رضا ارفع معروف به پرنس ارفع‌الدوله و متخلص به دانش در ۱۲۳۳ در تبریز تولد یافت.

پدرش حاج شیخ محسن مهاجر ایروانی بود. وی تحصیلات مقدماتی را اعم از فارسی و عربی در تبریز به اتمام رسانید و مدتی نیز به تحصیل فقه و اصول مشغول بود. او برای ادامه تحصیل به استانبول و سپس قفقازیه رفت و تحصیلات خود را ادامه داد و به چند زبان خارجی آشنا شد. پس از بازگشت به ایران به منصب آجودانی ولیعهد در تبریز منصوب گردید و در ۱۲۶۲ عضویت کمیسیون تحدید حدود خراسان به وی محول گردید. پس از این ماموریت به مقام مستشاری سفارت ایران در روسیه تعیین شد.

در سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا در زمره ملتزمین رکاب بود. نشان و حمایل سرتیپی گرفت. در ۱۲۶۹ ناصرالدین شاه با اعطای لقب معین‌الوزاره او را ژنرال قنسول تفلیس نمود.

در ۱۲۷۴ با دریافت لقب ارفع‌الدوله به سمت وزیر مختار ایران در دربار روسیه تعیین گردید. در نخستین سال سلطنت مظفرالدین شاه علاوه بر وزیر مختاری در روسیه نمایندگی ایران در دربارهای سوئد و نروژ به او واگذار شد. منصب امیرتومانی و نشان درجه اول شیر و خورشید گرفت. در ۱۲۷۹ نمایندگی انجمن صلح لاهه به او محول شد و پس از آن با سمت سفیرکبیر فوق‌العاده در جشن بیست‌وپنج سالگی سلطان عثمانی شرکت نمود.

در ۱۲۸۰ میرزا علی اصغرخان اتابک برای مسافرت مظفرالدین شاه به اروپا متوسل به ارفع‌الدوله وزیر مختار ایران در روسیه شد. ارفع‌الدوله در این مذاکرات موفقیت حاصل نمود و دولت روسیه حاضر شد مبلغ بیست و دو میلیون و نیم منات طلا با سود ۵ درصد برای مدت ۷۵ سال به دولت ایران وام بدهد. بانک استقراضی روس که وام دهنده به ایران بود گمرکات شمال ایران را به وثیقه گرفت.مظفرالدین شاه که در اثر فعالیت ارفع‌الدوله موفق به اخذ وام و مسافرت به اروپا شده بود، به هنگام ورود به خاک روسیه او را مورد توجه و عنایت قرار داد به او لقب پرنسی و جناب اشرفی داد.

در ۱۲۸۱ ش (۱۹۰۲)م ارفع‌‌الدوله به سمت سفیر کبیری ایران در عثمانی تعیین شد و به اعطای رتبه و مقام سرداری و نشان مرصع و حمایل مخصوص با یک حلقه انگشتری الماس برلیان ممتاز مفتخر شد و یک سال بعد شاه به او درجه امیرنویانی (ارتشبدی) و یک قطعه نشان مرصع به الماس و جواهر ممتاز داد.

مدت ماموریت ارفع‌الدوله در استانبول تا ۱۲۸۹ ش به طول انجامید. پس از آن به تهران احضار شد و در ۱۲۹۲ ش در دولت محمدعلی خان علاءالسلطنه به سمت وزیر دادگستری تعیین گردید و در مراسم تاجگذاری سلطان احمدشاه این سمت را داشت. بعد مامور اعلام پادشاهی احمدشاه به دربارهای اروپایی شده و چندی سفیر ایران در جامعه ملل بود. القاب ارفع‌الدوله در طول زندگانی او عبارت بودند از: معین‌الوزاره، ارفع‌الدوله، پرنس، جناب اشرف، سرتیپ، امیر تومان، سردار (امیر نویان) و متجاوز از صد قطعه نشان از دولت ایران و دول خارجی داشت. در ماموریت‌های سیاسی خود در خارج از کشور ثروت سرشاری به دست آورد. هنگامی که سفیر ایران در استانبول بود در موناکو قصری بزرگ بنیاد نهاد و نام آن را دانشگاه گذاشت و بعد آن را تبدیل به موزه نمود.

ارفع‌الدوله به زبان‌های عربی، ترکی، روسی و فرانسه تسلط داشت و شعر فارسی نیکو می‌سرود. مجموعه اشعار خود را انتشار داد. کتابی به نام مثنوی صلح منتشر کرد. در اشعار خود «دانش» تخلص می‌نمود. او پس از پنجاه سال ماموریت در خارج از ایران بازنشسته شد. در تهران باغی بزرگ و زیبا بنیاد نهاد. این باغ در خیابان شاپور روبه‌روی پارک اتابک بود که فعلا در آن استادیوم ورزشی، تالار رودکی و دبیرستان نوربخش به چشم می‌خورد.

رضا ارفع در سال‌های آخر عمر که در تهران می‌زیست، خاطرات خود را نوشت. بعدها این خاطرات توسط وزارت فرهنگ و هنر به نام ایران دیروز (خاطرات پرنس ارفع‌الدوله) چاپ شد. محتوای کتاب روی هم رفته قابل استفاده و مفید بود. احتشام‌السلطنه در صفحات ۴۰۶ و ۴۰۷ کتاب خاطرات خود درباره ارفع‌الدوله چنین نوشته است: «ارفع‌الدوله با پشت هم‌اندازی یک کتاب القاب و عناوین و امتیازات خنده‌آور برای خود دست و پا کرده بود و عادتا در مکاتبات و مراسلات اکثر آن عناوین را به دنبال نام خویش ذکر می‌نمود.

میرزا رضاخان، دانش، امیر تومان، جنرال آجودان حضور همایون، پرنس سردار، پرنس صلح، معین‌الوزاره و ارفع‌الدوله یک قسمت از آن القاب است که عنوان وزیر مختار یا سفیر کبیر دارای نشان‌های فلان و فلان با حمایل و مدال بهمان را هم به پیش و پس آن می‌افزود. چون این پرنس طویل‌العنوان!! تعلق خاطر به ایران و تعصب باطنی نداشت، در پطرزبورغ از روس‌ها روس‌تر و در اسلامبول از ترک‌ها ترک‌تر بود. به قصد جلب توجه و تملق‌گویی در هر ماموریتی که بود به جای آنکه سفیر و نماینده ایران باشد، شجره‌نامه‌ای برای اثبات اینکه اجداد و اعقابش از مردم آن مملکت بوده‌اند تهیه می‌کرد.