ماجرای فرزند نامشروع جوان فوتبالیست
اصل ماجرا چه بود؟
این دختر درباره آنچه اتفاق افتاده بود گفت: من با این جوان فوتبالیست دوست بودم با هم بیرون میرفتیم و حدود سه سال بود که با هم رابطه داشتیم. روز حادثه او مقابل دبیرستان محل تحصیلم آمد و من و دوستم را سوار ماشین کرد، بعد از اینکه دوستم را بهخانهاش رساندیم، قرار شد مرا به خانهام برساند اما بهزور من را به آپارتمانی برد و تعرض کرد.
سپس جوان متهم در جایگاه قرار گرفت و گفت: من این دختر را دوست داشتم و هنوز هم دوستش دارم و حتی گفتهام حاضرم با او ازدواج کنم اما خانوادهاش قبول نمیکنند و خود دختر هم قبول نمیکند؛ من به او تجاوز نکردهام و رابطه ما به خاطر علاقهای بود که به او داشتم. اگر هم ثابت شود بچه مال خودم است سرپرستی او را قبول میکنم.
سپس قاضی تحقیق از مسئولان بهزیستی خواست درباره کودک اطلاعاتی به دادگاه بفرستند و آنها گفتند چند ماه قبل کودک را به زوجی سپردهاند و کنترلهای انجام شده نشان میدهد این کودک وضعیت بسیار خوبی دارد و خانواده جدیدش خیلی با او مهربان هستند.
با شناسایی این خانواده مشخص شد زوجی که این کودک را بهعنوان فرزند پذیرفتهاند زن و شوهری با سطح اقتصادی متوسط به بالا و بسیار خوشسابقه هستند.
در ادامه پدرخوانده کودک برای ادای توضیحات به دادگاه رفت و گفت: من زمانی که این کودک را به سرپرستی قبول کردم بسیار بیمار بود و پزشکان گفته بودند زنده نمیماند اما آنقدر با همسرم تلاش کردیم و او را نزد پزشکان مختلف بردیم و مشورت گرفتیم و از بچه مراقبت کردیم که حالش خوب شد و حالا بچه شیرین زبانی شده که به ما بسیار انس گرفته و مادرخواندهاش را خیلی دوست دارد. من درخواست میکنم بچه را از ما نگیرید و آرامش ما و کودک را به هم نزنید. با این حال با توجه به درخواست فوتبالیست جوان آزمایشات «دی.ان.ای» روی این کودک انجام شد تا پدر واقعیاش شناسایی شود.وقتی آزمایشات پزشکی قانونی نشان داد پدر کودک همین فوتبالیست جوان است قضات دادگاه او را به اتهام رابطه نامشروع به ۹۹ ضربه تازیانه و دو سال تبعید محکوم کردند و کودک حاصل از این ارتباط هم با نظر دادگاه دراختیار پدرخوانده و مادرخوانده قرار گرفت.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر