اینکه فلانی بهتر است یا بهمانی یا بازیکنان آن نسل آماده‌تر بودند یا فعلی‌ها پرسشی است که برای رسیدن به پاسخ آن با جلال چراغپور صحبت کردیم؛ سرمربی سابق تیم ملی که همیشه منطقی حرف می‌زند و با دلیل و برهان پرسشگر را قانع می‌کند. چراغپور اما معتقد است فوتبال با گذشته زمین تا آسمان فرق کرده و به همین دلیل هرگز نمی‌توان مقایسه محکمی میان بازیکنان این نسل با نسل‌های قبل‌تر انجام داد. او برای صحبت‌های خود نمونه‌هایی هم می‌آورد تا برای همیشه از فکر مقایسه خارج شویم.

در طول سالیان اخیر، همیشه یک مقایسه بین بازیکنان فعلی و نسل‌های قبل‌تر وجود داشته و کسی هم پاسخی به آنها نداده. دوست داریم نظر شما را بدانیم. مثلاً بازیکنان فعلی بهترند یا دهه شصتی‌ها و هفتادی‌ها؟ آیا پاسخی برای این سؤال تکراری دارید؟

 قبل از اینکه بخواهیم نسل را تعریف کنیم، باید مراحل رشد فوتبال را تعریف کنیم. سپس ببینیم فوتبال از زمان اوزه‌بیو، پله و پیش‌تر از اینها گارینشا چقدر پیشرفت کرده و به کجا رسیده. یا مثلاً سبک بازی پائولو مالدینی برای دفاع چپ بهتر بود یا روبرتو کارلوس و یا مارسلو. سبک بازی خاویر زانتی در دفاع راست بهتر بوده یا دنیل آلوز. در نتیجه اگر بخواهیم عمیق‌تر نگاه کنیم، باید درها را باز بگذاریم چون نمی‌توانیم مقابل یک در بسته از فوتبال حرف بزنیم. مثلاً بگوییم گتوزو هافبک دفاعی مدرن‌تری است یا کاسمیرو.

 

این درست که فوتبال پیشرفت کرده و تاکتیک‌ها و بدنسازی‌ها متفاوت شده اما اگر از اینها فاکتور بگیریم باز هم نمی‌توانیم این مقایسه را انجام بدهیم؟

 نمی‌توانیم از این اتفاق‌ها فاکتور بگیریم. اگر بخواهیم مقایسه کنیم باید واقعیت‌ها را بگوییم. یک زمان در فوتبال، بازیکنان ۷ کیلومتر و ۴۰۰ متر می‌دویدند اما حالا ۱۱ کیلومتر می‌دوند. یک زمان محوریت فوتبال روی حفظ توپ فردی بود، با بازیکنانی نظیر پله و ریوه‌لینو. می‌گفتند هر بازیکنی که معطل کند، بچرخد و توپ را حفظ کند تکنیک بالایی دارد. این با ذائقه تماشاچی هم همخوانی داشت. الان اما به بازی تکضرب و دقیق می‌گویند تکنیک بالا. تعاریف فوتبال در حال تغییر است و بازیکنان مجبورند با تعاریف روز بازی کنند.

منظورتان از تعاریف روز همین سرعت و قدرت است؟

 دقیقاً. فوتبال امروز چند تعریف جدید دارد. فوتبال سریعتر شده، یعنی بازیکن دیگر زمانی ندارد که توپ را نگه دارد و بعد تصمیم بگیرد. فوتبال قویتر شده، یعنی شدت درگیری‌ها بالا رفته و میزان مصدومیت نیز همینطور. فوتبال تاکتیکالیته شده، یعنی تاکتیک‌ها پیچیده‌تر شده. الان افرادی که فوتبال می‌بینند و از تاکتیک‌ها سر در می‌آورند شاید بتوانند ۲۵ درصد بازی‌ها را آنالیز کنند. ما تاکتیک‌ها را نمی‌بینیم، چون پیچیده شده. فقط ثمره‌اش را می‌بینیم که نتیجه نهایی است. باور کنید آنهایی که تاکتیک هم می‌فهمند، ۷۰ درصد از کارهای پپ گواردیولا و یورگن کلوپ را درک نمی‌کنند. زمان پله و یا حتی مارادونا، ۶۰ درصد از فوتبال و تاکتیک‌ها را درک می‌کردیم.

علیرضا جهانبخش می‌گفت کادر‌فنی برایتون متشکل از ۳۰ مربی است. شاید به همین دلیل مباحث پیچیده‌تر می‌شود و درک آن سخت‌تر. تازه برایتون با باشگاه‌هایی نظیر منچسترسیتی و لیورپول تفاوت زیادی دارد. این را در تأیید حرف‌های شما گفتم.

 واقعاً همینطور است. وقتی فوتبال انگلیس را می‌بینم، مجسم می‌کنم که آیا با شرایط قبل، بازیکنان قدیمی می‌توانستند حتی ۵ دقیقه در لیگ فعلی بازی کنند؟ فوتبال به مراتب پیشرفت کرده و آنهایی که در سطح بالا اجرایش می‌کنند، واقعاً مجری‌های نمونه‌ای هستند چون ابزار فوتبال مدرن را مربی مدرن می‌تواند اجرا کند.

 

کمی هم نمونه ایرانی بیاوریم. مثلاً بازیکنان قدیمی و آنهایی که در جام تخت جمشید حضور داشتند، می‌توانند در لیگ برتر ایران بازی کنند؟

 از مدرن‌ترین بازیکنان نسل پیشین فوتبال ایران علی آقای پروین است. اگر او را با همان توانایی‌های ویژه و همین حالا وسط زمین بگذاریم، بعید می‌دانم در طول یک هفته بتواند دو بازی پرفشار انجام بدهد. الان هافبک‌هایی چون امید ابراهیمی و کمال کامیابی‌نیا جزو مدرن‌ترین بازیکنان برای پست هافبک دفاعی هستند. ما اما یک زمان این پست را با مهدی فنونی‌زاده بازی می‌کردیم. یک وقتی بزرگی جثه حرف اول را می‌زد اما حالا نه. با تمام احترامی که برای کریم باقری قائلم اما آن سبک از فوتبال تبدیل شده به سبک مدرن‌تری به نام جواد نکونام. نکونام تبدیل شد به علی کریمی و کریمی به مسعود شجاعی. نام این طیف از بازیکنان هافبک‌های مرکزی سایه است. سیر تحول در یک پست را دیدید؟ وقتی فوتبال متحول می‌شود، آدمش هم متحول می‌شود. ما نمی‌توانیم بگوییم بازیکن درشت یعنی تحول فوتبال یا ریز یعنی تحول فوتبال.

اما در هر نسل ستاره‌هایی هستند که مسیر خود را از بقیه جدا کرده‌اند. منظورم این است که آن ستاره‌ها را شاید بتوان با بازیکنان مدرن امروز هم مقایسه کرد.

 البته که در هر نسل ستاره‌هایی وجود دارند که ممکن است تکرار نشوند. مثل مارادونا، اوزه‌بیو و گارینشا اما من حرفم را درباره مقایسه زدم.

بیایید پیشرفت فوتبال را کنار بگذاریم. منظور من قیاس ستاره‌ها از نظر توانایی فنی‌شان است.

 چطور فوتبال امروز را به نسل پله ببریم و بگوییم چه کسی پله است؟ پله توپ را استپ کرد، ۱۰ ثانیه ایستاد و بعد تصمیم بعدی‌اش را گرفت. الان آیا بازیکنی جرأت دارد توپ را با خیال آسوده استپ و چند ثانیه بقیه را نگاه کند؟ در فوتبال امروز باید قبل از رسیدن توپ، تصمیم بعدی‌ات را گرفته باشی وگرنه به جایی نمی‌رسی. کاری که سوارز انجام می‌دهد و آن ضربه‌های فوق‌العاده به توپ را می‌زند، اگر اسمش مدرن نیست پس چه چیزی است؟ در نسل‌های قبل‌تر چه کسی اینطور بازی می‌کرد؟ البته گرد مولر را می‌شود مقایسه کرد، چون در صحبت‌های قبلی‌ام گفتم که ستاره‌ها را می‌شود فاکتور گرفت.

در ماه‌ها و سال‌های اخیر یک قیاس دیگر هم در فوتبال ایران وجود دارد. قیاس میان علی دایی و سردار آزمون. هر چند فوتبال دایی دو نسل قبل‌تر از آزمون بود و مدت‌هاست که تمام شده اما سردار هنوز ۲۴ سالگی‌اش را پشت سر نگذاشته است.

 از لحاظ انفرادی شاید بتوانیم ستاره‌ها را با هم مقایسه کنیم. از نظر من اما علی دایی دو پله جلوتر از سردار آزمون است. این را با مقایسه فوتبال امروز و آن زمان و تیم‌هایی که بازی کرده انجام می‌دهم. یا مجید نامجومطلق در پست خودش- هافبک راست - دو کلاس از تمام هافبک‌ راست‌های بعدی‌اش جلوتر است. ناصر محمدخانی در میان فورواردهای فرارکننده همینطور. او میان فورواردهایی که دفاع حریف را می‌شکافتند هیچ شبیهی ندارد. الان هم نمونه‌اش را نداریم.

 

با اینکه خداداد یک مهاجم تکنیکی، باهوش و ایستا بود اما در مقطعی او را هم با ناصر محمدخانی که بیشتر انفجاری و سرعتی بود، مقایسه می‌کردند.

خداداد از تک‌ستاره‌های غیر قابل مقایسه است. در فوتبال ایران، ترکیب خداداد و دایی به عنوان مهاجم سایه و نوک، حالا حالاها تولید نمی‌شود. هر دو در سطح بالا و در اوج آمادگی قرار داشتند. به‌به‌تو را یادتان می‌آید؟

بله. زوج روماریو در خط حمله تیم ملی برزیل و جام جهانی ۱۹۹۴.

 دقیقاً. چند وقت است او از تیم ملی برزیل رفته؟

فکر می‌کنم حدود ۲۳- ۲۲ سال.

 آیا به‌به‌تو تکرار شد؟ یا دینو باجو در فوتبال ایتالیا و همینطور کاکا از برزیل. یا خداداد عزیزی و علی کریمی. آیا اینها تکرار می‌شوند؟ علی کریمی چند سال است از فوتبال خداحافظی کرده؟ فکر می‌کنم  ۵ سال. خداداد چطور؟ او هم بالای ۱۰ سال است بازی نمی‌کند. آیا آنها تکرار شده‌اند؟ آیا بازیکنی توانسته جای‌شان را بگیرد؟ هرگز. زمانی جمشید شاه‌محمدی و کریم باوی و حالا هم سردار آزمون. قیاس آنها با علی دایی قیاس مع‌الفارق است. یعنی قیاس دو فردی که شباهتی با هم ندارند.

منظورتان از لحاظ سبک بازی است یا عملکردی که آنها ارائه داده‌‌اند؟

 سبک بازی، چون سردار و دایی اصلاً به هم شبیه نیستند. سردار ممکن است با یکی، دو گل دیگر در لیگ قهرمانان اروپا، برای خودش سبک جدیدی را تعریف کند که اصلاً با کسی قابل قیاس نباشد. شما هری کین را ببینید، مهاجم نوک تیم ملی انگلیس است. زمانی در این پست آلن شیرر بازی می‌کرد. او را یادتان می‌آید؟

بله، مهاجم بلکبرن‌روورز و نیوکاسل که در جام جهانی ۱۹۹۸ کاپیتان تیم ملی انگلیس بود.

 زمانی او مهاجم نوک انگلیس بود و بعدها وین‌ رونی هم در این پست بازی کرد. آیا فوتبال رونی، شیرر و کین شبیه هم است؟ پست، یک پست است اما سبک بازیکنان با یکدیگر فرق دارد. سردار و طارمی الان کنار هم بازی می‌کنند، آیا سبک‌شان یکی است؟ حالا اگر مهدی طارمی را به عنوان مهاجم نوک بازی بدهیم، می‌توانیم او را با دایی مقایسه کنیم چون سبک بازی‌اش شبیه دایی است. سردار را نمی‌شود اما اگر او به همین روند ادامه بدهد تعریف جدیدی به‌وجود می‌آورد که شاید از علی دایی هم مدرن‌تر باشد. مثلاً سردار نمی‌رود سر بزند، شش بخیه بخورد و حتی طحالش پاره شود. این سبک جدیدی است که با گذشته تفاوت دارد.

یعنی سبکی را تعریف می‌کند که شاید بازیکنان بعدی بیایند و بگویند چه کسی شبیه به آزمون است.

 دقیقاً منظور مرا فهمیدید. سردار می‌تواند یک کلاس برای سانترفوروارد تعریف کند. بازی‌های گرد مولر را شاید در تلویزیون دیده باشید. گرد و قلمبه با پاهایی کلفت. او سبکی از مهاجم نوک را تعریف کرد و رفت. الان سوارز سرعت بدن و سرعت عکس‌العملش دو برابر گرد مولر است. در نهایت معتقدم فوتبال جدید و قدیم را نمی‌توان با هم قیاس کرد اما ستاره‌ها را شاید. البته ستاره‌هایی که سبک بازی‌شان یکی باشد، نه مثل سردار و دایی که شبیه هم نیستند.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.