معاون بازرگانی شرکت محصولات کاغذی لطیف در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» مطرح کرد
افزایش خامفروشی با قیمتگذاری دستوری
معاون بازرگانی و عضو موظف هیاتمدیره شرکت محصولات کاغذی لطیف با روزنامه «دنیایاقتصاد» گفتوگو کرده و موانع این حوزه را تشریح کرده است.
محمدرضا عاشری ابتدا در مورد جایگاه منطقهای ایران در تولید محصولات کاغذی و سلولزی گفت: «ایران کشوری است که در یک منطقه جغرافیایی استراتژیک قرار دارد و کشورهای اطراف به این محصولات نیازمند هستند. این کشورها زنجیره تامین ندارند و به همین دلیل موقعیت ویژهای در حوزه سرمایهگذاری محصولات کاغذی، سلولزی و بهداشتی برای ما ایجاد شده است. کشورهای عراق، پاکستان و افغانستان، با توجه به رشد شاخص بهداشت عمومی در آنها نیازمند این قبیل محصولات هستند.»
وی ادامه داد: «جدای از ترکیه که رقیب سنتی ما در منطقه محسوب میشود عملا رقیب دیگری در این حوزه نداریم. بنابراین ما در منطقه با یک بازار مصرف بسیار بزرگ مواجه هستیم. حتی استفاده از محصولات بهداشتی در کشورهای حوزه خلیج فارس به مراتب بیشتر و به نوعی استفاده لاکچری همراه شده است. بنابراین هر نوع محصول باکیفیت در این حوزه را با بهترین قیمت خریدار هستند.» این فعال حوزه کاغذ و مواد سلولزی کشور در ادامه با اشاره به نیاز دیپلماسی در این حوزه یادآور شد: «متاسفانه اما تولیدکنندگان ایرانی برای صادرات مشکل بسیار بزرگی دارند و در این حوزه کشورهای منطقه اجازه واردات با برند ملی ایران را نمیدهند. این اتفاق نیاز به یک دیپلماسی اقتصادی و سیاسی دارد. در این خصوص دولت فعلی با تنشزدایی در رابطه با کشور عربستان، قدم اول را برداشته است. این اتفاق در ادامه باید بار اقتصادی خود را پیدا کند و این موضوع در ابتدا باید ارج نهادن به موضوع «ساخت ایران» برای صادرات محصولات کشور باشد. چرا باید تولیدکننده ایرانی زمانی که با تاجر عمانی تجارت میکند این بحث در میان باشد که باید ساخت ایران از محصولات پاک شود؟ بنابراین تمام تلاش دیپلماسی کشور بعد از تنشزدایی با عربستان، باید افزایش ضریب قدرت تولید ایران در منطقه باشد. شرکتهای صنایع سلولزی به این دلیل که زنجیره تامین مناسبی دارند، با اتکا به پتانسیل قدرتمندی که دارند باید بتوانند جایگاه خوب صادراتی خود را پیدا کنند.»
تخریب تولید با قیمتگذاری دستوری
معاون بازرگانی شرکت لطیف در بخش بعدی گفتوگوی خود به مضرات قیمتگذاری دستوری پرداخت و گفت: «جدای از مساله اقتصاد سیاسی، متاسفانه ما دچار یک خودتحریمی نیز هستیم. برای این منظور چند موضوع مطرح است که قیمتگذاری دستوری یکی از این موارد خودتحریمی محسوب میشود. این تصمیم باعث شده که تولیدکننده نتواند بلندمدت فکر و تصمیمگیری کند. با روش قیمتگذاری دستوری شاید بتوان در کوتاهمدت قیمت را پایین نگه داشت ولی در بلندمدت موفقیتی در این روش حاصل نمیشود. با دستوری شدن قیمتها، جلب سرمایهگذاری و جذابیت صنعت از بین خواهد رفت و با کاهش سرمایهگذاری، تولید نیز قطعا کاهش خواهد داشت.» وی ادامه داد: «با توجه به ضریب بهداشتی جامعه، تولید محصولات بهداشتی در حال افزایش است. بنابراین باید سیاستی در پیش گرفته شود که عرضه کالا در کشور زیاد شود. در این شرایط است که تورم به دلیل شرایط تقاضا کاهش پیدا میکند. در صنایع سلولزی با توجه به زنجیره ارزش افزوده و واحدهای متعددی که دارد، پتانسیل افزایش اشتغالزایی و افزایش میزان ارزآوری وجود دارد. اما متاسفانه با وجود قیمتگذاری دستوری، در امر جذب سرمایهگذار موفقیتهای مناسبی حاصل نشده است.» عاشری در همین زمینه اضافه کرد: «قیمتگذاری دستوری نوعی پاک کردن صورت مساله و نگاه کوتاهمدت به تولید و کنترل قیمت در بازار است. اگر قرار باشد مسائل و مشکلات اقتصادی را به صورت ریشهای حل کنیم باید نگاه عمیق و بنیادی نسبت به آن وجود داشته باشد. قیمتگذاری دستوری در حقیقت آخرین زنجیره ارزش را هدفگذاری کرده و به صورت زنجیره کل فرآیند تولید تا مصرف را دچار مشکل میکند. اغلب تولیدکنندهها به این دلیل به سمت خامفروشی رفتند که زنجیره قبل از آنها دستوری نبوده و بنابراین به دلیل همین اعمال قیمتگذاری دستوری خامفروشی افزایش داشته است.»
نیاز مهم سیستم عرضه و تقاضا
وی موضوع عرضه و تقاضا در سیستم بازار را به شمشیر دولبه تشبیه کرد و گفت: «ما نمیتوانیم در وهله اول برای متعادل شدن قیمتها به صورت کامل اقتصاد باز را اجرا کرده و به سیستم عرضه و تقاضا ورود کنیم. باید ابتدا به صورت بخشی به این موضوع ورود داشت. نمیتوان دارو و کالاهای استراتژیک را با قیمتگذاری آزاد عرضه کرد. تا زمانی که هنوز سامانههای کنترلی و نظارتی مانند جامع تجارت عملکرد دقیقی ندارند نمیتوان وارد بحث اقتصاد آزاد شد. بنابراین ابتدا باید زیرساخت آن فراهم شود و سپس بخشی از تولید را به روش عرضه و تقاضا قیمتگذاری کرد.» این فعال حوزه کالای سلولزی ادامه داد: «حداقل کالاهای صنعتی ما برای قیمتگذاری شفاف، باید از طریق بورسکالا به موضوع عرضه و تقاضا وارد شوند. در این شرایط دولت به جای قیمتگذاری دستوری، باید رگولاتور (تنظیمکننده) شود. بستری به نام بورسکالا مشخص شده و از این طریق دولت باید نظارت کرده و تلاش کند از سوداگری جلوگیری شود. به صورت خلاصه میتوان گفت زمانی که گفته میشود قیمتگذاری دستوری برای تولیدکننده مضر است، دوستان بحث سوداگری را مطرح میکنند، ولی ما میگوییم به جای اینکه یک قیمت مطرح کنید و کل زنجیره ارزش را فراموش کنید، باید بسترهای نرمافزاری و سیستمی در قالب بسترهای حاکمیتی مانند بورسکالا داشته باشیم که در نقش تنظیمگر باشد و به کل زنجیره ارزش اهمیت دهد.»
مزیت بزرگ بورس کالا
عضو موظف هیاتمدیره شرکت محصولات کاغذی لطیف در ادامه به مزیتهای عرضه کالا از طریق بورسکالا اشاره کرد و گفت: «بزرگترین مزیت بورسکالا شفافیت اقتصاد است. شما یک فرار مالیاتی را در بورسکالا نمیتوانید مشاهده کنید. در کنار آن اطلاعات و آمار بسیار شفاف در آنجا وجود دارد و دقیقا میتوان فهمید که یک کالا چه اندازه تولید و مصرف شده است. و بر اساس این دیتا بیسهاست که دولتها میتوانند استراتژیهای صنعتی را پیادهسازی کنند. مساله بعدی این است که تنظیمگری دولت از طریق بورسکالا بسیار شفاف و راحت انجام خواهد شد. از سوی دیگر برخی فسادهای فروش نیز در این بستر از بین خواهند رفت.»
دریافت ارز صادراتی به شکل دستوری
وی در بخش دیگر صحبتهای خود برخی دیگر از مشکلات صادرکنندگان را تشریح کرد و افزود: «در حوزه صادرات، برخی شرکتهای داخلی از شیوع بیماری کرونا ضربه خوردند چرا که صادرات دستمال کاغذی و تیشو بهشدت سخت شد. حالا بعد از فروکش کردن این اپیدمی، در حوزه تیشو، باید فکر اساسی داشته و بتوانیم در قالب بازارهای صادراتی بورس کالا، صادرات خود را افزایش دهیم. دولت هم باید موضوع رفع تعهد ارزی این شرکتها را منوط به قیمتهای پایین دلار نکند. شرکتی که اقدام به صادرات میکند بزرگترین مزیت آن نرخ تسعیر ارز خواهد بود.»
این فعال صنعتی ادامه داد: «تولیدکننده با زحمت و تلاش زیاد این دلار را به دست میآورد بعد دولت این دلار را با قیمت پایینتر از تولیدکننده خریداری میکند! بنابراین نوع دیگری از تصدیگری و قیمتگذاری دستوری نیز در تسویه حسابهای ارزی با تولیدکنندگان کشور وجود دارد. باید در نظر داشت که نرخ تسعیر برای شرکتهای تولیدکننده بسیار مهم است. اگر این نرخ پایین گرفته شود، صادرات برای آنها جذابیتی نخواهد داشت. پس از آن است که این پرسش مطرح میشود که چرا بازارهای صادراتی ما از دست میروند! اگر بحث تسعیر نرخ ارز و برخی محدودیتهای گمرکی برداشته شود، باتوجه به پتانسیلی که تولیدکنندگان محصولات سلولزی دارند میتوان امیدوار بود که این صنعت ارزآوری بسیار بالایی برای کشور داشته باشد.» محمدرضا عاشری در پایان گفت: «در خصوص مواد اولیه به این دلیل که از مواد بازیافتی استفاده میکنیم مشکل بزرگی نداریم اما شرکتهای تیشوساز که میخواهند از چوب درخت استفاده کنند که بهنام خمیر ورجین نیز شناخته میشود، بعد از جنگ روسیه با اوکراین با مشکلاتی برای تامین مواد اولیه خود درگیر شدند چرا که بخش زیادی از چوب آنها از این دو کشور تامین میشود. البته مسائل ارزی، تعهد ارزی و برخی مشکلات در بستر گمرک نیز این شرکتها را تحت فشار گذاشته است تا جایی که در برههای از زمان ما در کشور بحران تامین پوشک نوزاد را داشتیم. در نهایت معتقد هستیم دولت در این حوزه نسبت به تخصیص ارز باید نگاهی مانند شرکتهای دارویی داشته باشد تا بتوان از پتانسیل این حوزه بیشترین استفاده را داشت.»