تیم ملی فوتبال ایران به انگلیس نباخت به رئیس جمهور خودش باخت!
سید عبدالجواد موسوی سید عبدالجواد موسوی در یادداشتی نوشت:
پیشگو نیستم اما همین پریروزها نوشتم دیگر از دست فوتبال هم کاری ساخته نیست.
پیشگو نیستم اما در همین جام جهانی گذشته نوشتم وای بر مردمی که جز فوتبال دلخوشی دیگری نداشته باشند و تنها عامل وحدت قومی و ملی آن ها فوتبال باشد. و دیروز این تنها عامل هم فرو ریخت. جلوی چشم همه ما و در عین ناباوری آدم هایی که هم وطن ما هستند و درست مثل خواهران و برادران ما؛ بعد از هر گلی که تیم ملی دریافت می کرد به هوا می پریدند و بی هیچ تعارفی شادی شان را توی صورت ما فریاد می زدند. وقتی دماغ بیرانوند ترکید و خون شتک زد روی پیراهن شماره یک چنان سرخوشانه قهقهه می زدند کانه دشمن دیرین این آب و خاک به زانو درآمده است و انگار نه انگار این بچه خودساخته و بی پشت و پارتی همان کسی است که چهارسال پیش پنالتی یکی از گران ترین فوتبالیست های جهان را مهار کرد و آن همه شور و هیجان و افتخار را برایمان به ارمغان آورد. این حجم از نفرت و کینه برایم باورکردنی نبود. مگر می شود؟ اما شده بود و انگلیسی ها هم خوب توانستند این تیم از پیش باخته را منهدم کنند. بله.
واکنش عماد افروغ به نخواندن سرود از سوی تیم ملی و خوشحالی برخی از شکست ایران
بچه ها پیش از بازی مسابقه را باخته بودند. حتی قبل از آن که بینی بیرانوند بترکد و کیروش دودستی بکوبد توی فرقش. ما همان موقعی باختیم که بادمجان دورقاب چین های آقای رئیسی بچه های تیم ملی را بردند خدمت ایشان. که مثلا چه بشود؟ که پیشاپیش ایشان بشود شریک احتمالی پیروزی بچه های تیم ملی. و نتیجه آن همه زحمت و تلاش به پای ایشان نوشته شود و مثلا اگر بخت با ما یار بود و تیم ملی انگلیس را در یک اتفاق غیرمترقبه و معجزه آسا-و مگر نه این که خیلی از بحران های این مملکت تا به حال با دعا و معجزه ختم به خیر شده اند-بردیم و مردم هم یک دفعه همه چیز را فراموش کردند و حالشان خوش شد از قافله عقب نمانیم. که اگر این گونه شود قطعا پس از این اتفاق محیرالعقول آقای رئیس جمهور مشاوران فرزانه خود را ارج ها خواهد داد و قدرها خواهد نهاد. نشدنی است اما حتما مثل آن بنده خدایی که با پیاله ای ماست در کنار دریا نشسته بود و در فکر آن بود که دوغی عظیم تدارک ببیند با خودشان گفته اند: اگر بشود چه شود! و حالا شده است منتهی مثل این که سوراخ دعا گم شده است و از قضا سرکنگبین صفرا فزوده است.
جلوی انفجار دیگ در حال جوش را بگیرید /وضعیت فعلی خشونت ایجاد می کند!
آن قدر هم هول بوده اند که حتی یک درصد احتمال نداده اند شاید نفس حقشان این بار کارگر نشود و از سر اتفاق تیم مورد حمایتشان ببازد! بلافاصله عکس های آن دیدار عرفانی و روحانی را منتشر کردند تا پیشاپیش مردم بدانند که اگر معجزه ای رخ داد و در عرض نود دقیقه حال نود میلیون ایرانی خوش شد از سیاست های مدبرانه و خلاقانه حضرات بوده و اگر امت همیشه در صحنه می دانستند چه کیمیای گران بهایی در این آب و خاک پنهان بوده همان سال ۹۶ کار را تمام می کردند تا همای اوج سعادت دست کم پنج سال زودتر روی شانه های شان بنشیند.
باری! منتشر شدن عکس ها همان و بخت از تیم ملی برگشتن همان. تیمی که توانسته بود نفس پرتغال و اسپانیا را بند بیاورد حالا شده بود ملعبه تیم ملی انگلیس. تیمی که حتی در خواب هم فکر نمی کرد بتواند به تیمی که دست کم به کم گل خوردن مشهور بود شیش تا گل بزند. اگر خودشیرین ها آن عکس ها را منتشر نمی کردند و بچه های تیم ملی نمی رفتند زیر ضرب جماعتی خشمگین که به دنبال بخت برگشته ای بی پشت و پناه می گردند تا انتقام همه ناکامی ها و ناخوشی هایشان را از او بگیرند کار به این جاها نمی رسید. مخلص کلام این که: تیم ملی فوتبال ایران به تیم ملی انگلیس نباخت به رئیس جمهور خودش باخت!
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.