تاریخ شفاهی (۵۱)
اخراج دستهجمعی آلمانیها
ابتدا در لغو قرارداد دستهجمعی آلمانها تردید داشتم، ولی فکر کردم که اگر از شریفامامی اجازه بگیرم او هم ناچار میشود از شاه اجازه بگیرد و بالاخره شاه هم که نمیخواهد برای خود دردسر درست کند مانع اخراج آلمانیها خواهد شد و کار من به کلی خراب میشود. به این جهات بلافاصله به حسابداری دستور دادم که طبق قرارداد به هر آلمانی سه ماه حقوق (پایان خدمت) و یک بلیت برگشت و حکم اخراج آنها داده شود. جالب اینکه از شرکت بیمه تقاضای خسارت کردم، آمدند و یک میلیون و ۶۰۰هزار تومان(به پول آن روز) خسارت دادند. تمام خرج من برای بازسازی قسمت رنگرزی با پاداشهای کلان که دادم یک میلیون و ۲۰۰هزار تومان شده بود. از فردای آن روز روسای تمام قسمتها ایرانی بودند. در کارخانه بهشهر هم همین کار را کردم آن وقت اجرای برنامه اصلی اصلاحات را که جزئیات آن را نوشته بودم، شروع کردم.