یک پیشبینی نگران کننده درباره عاقبت جنگ اوکراین
همزمان با تداوم درگیریها در اوکراین، گمانهزنیها درباره سرانجام این نبرد افزایش خواهد یافت. گروهی از ناظران غربی بر این باورند که غرب باید کمکها و تجهیزات نظامی بیشتری را در اختیار کییف قرار دهد تا بدین طریق جنگ به نفع اوکراین تمام شود، با این حال، هستند تحلیلگرانی که باور دارند افزایش حمایت نظامی از کییف صرفا موجب خواهد شد تا پوتین به اهرمهای سختگیرانه تری چون اهرم هستهای متوسل شود. برخی دیگر نیز رویکرد بینابین اتخاذ کرده و بر این باورند که غرب باید استراتژی خود را تغییر داده و همزمان با حمایت نظامی از اوکراین این کشور را به سوی صلح دیپلماتیک با روسی سوق دهد.
در همین راستا ریچارد هاس و چالز کوپچان با انتشار گزارشی در نشریه فارن افرز با عنوان «غرب در اوکراین به یک استراتژی جدید نیاز دارد» ضمن اشاره به سناریوهای احتمالی درباب سرانجام نبرد اوکراین بر این مولفه تاکید دارند که ضروری است راهبرد غرب در ارتباط با نبرد کی یف و مسکو تغییر یابد. اکوایران این مقاله را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست آن در ادامه منتشر ارائه میشود.
سودای اوکراین و روسیه و تداوم بنبست خونین
با گذشت بیش از یک سال از جنگ در اوکراین، آنچه رخ داده بهتر از آنچه برای کی یف تصور میشد، رقم خورد. تلاش روسیه برای در اختیار گرفتن تمامیت سرزمینی همسایهاش شکست خورده، اوکراین به عنوان بازیگری دموکرات، مستقل و فعال باقی مانده و تقریبا 85 درصد از سرزمینی که پیش از حمله مسکو در اختیار داشت را در کنترل خود دارد. با این همه پیشبینی در باب اینکه آینده این نبرد چه خواهد بود، دشوار است. هزینههای انسانی و اقتصادی جنگ اوکراین بسیار بالا است و همین مقوله شاید فعلوانفعالهای بعدی مسکو و کی یف را تحت تاثیر قرار دهد.
حتی در صورتی که کییف از حمایتهای کامل غرب هم برخوردار باشد، برتری عددی ( کمی) ارتش روسیه احتمالا به این کشور توانایی مقابله با مهارتها و روحیه عملیاتی اوکراین را خواهد داد. براین اساس، محتملترین نتیجه درگیری، پیروزی کامل اوکراین نخواهد بود، بلکه شاهد یک بنبستخونین خواهیم بود. در برابر این پس زمینه، درخواستها برای پایان دیپلماتیک درگیری به شکل قابل درکی در حال افزایش است. با این همه با توجه به این مقوله که مسکو و کییف هر دو متعهد به ادامه مبارزه هستند، هنوز شرایط برای یک توافق از طریق مذاکره فراهم نشده است. به نظر میرسد روسیه مصمم است بخش بزرگی از دونباس را در اختیار بگیرد. در آن طرف اوکراین در حال آماده سازی خود برای حملهای جهت در هم شکستن پل زمینی میان دونباس و کریمه است تا همانطور که زلنسکی غالبا تاکید دارد، راه را برای اخراج کامل نیروهای روس و بازگردان تمامیت ارضی این کشور هموار خواهد کند.
غرب باید استراتژیاش را تغییر دهد
در این میان غرب باید به رویکردی متکی شود که این واقعیتها را بدون قربانی کردن اصول خود بشناسد. بهترین مسیر رو به جلو، اتخاذ استراتژی دو وجهی متوالی است که در وهله نخست توانایی نظامی اوکراین را تقویت کند و بعد از آن، زمانی که فصل جنگ در اواخر سال جاری به پایان می رسد، مسکو و کی یف از میدان جنگ راهی میز مذاکره کند. غرب باید با تسریع جریان ارسال تسلیحات به اوکراین و افزایش کمیت و کیفیت سلاح ها شروع کند. هدف باید تقویت ساختار دفاعی اوکراین و در عین حال موفقیتآمیز بودن حمله بعدی باشد تا بدین طریق خسارات سنگینی به روسیه تحمیل شود تا این کشور گزینه نظامی را کنار گذاشته و تمایلش برای توسل به راه حل دیپلماتیک افزایش یابد.
تا مادامی که حمله مورد نیاز اوکراین انجام شود، کییف نیز ممکن است با ایده حلوفصل رایزنیها سرگرم باشد چرا که در میدان جنگ بهترین چهره خود را ارائه داده است. دومین مرحله استراتژی غرب میبایست اواخر سال جاری با ارائه طرحی برای میانجیگری آتشبس و ادامه روند صلح جهت پایان دادن به درگیری ارائه داده شود. این بازی دیپلماتیک ممکن است شکست بخورد. حتی اگر روسیه و اوکراین متحمل هزینههای بالایی شوند باز هم ممکن است یکی از آنها یا هر دو کشور ترجیح دهند تا جنگ را ادامه دهند. با این همه از آنجایی که هزینههای جنگ افزایش مییابد و چشمانداز یک بنبست نظامی پیشرو است، میبایست زمینه برای برقراری آتشبسی دائم هموار شود؛ آتشبسی که میتواند از بازگشت درگیریها جلوگیری کرده و فراتر از آن زمینهساز صلحی پایدار باشد.
روسیه و اوکراین صلح نمیخواهند
در حال حاضر راه حل دیپلماتیک برای پایان دادن به درگیری دور از دسترس است، پوتین احتمالا نگران آن است که در صورت متوقف کردن جنگ، روسها او را به دلیل به راه انداختن چنین جنگ پر هزینه و در عین حال بیهودهای مقصر بدانند. علاوه بر این، نیروهای روس هیچکدام از چهار سرزمینی که به شکلی یکجانبه ضمیمه خود کردهاند را به طور کامل در اختیار ندارند. ناتو بزرگتر و قویتر شده و اوکراین بیش از هر زمان دیگری از روسیه فاصله گرفته است. به نظر میرسد پوتین باور دارد که زمان به نفع او است و از همین رو محاسبه میکند که قادر است تحریمهای اقتصادی که نتوانستهاند اقتصاد این کشور را خفه کند را از میان بردارد. پوتین به توان ایستادگی اوکراین و حامیان غربیاش شک دارد و انتظار دارد تا عزم آنها کاهش یابد. او مطمئنا محاسبه می کند که با ورود سربازان تازه نفسش به میدان جنگ، میتوانند دستاوردهای ارضی گستردهای را از آن خود کنند. طبیعتا این وضعیت به او فرصت خواهد داد تا اعلام کند که که مرزهای روسیه به شکل قابل توجهی گسترش یافته است.
اوکراین هم تمایلی به حلوفصل تنش ندارد. رهبر اوکراین و عموم مردمان این سرزمین به شکل قابل درکی به دنبال بازپسگیری کنترل تمام سرزمینهایی هستند که روسیه از سال 2014 ضمیمه خود کرده -از جمله کریمه- است. اوکراینیها همچنین میخواهند مسکو به واسطه جنایتهای جنگی محاکمه شده و هزینه هر آنچه را که تخریب کردند را بپردازند. علاوه بر این کییف دلایل منطقی دارد دال بر اینکه پوتین برای صلح گزینه قابل اعتمادی نیست. رهبران اوکراین از غرب خواهان حمایتهای دیپلماتیک صرف نیستند، بلکه آنها چشم به کمکهای نظامی و اقتصادی دارند.
تداوم جنگ به نفع مسکو نیست
ایالات متحده و اروپا اطلاعات و سخت افزارهای قابل توجهی ارائه کرده اند اما از هراس تشدید تنشها، از ارائه سیستمهای نظامی با قابلیتهای بالا، تجهیزاتی چون موشکهای دوربرد و هواپیماهی پیشرفته خودداری کردهاند. واشنگتن حق دارد تا خطر تشدید تنشها را لحاظ کند، اما نگرانیهایش بیش از اندازه است. سیاست غرب میان هدف جلوگیری از شکست فاجعهبار که در جریان آن اوکراین غیر مسلح توسط روسیه بلیعده شود و موفقیت بزرگی که در جریان آن اوکراین مسلح، پوتین را به حاشیه رانده و موجب شود تا او به اهرمهای سخت تری متوسل شود، گیر کرده است.
طبیعتا تشدید تنشها به نفع روسیه نخواهد بود چرا که ممکن است موجب شود پای ناتو نیز به میدان باز شود که در آن صورت روسیه به تنهایی درگیر جنگی تمام عیار خواهد شد. در چنین شرایطی حتی توسل به سلاح هسته ای نیز به این بازیگر کمک نخواهد کرد.چرا که یک حمله اتمی احتمالا ناتو را وا می دارد که مستقیما وارد جنگ شده و موضع روسیه در سراسر اوکراین را تخریب کند. این وضعیت همچنین ممکن است چین و هند را که هر دو به روسیه در باب استفاده از سلاح هسته ای هشدار داده بودند را از روسیه دور نگاه دارد.
در برابر باج خواهی مسکو تسلیم نشوید
در این میان گزینه دیگری هم هست، تسلیم شدن در برابر باج خواهی هستهای روسیه به سایر کشورها نشان خواهد داد که چنین تهدیدهایی کارساز هستند. طبیعتا در چنین شرایطی دستور کار منع اشاعه منفعل شده و قدرت بازدارندگی تضعیف خواهد شد. بنابراین زمان آن فرا رسیده که غرب سیاست بازدارندگیاش را کنار گذاشته و تجهیزات پیشرفته در اختیار اوکراین قرار دهد.با این همه فارغ از اینکه کمک های نظامی غرب تا چه اندازه میتواند موثر باشد، بعید است این واقعیت اساسی را که جنگ را به سوی بنبست پیش ببرد را تغییر دهد.
این احتمال وجود دارد که حمله بعدی اوکراین موفقیت آمیز بوده و به این کشور اجازه دهد تا تمامی اراضی اشغالی چون کریمه را از آن خود کند. اما چنین نتیجهای فعلا بعید است.در این میان اگر موقعیت نظامی مسکو متزلزل شود، این امکان وجود دارد که چین مستقیما از طریق کشورهای ثالث سلاح در اختیار این بازیگر قرار دهد.
قمار پوتین
شی جینپینگ، رئیسجمهور روسیه روی پوتین شرطبندی کرده و از همین رو زمانی که روسیه متحمل ضرر شود، بیکار نمیماند. سفر ماه مارس رئیس جمهوری چین به مسکو صراحتا نشان داد که او شراکت خود را با چین افزایش خواهد داد. شی همچنین ممکن است براساس محاسبات خود تصور کند که ارائه کمکهای نظامی به روسیه کم است.
به هر حال چین در حال فاصله گرفتن از غرب است و به نظر میرسد که سیاست ایالات متحده در ارتباط با این کشور، صرفنظر از اینکه پکن تا چه اندازه حامی مسکو است، سختتر شود. افزایش کمکهای نظامی به اوکراین در حالی که به نظامیان این کشور کمک خواهد کرد تا در میدان نبرد پیشرفت کنند، ضمانتی نیست مبنی بر بازگرداندن تمامیت ارضی این بازیگر.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.