«دنیای اقتصاد» در مورد حادثه تروریستی کرمان از فعالان سیاسی نظرخواهی کرد
در مذمت داعشیها و فاشیستها
مصلحان خاورمیانه ورود کنند
حسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی درباره علل بروز چنین اتفاق خونینی به «دنیای اقتصاد» میگوید: «بهنظر من دلیل این اتفاق روشن است. با توجه به اینکه داعش مسوولیت را پذیرفته میتوان علت اصلی را شیوه خاصی دانست که به واسطه آن سردار سلیمانی آنها را زمینگیر کرد. داعش در واقع میخواسته که همچنان از زائران ایشان انتقام بگیرد. از سوی دیگر این اتفاق نشان میدهد چقدر فضای منطقه خاورمیانه پر است از بغض و کینههای عمیق که اگر دولتهای اسلامی از یک طرف و نهادهای بینالمللی از طرف دیگر به سمتی حرکت نکنند که بغضها درمان شود، امنیت همه کشورهای منطقه در خطر قرار میگیرد.» مرعشی تاکید میکند: «ما باید با جهتگیریهای جدید به سمتی برویم که آرامش و امنیت در جامعه برقرار شود و تمام عقدههایی که ریشه این تندرویهاست، حل شود.
اسرائیل به صورت وحشیانه غزه را بمباران میکند. منطقه وارد جنگ کلاسیک مشخص شده و جامعه جهانی این جنایت علیه بشریت را تماشا میکند. از یک طرف جنگ در سوریه که به درازا کشیده. جنگ در ترکیه با کردها که تمامی ندارد و در خود ایران حوادث تلخی در سیستان و بلوچستان داشتیم که هنوز به آرامش نرسیده. پاکستان و افغانستان هم جور دیگری درگیر مسائلی از این دست هستند. همه اینها عقدهای ایجاد میکند که هر از گاهی به این شکل سرباز میکند.» این سیاستمدار آرزو میکند: «مصلحان در منطقه خاورمیانه به همراه نهادهای بینالمللی تنشزدایی وسیعی را ایجاد کنند. البته ممکن است این آرزو بسیار دور از دست تلقی شود، ولی از یکجایی باید آن را خواست و آرزو کرد.»
فاشیستهای ایرانی این مقدار وقیح نبودند
حمیدرضا جلاییپور، استاد دانشگاه و فعال سیاسی درباره هدف این ترور شرح میدهد: «به لحاظ خبری و کارشناسی هنوز نمیتوان با دقت از هدف عاملان این فاجعه و ترور، که در آن بیش از ۸۰نفر ایرانی بیگناه جان باختند و صدها نفر زخمی شدند، صحبت کرد. هنوز ما نمیدانیم این فاجعه «به دست داعش» یا «بهنام داعش» انجام شده. باید همچنان منتظر اطلاعات و دادههای بیشتر بود. اما به نظر من به «لحاظ تحلیلی» نه خبری، هدف این ترور اولا ناامنکردن و به آشوبکشیدن ایران است، ثانیا این هدف تروریستی در ادامه ترورهای «اسرائیلنسلکش» در سوریه(ترور سیدرضی) و ترور نماینده سیاسی حماس در جنوب بیروت (صالح العارودی) است. این فاجعه به جنایت اسرائیل نسلکش در شخم زدن غزه ربط دارد.»
به نظر این استاد دانشگاه، دو واکنش در برابر این حادثه اهمیت دارد: «متاسفانه احتمال دارد همین فاجعه هم شامل مرور زمان شود و نقاط ضعف و مقصران آن معلوم نشود. همچنان که موضوع بررسی هفتاد شهید از مردم بیگناه در مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی در چهار سال پیش معلوم نشد. در حالی که دشمنیهای خارجی در ایران ادامه دارد، بنابراین ایران در معرض مخاطرات ناامنکننده قرار گرفته است.»
او واکنش اصلی را مربوط به نهادهای مدنی و نخبگان جامعه در برابر رگه فاشیستی دانست که در میان تعدادی از طبقه متوسط در فضای مجازی حضور دارد، دیده میشود. در این سه روز در فضای مجازی شاهد بودیم، این فاشیستها از مرگ هموطنهای خود در کرمان خوشحال شدند. بعد از انقلاب مشروطه تا حالا در میان افراد طبقه متوسط، افراد فاشیست بود، ولی معمولا این افراد در هنگام مرگ هموطن ایرانی ابراز شادی نمیکردند. سوال این است که چرا در ایران با این فاشیستها روبهرو شدیم؟»او در ادامه درباره چگونگی همدلشدن جامعه چند قطبی امروز میگوید: «همدلی با چنین حوادثی حداقل دو مقدمه نیاز دارد. اول اینکه برخی از لجبازی و انحصارگری در داخل و سیاست خارجی نامتوازن دست بردارند. نیروهای جامعه مدنی هم در برابر رفتار فاشیستی آن معدود ایرانیان که ابراز شادمانی کردند، مسوولیت دارند. این رفتار ضد انسانی و ضد ایرانی(یعنی شادی نسبت به مرگ هموطن ایرانی) شایسته است محکوم شود. قبلا فاشیستهای ایرانی این مقدار وقیح نبودند.»
بدون تردید کار اسرائیل است
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا اما بدون تردید این کار را مربوط به اسرائیلیها میداند: «اسرائیلیها قبلا هم از این دست عملیات در منطقه انجام دادند. در واقع هدف فراگیرکردن جنگ است. بنابراین تردید ندارم که داعش یک نیروی غیرخودجوش است، به وجود آمده از سوی غربیهاست برای کنترل خاورمیانه. آنها در زمانهای خاصی برای پیش بردن اهدافشان از عنوان داعش استفاده میکنند. از سوی دیگر اسرائیل در غزه مشکلات زیادی دارد و میخواهد جنگ را منطقهای و افکار عمومی و بینالمللی را منحرف بکند.»
ناصر ایمانی واکنش مسوولان به این جنایت را که نوعی انتقامجویی و انحراف افکار جهانی از شرایط منطقه بوده، منوط به آگاهی و تحلیل بیشتر از شرایط منطقه میداند: «شرایط حساس است و باید به این توجه شود که چرا کار به اینجا رسیده است. یک بخشی از مقابله برمیگردد به صحبت کردن با افکار عمومی. همانطور که میدانید، دولت شرایط خوبی ندارد که بخواهد مردم را اقناع کند و این برمیگردد به مسائل مختلف. بنابراین کار سخت میشود.» این چهره سیاسی با تاکید بر جدیگرفتن مسائل امنیتی میگوید: «به هر حال ما داریم در منطقه به نیروهای مقاومت کمک میکنیم و باید انتظار داشته باشیم که در داخل شرایط امنیتی متناسب با فضای منطقه برقرار بکنیم. مساله دوم کمک خواستن از مردم است که خیلی اهمیت دارد. ملاحظات امنیتی باید بهشدت در کشور برقرار شود. شرایط منطقه خاص است. به همین دلیل ضمن خویشتنداری باید امنیت برقرار شود.
در زمینه مراسم شهید سلیمانی اقدامات ما محدود بود؛ با این حال مسوولان ما نباید احساساتی شوند و چیزی که خواست اسرائیلیهاست یعنی گسترش جنگ در منطقه اتفاق نیفتد.»ایمانی میگوید: «اینجا بحث انسانیت است. کسانی که نگاه متفاوتی دارند مشکلشان این نیست که هموطنانش تکهپاره شدهاند. بخشی از مردم در مورد حجاب یکجور فکر میکنند و بخشی دیگر جور دیگر. این اختلاف نظر درست است، اما وقتی تعدادی انسان در دور افتادهترین جای کره زمین بر اثر اتفاقی بمیرند، نمیتوان با آنها همدردی نکرد. چون اگر کسی همدردی نکند دیگر انسان نیست.
ما داریم در مورد انسانها صحبت میکنیم؛ پس به نظر من صرفنظر از هرگونه اعتقادات، مشکل چیز دیگری است. افراد در هر واقعهای ابراز مخالفت میکنند. این شرایط هم یک شبه اتفاق نیفتاده است. ما دوران طولانی را طی کردیم که به این نقطه رسیدیم. خطاهای زیاد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته است. مربوط به این دولت و آن دولت نیست. برخی از مقامات هم برخی از مردم را به چشم دیگری میبینند. این واقعیت است. صادقانه اعتراف کنیم که باید برای آن راهحلی پیدا کنیم. چرایی آن را دربیاوریم.»
چه کسانی نقش آمریکا و اسرائیل را نادیده میگیرند؟
حمیدرضا ترقی، سیاستمدار و از اعضای شورای مرکزی و معاون بینالملل حزب موتلفه اسلامی درباره هدف و انگیزههای این ترور به «دنیای اقتصاد» میگوید: «طبیعتا با توجه به اینکه عوامل اصلی این اقدام مشخص نشده، نمیتوان اهداف را بهطور قطع و یقین مطرح کرد، اما بدون شک افرادی که دست به چنین اقداماتی میزنند، در درجه اول با گرایش مردم به شهدا و به ویژه شهید سلیمانی که نقش موثری در حفظ امنیت کشور و منطقه داشته، مخالفند و در درجه دوم روحیه شهادتطلبی را مضر به اندیشه و افکار خودشان میدانند. از سوی دیگر گرایش به چنین شخصیتهای ارزشمندی که مدافع امنیت کشور هستند، برایشان خطرناک است. نکته دیگری که میشود به عنوان هدف نام برد، منحرفکردن افکار عمومی از موضوع غزه به مسائل داخلی کشور است. میخواهند ذهن مردم را از دشمنان اصلی منحرف کنند تا صهیونیستها به جنایتهای خودشان ادامه دهند.»
او در ادامه به بحث امنیت در داخل ایران میپردازد: «جمهوری اسلامی با وجود اهدافی که در منطقه دارد، کشوری آرام و دارای امنیت است که همین موضوع باعث شده؛ کشورهای اطراف به آن غبطه بخورند. خدشه واردکردن به امنیت داخلی ما میتواند زمینه بروز ناآرامیهای دیگری را در کشور فراهم کند و این ناامنی ابزاری میشود برای سوءاستفاده عوامل ضدانقلاب داخلی برای اهدافی که داشتند و امسال نتوانستند هیچکدام را محقق بکنند. فراخوانهایی که منافقین داشتند، فراخوانهایی که تحت عنوان «زن، زندگی، آزادی» صورت میگرفت و درباره اغتشاشات سال گذشته مطرح میکردند؛ هیچکدام صورت نگرفت و مردم به آنها پاسخ منفی دادند. سلب امنیت از مردم یکی از اهداف دشمن میتواند باشد.» ترقی همچنین با بیان اینکه این حوادث دست یک تعداد از عوامل گستاخ داخلی را رو کرد، ادامه میدهد: «در شبکههای مجازی افراد مختلفی ماهیت خود را با خوشحالی از این جنایت نشان دادند و این برای دستگاههای امنیتی وسیله خوبی شد که این افراد را شناسایی کنند که همیشه همراه دشمنان خارجی و توطئهگران خارجی عمل میکنند.
در این حادثه به تصور اینکه نظام برخوردی نخواهد کرد و آزادند در همراهی با دشمنان خارجی؛ دست به فعالیتهایی در فضای مجازی و اهانت به شهدا زدند. این فرصت مناسبی است که نظام برخورد جدی با اینها داشته باشد.»او سپس نگاهش را معطوف به نیروهای پدافند ایران کرده و با تاکید بر اینکه باید آسیبشناسی شود، میگوید: «علل نفوذ دشمن و آمادگی نداشتن برای مقابله با طراحیهای آن در کجاست؟ ما در معرض توطئهها هستیم؛ چون مرزهایی داریم که تحت نفوذ داعش و گروههای تروریستی دیگر است. بنابراین باید هوشیاری مسوولان بهطور مستمر افزایش پیدا کند؛ حتی اگر نیاز به ابزارها و امکانات و مراقبت بیشتری است، این شرایط فراهم شود. در نهایت اگر با عواملی که در این زمینه نقش داشتند، برخوردی قاطع صورت نگیرد. دل مردم آرام نمیگیرد و تصور میکنند مسوولان قادر نیستند که برخورد کنند یا دارند آن را به وقت دیگری واگذار میکنند که دیگر تسلیبخش نیست.»
این سیاستمدار قاطعانه عنوان میکند که با وجود برخوردهای شکلگرفته در فضای مجازی «دو قطبی در جامعه شکل نگرفته؛ اینها همان عواملی هستند که همیشه تحت تاثیر دشمنان انقلاب اسلامی بودند. آنها امروز این گستاخی را پیدا کردند که موضعگیریشان را اعلام کنند با علم بر اینکه دستگاه امنیتی با آنها برخورد نمیکند. اینها تعدادشان محدود است و به ۵۰ نفر هم نمیرسد که ما دو قطبی بدانیم. این اتفاق را همه محکوم کردند به جز روشنفکران احمقی که فکر میکنند آمریکا و اسرائیل هیچ نقشی در آن نداشته که این ناشی از خرفتبودن و شاید بشود گفت خوشبینی و علاقه آنها به آمریکا و اسرائیل است. آنها میخواهند افکار مردم را منحرف کنند. اگر ناامنی بزرگی در ایران رخ دهد خودشان به سوراخها فرار میکنند. اسم خودشان را با وقاحت ایرانی گذاشتهاند؛ در حالی که افراد بیوطن هستند که هرگز نمیتوانند دوقطبی در جامعه ما به وجود بیاورند.»