ایران رکورددار «NEET»ها در جهان شد
جمعیت خاموش بازار کار
بررسیها نشان میدهد که ایران از لحاظ جمعیت NEET در دنیا، رکورددار است. جوانان در کشورهایی که رشد اشتغال کافی ندارند و نرخ بیکاری بالاست، بیشتر از سایر گروههای جمعیتی مایوس و از جرگه بازار کار خارج میشوند و با احتمال بیشتری در معرض بلاتکلیفی اقتصادی و آینده نامعلوم قرار میگیرند. این دسته از جوانان را به اختصار NEET مینامند. از آنجا که معادلی برای این لغت در فارسی در نظر گرفته نشده، در این گزارش با لغت «نییت» از آن یاد میکنیم. به طور کلی نییت به تمام جمعیت 15 ساله و بیشتر اطلاق میشود که شغلی ندارند و تحصیل نمیکنند و در دورههای مهارتآموزی ثبتنام نکردهاند. بررسیها نشان میدهد که از کل جمعیت جوان در سن کار 7/ 16میلیون نفری ایران، بیش از 3/ 6 میلیون نفر غیرشاغل و غیرمحصل هستند که این نرخ به 38درصد میرسد، این در حالی است که این نسبت در دنیا 22درصد بوده است. حتی در کشورهای عربی که به نظر جوانان غیرفعال بیشتری دارد، این نرخ 34درصد گزارش شده و ایران از این منظر، دارای نرخ بالاتری است. تحریمهای اقتصادی، عدمثبات اقتصادی و پایین بودن رشد اقتصادی عوامل اصلی کاهش این نرخ عنوان شده است.
گزارش آماری -تحلیلی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با بررسی این آمارها، نسبت به اثرات بیتوجه به این جمعیت هشدار داده است. بر اساس این گزارش، نرخ NEETها در کشورهای با درآمد پایین تقریبا 2برابر کشورهای با درآمد بالاست. اما نرخ مذکور برای ایران حتی از کشورهای با درآمد پایین نیز بیشتر است و نسبت به کشورهای همسایه نظیر پاکستان نیز ایران سطح بالاتری دارد. شواهد حاکی از آن است که بیثباتی اقتصاد کلان ناشی از رکود اقتصادی، تحریمهای ظالمانه، نبود نگرش و برنامه دقیق استفاده از این پتانسیل، نه تنها فرصت جمعیتی را به منفعت اقتصادی تبدیل نکرده بلکه به آسانی به بار جمعیتی تبدیل و با گذشت زمان مسائل و چالشهای متعددی برای اقتصاد ایران رقم خواهد زد.
ظهور نییتها در اقتصاد
جوانان به دلایل مختلفی از جمعیت فعال کشور خارج شده و به نییتها میپیوندند. دسته اول دلسردشدگان از کار که عمدتا امیدشان برای یافتن شغل را از دست دادهاند. در واقع این گروه تمایل به کار دارند اما به دلایلی در جستوجوی آن نیستند و آن را تلاشی بیهوده میدانند. گروه دیگری از این افراد وظیفه مراقبت از اعضای خانواده خود را بر عهده دارند و به همین علت از جمعیت فعال کشور خارج میشوند. دسته دیگری از نییتها جوانان بیمار و معلول هستند و در نهایت آخرین دسته از جوانان غیرفعال کسانی هستند که به منظور تحقق اهداف خود در سفر یا فعالیتهای هنری مشغول به کارند. رشد اقتصادی مهمترین سنجه برای ارزیابی رشد و پیشرفت یک کشور است. اقتصاددانان زیادی در تلاش بودهاند تا رابطه میان رشد جمعیت و رشد اقتصادی را تعیین کنند و نظرات متفاوتی در این زمینه داده شده است. یکی از معروفترین الگوها در این زمینه الگوی رشد سولو در اقتصاد کلان است.
این الگو بیان میکند افزایش سرمایه به تنهایی نمیتواند توجیهکننده رشد اقتصادی باشد. بنابراین به منظور توجیه رشد مستمر اقتصادی باید مدلهای رشد را بسط داد و دو منبع دیگر که رشد اقتصادی را توضیح میدهند به آن اضافه کرد که این منابع عبارتند از: رشد جمعیت و پیشرفت فناوری. کشوری که طیف بیشتر گروه سنی آن را جوانان تشکیل میدهند بهتر میتوانند از ظرفیتهای فناوری و نوآوری اقتصاد بهرهمند شوند و در فرآیند تولید استفاده لازم و موثر را ببرند. از سوی دیگر بسیاری از اقتصاددانان تاکید دارند مهمترین سرمایهگذاری در سرمایه انسانی است. مطالعات بسیاری نشان میدهد که تحصیلات دبیرستانی و دانشگاهی در کشورهای مختلف، درآمد افراد را حتی پس از محاسبه هزینههای مستقیم و غیرمستقیم تحصیل و پس از تعدیل برای زمینههای خانوادگی بهتر و بیشتر، افزایش میدهد.
کاهش جوانان فعال در ایران
طی دهههای اخیر، هرم سنی جمعیت ایران شاهد تغییراتی بوده است و با توجه به نرخ باروری رو به سالخوردگی حرکت میکند. این مساله باعث شده تا جمعیت جوان کشور که میتوانست به عنوان یک فرصت برای رشد اقتصادی به کار بیاید، در آینده نهچندان دور، بحرانهای متعددی را به اقتصاد کشور تحمیل کند. میزان مشارکت افراد یک جامعه، بهویژه جوانان در فعالیتهای اقتصادی و بازار کار به عنوان یکی از مهمترین مولفههای موثر رشد اقتصادی محسوب میشود. در دهه اخیر روند جمعیت فعال و نرخ مشارکت جوانان در اقتصاد کشور کاهشی بوده، به طوری که جمعیت فعال جوان از 8میلیون نفر در سال 1390 به 6/ 5میلیون نفر در 1399 کاهش یافته است. به این ترتیب از این نظر میتوان گفت ایران از وضعیتگذار پنجره جمعیتی خود نتوانسته بهرهبرداری کند و کمکی به رشد مشارکت اقتصادی در کشور نداشته است. واقعیت آن است که جوانان به دلیل عدمبرخورداری از مهارت و تجربه کافی و سابقه کار کمتر نسبت به بزرگسالان، از موقعیت نامساعدتری در شاغل شدن برخوردارند. به این ترتیب شوکهای بیرونی تحمیل شده بر اقتصاد از جمله تحریم و کرونا در ساختار اشتغال کشور منجر به استفاده کمتر بنگاههای اقتصادی از ظرفیت جوانان در فرآیند تولید بوده است و جوانان اولین گروهی هستند که در اثر رکود اقتصادی بیکار میشوند. این مساله در آمارهای مربوط به اشتغال خود را نشان میدهد. نرخ بیکاری جوانان 15 تا 29 سال به عنوان اصلیترین جمعیت جویای کار، در حال حاضر بیش از دو برابر نرخ بیکاری کل جمعیت 10ساله و بیشتر است.
تعداد فزاینده غیرفعالها
جمعیت خارج از بازار کار جوان ایران در سال 1399 بالغ بر 1/ 11میلیون نفر بوده است. جمعیت فعال گروه سنی15 تا29 سال نیز طی دوره 1390 - 1399 بهطور یکنواخت روندی نزولی دارد و با شیوع کرونا این روند تشدید شده است. بر این اساس، انباشت بسیار بزرگی از جمعیت غیرشاغل جوان ایجاد شده است. به نظر میرسد دلیل این انباشتگی نیز ناتوانی اقتصاد در ایجاد شغل کافی و ناکافی بودن مهارتهای جوانان بوده است و تداوم این شرایط، علاوه بر دشواری تامین نیازهای خانوارها، کمبود درآمد و به تبع آن کاهش رفاه اقتصادی را در پی دارد و این مساله، پتانسیل آن را دارد که به یک معضل بزرگ برای ایران تبدیل شود. به عبارت دیگر، مطابق آمار رسمی، در حال حاضر بیش از 6/ 16میلیون نفر جمعیت در سن کار جوان در اقتصاد ایران وجود دارد که در سیاستگذاریها تنها به قشر بیکار جوان2/ 1میلیون نفری بیکار در سال 1399 اکتفا میشود. در حالی که هر سه قشر جوانان (شاغل، بیکار و جوانان خارج از نیروی کار) در معرض آسیبهای اقتصادی و اجتماعی هستند. صرف تمرکز بر جوانان بیکار، خطای سیاستی را از بعد پنجره جمعیتی و بهرهمندی و مشارکت آنها در اقتصاد ملی افزایش خواهد داد.
روند نییت در ایران
از جمعیت نزدیک به 6/ 16میلیون نفری جوانان ایران در سال 1399، بیش از 3/ 6میلیون نفر معادل 38درصد جمعیت جوان کشور غیرشاغل و غیرمحصل هستند. این در حالی است که متوسط این نرخ در جهان 1/ 22درصد است؛ تفاوت چشمگیر آمار نییتها در ایران حاکی از عدماستفاده از حجم قابلتوجهی از نیروی کار بالقوه کشور است. نکته قابل تامل نییت در ایران ترکیب جنسیتی آن است به طوری که بیش از 73درصد آنها را زنان تشکیل میدهند. به نظر میرسد این زنان به احتمال زیاد به صورت ناخواسته و غیرداوطلبانه، مانند اشتغال به امور خانهداری و مراقبت از کودکان و سالمندان غیرفعال شدهاند.
یافتههای طرح آمارگیری نیروی کار در سالهای 1398 و 1399 نشان میدهد که بهطور متوسط نرخ نییت جوانان 29 – 15 ساله در نقاط شهری 37درصد و در نقاط روستایی بیش از 41درصد است. به نظر میرسد احتمال نییت شدن فرد در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری بیشتر است و این موضوع دلایل مختلفی دارد. پائین بودن تحصیلات، ناتوانی نظام آموزشی در تطبیق مهارتهای موردنیاز برای روستانشینان و عدمجذابیت مشاغل موجود در روستا از جمله دلایل نرخ بالاتر پیوستن جوانان روستایی به جرگه نییتهاست.
بررسی منطقهای نییتها در کشور نیز نتایج قابل تاملی دارد. نتایج حاکی از آن است که در سال 1399 بیشترین نرخ نییتهای جوان مربوط به استان آذربایجان غربی با 6/ 47درصد، استان سیستان و بلوچستان با 5/ 47درصد و استان ایلام با 4/ 47درصد و کمترین آن به استانهای یزد، خراسان جنوبی و سمنان به ترتیب با 2/ 27درصد، 29درصد و 8/ 29درصد تعلق داشته است. نرخ نییت در استانهای آذربایجان غربی، سیستان و بلوچستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، خوزستان، گلستان، لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، خراسان شمالی و همدان نامطلوب و بیش از 40درصد است.
ایران رکورددار جهان
افزایش جمعیت نییتهای جوان یک هشدار اقتصادی- اجتماعی است. عدمتوجه به این بخش از جمعیت جوان کشور، نهتنها موجب هدر رفتن بخشی از بهترین سرمایههای انسانی کشور و عدمبهرهمندی از فرصتهای جمعیتی است بلکه میتواند منشأ بروز آسیبهای اجتماعی شود. حقیقت آن است که سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور، کمتر جوانان را به عنوان جامعه هدف مورد خطاب قرار میدهد. از این رو، اصلاح فوری و اساسی نظام آموزشی و مهارتی کشور از جنبه آکادمیک صرف به نظام مهارتی بهخصوص در مناطق پرجمعیت نییت، یعنی غرب، جنوب غرب و جنوب شرق کشور، باید بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران و مسوولان کشور، در کنار توجه به جوانان بیکار، قرار گیرد.
مقایسه ایران با کشورهای منطقه نشان میدهد که سهم 38درصدی نییتها از جمعیت جوان کشور حتی در مقایسه با همسایگان نیز بالاست. برای مثال همین نرخ در پاکستان 31درصد، در ترکیه 4/ 24درصد و در کشورهای عربی 4/ 34درصد به ثبت رسیده است. برخی از سیاستهای در پیش گرفته شده از سوی کشورهای مختلف در جهان برای مقابله با معضل نییتها به طور خلاصه در این گزارش مرور شده است.
اصلیترین اقدام در ایتالیا برای فعالسازی مجدد نییتها، برنامه تضمین شغلی جوانان است. اساس این برنامه از پروژه مشابه فنلاندی در سال 2005 الهام گرفته شده است که رویکردی جدید نسبت به جوانان فاقد شغل است. بر اساس این برنامه، کشورهای اتحادیه اروپا به همه جوانان بالای 25 سال که 4 ماه پس از فارغالتحصیلیشان هنوز بیکار هستند یا بیکار شدهاند، اطمینان میدهند که از طریق خدمات کاریابی بخش عمومی و دولتی به آنها شغل پیشنهاد کنند، یا برای آنها امکان برخورداری از آموزش مهارت حرفهای یا کارورزی نزد استادکارها را فراهم کنند.
دولتهای هلند، لوکزامبورگ، کرواسی و برخی دیگر از کشورهای اتحادیه اروپا از سیستم شناسایی جوانان ترک تحصیل کرده و غیرفعال استفاده میکنند. براین اساس دادههای مربوط به اطلاعات آموزشی دانشآموزان و جوانان تا افراد ترک تحصیل کرده ردیابی و شناسایی میشود. در گام بعدی با سازمانها برای استفاده از خدماتشان مشارکت میشود تا به جوانان ترک تحصیل کرده و غیرفعال، اطلاعات و جزئیاتی درباره آینده شغلی ارائه کنند و آنها را برای بازگشت به چرخه مهارتآموزی و تحصیل ترغیب کنند. در نهایت با کمک دولت و این سازمانها شرایط برای ورود دوباره این جوانان به بازار کار مهیا میشود. دولت مکزیک نیز برای کاهش جمعیت نییتها در این کشور برنامه جوانان آیندهساز را اجرا کرده است. این برنامه دارای 6مرحله است که به ترتیب عبارتند از: بورسیه دولت و ایجاد حساب برای جوانان مشارکت کننده، آشناسازی جوانان با قوانین و حمایتهای موسسه تامین اجتماعی، آموزش عملی توامان با تئوری در محل کار برای مدت 12 ماه، سیستم نظارتی، حمایت شغلی و ارائه گواهی آموزشی به جوانان که نقش توصیهنامه دولتی برای اشتغال جوانان را دارد.