تفاهم موقت ایران و آمریکا دست نخورده باقی مانده است
از ابتدای بحران غزه تصمیم قطعی آمریکا و اسرائیل بر این بوده که جنگ محدود به غزه باقی بماند و دیگر بازیگران دولتی و غیردولتی در منطقه وارد این جنگ نشوند.» وی افزود: «میدانیم که یکی از نشانههای این تصمیم نیز تاکید سریع و صریح آمریکا و اسرائیل بر دست نداشتن ایران در برنامهریزی حمله حماس در ۱۵ مهر و حتی اظهار اینکه ایران در این قضیه غافلگیر شد، بود. ورود برخی بازیگران غیردولتی منطقهای مانند حزب الله و جیش الشعبی و حوثیهای یمن به این مناقشه نیز محدود و کنترل شده باقی مانده است و نشانهای از آنکه مناقشه در سطح این بازیگران از کنترل خارج شود، فعلا دیده نمیشود.»به گفته احمدی، البته حملات محدودی علیه برخی اهداف اسرائیلی و آمریکایی به این گروهها نسبت داده شده، اما با توجه به نگرانیهای موجود در مورد گسترش جنگ غزه، این حملات هنوز از حدی که آثار آن معادلات سیاسی بین ایران و آمریکا و از جمله تفاهم نانوشته را تحتتاثیر جدی قرار دهد، فراتر نرفته است.
این دیپلمات سابق در توضیح این موضوع که اگر تفاهم موقت برهم خورده باشد یا در مسیر این تنشها دچار آسیب شود، چه صحنهای میان ایران و آمریکا گشوده خواهد شد، توضیح داد: «هنوز نشانهای که حاکی از عدول و عبور آمریکا از تفاهم نانوشته باشد، حداقل من ندیدهام. اما اینکه در آینده و بعد از یک طرفه شدن جنگ غزه باز هم آمریکا به این تفاهم پایبند بماند، باید صبر کنیم و ببینیم. دلایلی هم برای نقض و هم پایبندی آمریکا به آن تفاهم وجود دارد. از یک طرف، میتوان احتمال داد که دولت بایدن به خاطر انتخابات سرنوشتساز پیش رو همچنان متمایل به حفظ این تفاهم و احتراز از رویارویی گسترده با ایران باقی بماند چرا که تصویر روشنی از عواقب یک برخورد نظامی و آثار سوء آن مثل افزایش قیمت نفت ندارد. از طرف دیگر، اسرائیل و طیف راست جمهوریخواه و دموکرات طرفدار اسرائیل در آمریکا در پی بحران غزه بیش از پیش برای کشاندن آمریکا به یک ماجراجویی نظامی علیه ایران تلاش میکنند.
فشار این طیف در داخل آمریکا میتواند تاثیر خود را بر تغییر معادلات سیاسی داشته باشد و البته پیشرفت کار آنها بیشتر بستگی به تحولات و مخاطرات پیش رو خواهد داشت.»احمدی در نهایت درباره اینکه آیا با وجود جنگ غزه، ممکن است جنگ اوکراین و ادعاها درمورد نقش ایران در آنجا کمرنگ شده باشد، تاکید کرد: «صرفنظر از اینکه بحران غزه موجب شد تا توجه رسانهها و افکار عمومی به جنگ اوکراین کاهش یابد، آنچه مهمتر است این است که امکان و تمایل اروپا و آمریکا به ارائه کمکهای نظامی و مالی به اوکراین به روال سابق نیز کاهش یافته است. با این حال به هیچ روی از اهمیت جنگ اوکراین برای غرب کاسته نشده و ادعای آنها مبنی بر کمک نظامی ایران به روسیه هم همچنان مطرح است و نشانهای که حاکی از تغییر نظر غرب در ارتباط با ایران از منظر جنگ اوکراین باشد، ملاحظه نمیشود. اما آن بحث کلی در مورد تلاش غرب برای اجتناب از اوج گرفتن تنش با ایران از منظر جنگ اوکراین نیز صادق است. سوال مهمی که در این رابطه و نیز در رابطه با تفاهم نانوشته وجود دارد، این است که بعد از خاتمه بحران غزه رابطه ایران و غرب چه شکلی پیدا خواهد کرد.»