تاریخ شفاهی (۳۰۸)
نقش پزشک معتمد در شرکت مس سرچشمه
رضا نيازمند :
فوری به پزشک معتمد شرکت تلفن کردم و به او گفتم باید با دو برانکارد و دو پرستار و تمام وسایل بانداژ و... سه ساعت دیگر در محل هواپیما باشند تا به کرمان پرواز کنند و مجروحین را به تهران بیاورند و در بیمارستانی که خود پزشک کار میکند، بستری و معالجات لازم را شروع کنند. گفت اطاعت میکنم و شما آسوده بخوابید. من با این پزشک از حدود ۱۵سال قبل دوستان صمیمی بودیم. او دانش جراحی را نزد پرفسور عدل در دانشگاه تهران فرا گرفته بود و سالها تجربه موفق در جراحی داشت. او اکنون پزشک معتمد شرکت مس سرچشمه بود. او توصیه کرد که من شب آسوده بخوابم و کار را به او محول کنم. روز بعد ساعت ۷صبح در اداره بودم که تلفن زنگ زد. پزشک معتمد شرکت بود گفت دیشب نخوابیدم با هواپیمای نخستوزیر(هویدا) به جنوب پرواز کردیم. در جاده بین خاتونآباد و بندرعباس مجروحین را پیدا کردیم. خلبان قبلا به ژاندارمری اطلاع داده بود و جاده خلوت و بدون ترافیک بود.