بنیانگذار کنوانسیون رامسر در بحران؛
چرا تالابها جان میدهند؟

۵۴ سال پیش «اسکندر فیروز» رئیس وقت سازمان محیطزیست ایران چنان دلش برای مهمترین زیستگاههای آبی جهان و پرندگان مهاجرش تپید که یکی از قدیمیترین کنوانسیونهای بینالمللی را در شهر رامسر پایه گذاشت. نمایندگان ۱۸ کشور دوم فوریه ۱۹۷۱ گرد هم آمدند تا همپیمان شوند از تالابها، حیوانات، گیاهان و به ویژه پرندگان آبزی حفاظت کنند. «پدر تالابها» نمیدانست که روزی تالابهای بنیانگذار این کنوانسیون گرفتار بحران خشکسالی شوند.
هر چند این کنوانسیون تبدیل به یکی از مهمترین پیمانهای بینالمللی شد و در حال حاضر ۲۵۰ میلیون هکتار از تالابهای جهان در آن ثبت شدهاند و ۲۴۱۲ مکان به وسعت بیش از ۲۵۴هزار هکتار در ۱۸۰کشور به آن متعهد هستند، اما روند خشک شدن تالابها از سرعت ثبت تالابها پیشی گرفته است. کانادا با ۱۳میلیون هکتار بیشترین وسعت از تالابهای خود را تحت پوشش این کنوانسیون قرار داده است. رضا زمانی، مدیر اجرایی مرکز منطقهای کنوانسیون رامسر به «دنیای اقتصاد» میگوید: «در سالهای اخیر بیش از ۵۰ درصد از تالابهای جهان خشک شدهاند. واقعا نمیدانم اگر این کنوانسیون نبود، چه اتفاقی میافتاد؟
اما مطمئن هستم ما عواقب بسیار بدتری را تجربه میکردیم.» از نگاه حمید میرزاده، روزنامهنگار و پژوهشگر محیطزیست تالابها از مهمترین زیستگاههای بشری هستند و ویترین مدیریت منابع آبی.» حالا در روز جهانی تالابها که به مناسبت تصویب این کنوانسیون نامگذاری شده به یاد میآوریم؛ زیستگاههای درخشانی از حیات را که در آستانه خشکشدن هستند و بر اساس آخرین آمار ۴۳ درصد از آنها در ایران جولانگاه ریزگردها شدهاند.
ارزش اقتصادی تالابها بیش از آمازون
۱۳ بهمن روز جهانی تالابهاست. تالابهایی که به عنوان شاهکارهای خلقت میتوان از آنها نام برد. مردابها و باتلاقها و لجنزارهایی که حیاتبخش جانوران و پرندگان و انسانها هستند. احمدرضا لاهیجانزاده، معاون محیطزیست دریایی و تالابهای سازمان حفاظت محیطزیست به مناسبت این روز میگوید: «خدمات اکوسیستمی که تالاب به محیط پیرامونیاش ارائه میکند، هیچ زیستگاه دیگری نمیتواند این خدمات را ارائه کند. بهطور مثال جنگل آمازون یا زیستگاههای دیگر از نظر ارزشگذاری اقتصادی و در مقایسه با تالاب، عدد پایینتری به خود اختصاص میدهند.
برای تالابها هم بسته به آنکه چه ویژگیهای داشته باشد، به ازای هر هکتار، قیمتهای مختلفی ارزشگذاری میشود. بهطور مثال تالاب شادگان یا هورالعظیم به ازای هر هکتار در سال، ۱۴ تا ۱۵ هزار دلار ارزشگذاری شده بودند که در حال حاضر این ارقام، بیش از ۳۵ هزار دلار است. بنابراین یک تالاب ۱۵ هزار هکتاری در یک کشور میتواند میلیاردها دلار منافع به همراه داشته باشد.» او درباره خطرات احتمالی نبودن تالابها تاکید میکند: «با توجه به ویژگیهای تالابها، اگر شرایطی ایجاد شود که تالابی آب خود را از دست بدهد یا از حیّز انتفاع ساقط شود، نه تنها صدها میلیارد تومان یا میلیارد دلار خدمات را از دست میدهیم، بلکه چالشهایی را ایجاد میکند که منجر به خسارات زیادی میشود.»
ایران فعال با تالابهای در بحران
ایران با وجود اقلیم گرم و خشک، تالابهای متنوعی دارد و از ۴۲ نوع تالاب شناخته شده در جهان، ۴۱ نوع بهجز تالابهای خیلی سردسیری توندرا در ایران به ثبت رسیده است. با اینحال گزارشهای متعددی در سالهای گذشته از حال وخیم تالابهای ایران منتشر شده است. زیستگاههای پر از حیات که به ناگاه کویرهای بیجان شدهاند. «گاوخونی» را به یاد آورید که با خشکشدنش دل بسیاری از اصفهانیها را خون کرده است. تالاب «گومیشان» که از پرندگان تهی شده است. هورالعظیم را به یاد آورید که کانون ریزدگردها شده است.
خوزستانیها مدتهاست که در وضعیت هشدار زندگی میکنند؛ در آلودهترین هوای جهان. این شرایط در حالی است که میرزاده به «دنیای اقتصاد» میگوید: «کنوانسیون رامسر از معدود کنوانسیونهای بینالمللی است که ایران در آن حضور فعال دارد. کار کنوانسیونها همکاریهای بینالمللی برای اهداف مشترک است. در واقع حفظ تالابها که باعث بهبود شرایط انسانها هم میشود. تالابهای در معرض خطر باید حفظ شوند چرا که ما از شرایط ناپایداری باید به حالت پایداری برسیم. کنوانسیونها نوعی ردوبدلکردن سرمایهگذاریهای علمی و اقتصادی است. اگر چه ایران در کنوانسیون رامسر چندان نمیتواند از منافع اقتصادی به دلایل شرایط کنونی کشور بهرهبرداری کند، اما در برگزاری مجمعهای جهانی تالابها ایران حضور فعال دارد.»
مدیر اجرایی مرکز منطقهای کنوانسیون رامسر برای آن مصداق میآورد: «دبیرخانه کنوانسیون رامسر است که گواهینامه شهرهای تالابی را صادر میکند.» زمانی میگوید: «برای نخستینبار در کنفرانس متعهدین کنوانسیون رامسر که در کاپ ۱۳ برگزار شد ۱۸ شهر را به دلیل حفاظت و استفاده هوشمندانه از تالابها به عنوان شهرهای تالابی در کنوانسیون رامسر انتخاب کردند، این شهرهای پیشگام از جمله در کشورهای چین، فرانسه، مجارستان، کره و تونس قرار دارند.
همچنین در چهاردهمین کنفرانس اعضای متعهد ۲۵ شهر دیگر به این روند اضافه شدند که خوشبختانه برای نخستین بار از ایران بندر خمیر از استان هرمزگان و شهر ورزنه از استان اصفهان به عنوان شهر تالابی معرفی شدند.» بررسی این شرایط نشان میدهد که ایران در این زمینه هم به نوعی دچار ناترازی است. ایران در کنوانسیونی که خود پایهگذاری کرده فعال است، اما تالابهایش در بحرانند.
«ما نیاز به مدیریت آب و کشاورزی در برنامهریزیهایمان برای توسعه پایدار داریم چرا که در اقلیم خشک و کمآب زیست میکنیم.» این را میرزاده میگوید. او وضعیت تالابها را بیش از ۴۳ درصد وخیم عنوان میکند: «بسیاری از تالابهای ما هنوز ثبت نشدهاند. به نظر من وضعیت تالابها در حال حاضر بسیار وخیمتر از آمارهاست.» میرزاده آینده روشنی برای تالابهای ایران متصور نمیشود. مگر اینکه برخی از استراتژیهای کشور در رابطه با توسعه تغییر کند. او تاثیر اقلیم را ۱۰ درصد روی زیستگاههای طبیعی میداند و مهمترین دلیل شرایط بحران محیطزیست را توسعه ناهمگون عنوان میکند. روشهای نادرستی که باید تغییر کنند تا بهبود اتفاق بیفتد.»
او خشکشدن دریاچه ارومیه را همچون دریاچه آرال ماحصل تصمیمات غیرکارشناسی و سودجویانه در زمینه توسعههای صنعتی میداند: «زمانی روسیه پنبه را طلای سفید نامید تا از تولید این محصول درآمدزایی کند، اما در نهایت ترویج کشت این محصول منجر به خشکشدن یکی از مهمترین دریاچههای جهان شد.»
او معتقد است که بسیاری از تعهدات و قوانین و مقررات روی کاغذ معنا پیدا میکنند و خارج از آن اجرایی نمیشوند، چرا که ما باید در برنامهریزیهای کلان توسعه پایدار آنها را ببینیم. عجیب است که ما الفبای توسعه پایدار را نمیدانیم، اما اولویتهای سرزمینی دیگری داریم و فراموش میکنیم؛ تالابها ویترین یا کارنامه مدیریت منابع آب است.