده شود که به انتخاب واقعی برسند. در کنار این موارد مجلس به صورت جدی تضعیف شده و شوراهای عالی متعددی به وجود آمدهاند که بعضی از آنها اختیار قانونگذاری پیدا کردهاند و با قانونگذاری هر کدام از آنها در واقع مجلس در حال تضعیف شدن است که این موضوع موجب فاصله گرفتن از بخش سوم شعار یعنی جمهوریت شده است و امید میرود بازنگری در این خصوص نیز انجام شود. به طور کلی هنوز مجلس و صندوق رای جایگاه دارد خوب است اما باید با اصلاحات به جایگاه واقعی خود برسند. تحریمها بعد از این شعار آغاز شدند و با کج سلیقگیها و عدمدرک منافع ملی کشور تشدید شدند، با این وجود تحریم موضوع بسیار مهمی بوده و تعاملات بینالمللی به یک بازنگری نیاز دارد و خوشبختانه امسال با رفتارهایی که با کشورهای عربی همچون عربستان و امارات شکل گرفت و سیاستهایی که پیش گرفته شده ارزشمند و راهگشا هستند.
کرباسیان در ادامه عنوان کرد: اینگونه ارتباطات موجب میشود که کشور از تحریمها فاصله بگیرد و روی ریل رشد و توسعه حرکت کند. بدیهی است که در حوزه صنعت و معدن اتفاقات مطلوبی رخ داده است، به عنوان مثال در سالهای گذشته ساخت کارخانههای زنجیره فولاد از کنسانتره، آهن اسفنجی تا میلگرد و ورق رونق قابلتوجهی داشتند که این نوع جهشها در سایر حوزههای معدنی نیز اتفاق افتاده است که پیشتر نیازمند به خارجیها بودیم و خوشبختانه اکنون به خودکفایی رسیدهایم. این وضعیت در حوزه صنعت وسیعتر است و در حوزههای صنایع غذایی، ماشینسازی، سیمان و آیتی پیشرفتهای خوبی شکل گرفته است. با توجه به اینکه ارتباط ایران با دنیا به دلیل تحریم سخت انجام میشود اما در حوزه IT پیشرفت قابلتوجهی رخ داده است، اخیرا در حوزه هوش مصنوعی موفقیتهای مطلوبی توسط جوانان و شرکتهای دانشبنیان به دست آمده است، اما این نوع موارد تا زمانی که موضوع تحریم به کلی حل نشود نمیتواند تاثیر مثبت و مستقیمی در اقتصاد ملی داشته باشند. هوش مصنوعی علم جدیدی است که در حال دگرگون کردن دنیاست و در ایران نیز از ۱۵ سال پیش در دانشگاه تهران به این علم پرداخته شده اما به دلیل اینکه سیاستهای خوبی در پیش گرفته نشده است تعداد زیادی از نخبهها از کشور خارج شدهاند. حدود ۱۲ سال پیش چین به این نتیجه رسید برای رسیدن به ایالات متحده آمریکا باید در حوزه هوش مصنوعی وارد شود و در این حوزه سرمایهگذاری سنگینی انجام داد و دانشجوهای متعددی را برای تحصیل به آمریکا فرستاد و اکنون چین در حوزه هوش مصنوعی از آمریکا پیشی گرفته و توانسته با کمک این علم جدید تجارت و صنعت خود را به جایگاه بالایی برساند.
معاون سابق وزیر صمت در پایان خاطرنشان کرد: اگر ایران بخواهد در حوزه هوش مصنوعی رشد کند و به وسیله آن به توسعه اقتصاد و صنعت خود کمک کند، باید این حوزه را برای جوانان جذاب کند و به کمک سیاستهایی بتواند نخبههای خارجنشین را به مملکت بازگرداند و از علم، دانش و تجربه این افراد در اداره کشور استفاده کند. متاسفانه سیاستهای شفاهی دولت با عمل همخوانی ندارد.اولین نکتهای که دولت و حاکمیت باید در رابطه با آن تصمیم بگیرد اینکه نقش خصولتیها و بخش خصوصی را تعریف کند، اکنون در حوزه معدن و صنایع معدنی خصولتیها نقش بسیار پررنگی دارند و حتی دولتیها نقش زیادی ندارند. خصولتیها شرکتهایی هستند که به ارگانهای نظامی، انتظامی و صندوقهای بازنشستگی متصل هستند به همین دلیل در بخشهای معدنی همچون فولاد به طور جدی سایه انداختهاند و همچون جنگلی میماند که درختان تنومند و بزرگ اجازه رشد به نهالهای کوچک را نمیدهند و به عبارت بهتر واحدهای کوچکتر یا به سختی فعالیت میکنند یا به سمت تعطیلی گام برمیدارند. مشکل دیگری که حدود ۲۰ سال است که مطرح میشود ورود شرکتها به بورس است که با ورود خود نقدینگی بخش خصوصی جهت یابد و در وهله دوم از زیر پوشش دولت خارج شوند و بخش خصوصی مردم وارد عمل شوند که این اتفاق نیفتاد. از سال ۱۳۹۸ اتفاق بدتری در دولت افتاده است و نقش نمایندهها و دولتیها برای انتصاب و تعویض مدیران تشدید شده است و شایستهسالاری به معنای واقعی استفاده نمیشود و در نهایت واحدها و شرکتهای کوچکتر آسیب بیشتری میبینند.