شتابدهندههای شاخص کل نوید بورس ۹۹ را میدهند؟
آدرس غلط بورسی
گره زدن آینده بورس به یکی از خاصترین سالهای فعالیت این بازار، پنج ایراد مهم را در خود جای داده است. بورس تهران در حالی به استقبال دومین هفته آذرماه رفت که کسب بازدهی ۲۰درصدی اخیر و عبور بازار سهام از رکود ۷ماهه گذشته سبب شکلگیری یک ابهام بزرگ شده است. آیا آنچه بازار سرمایه در هفتههای اخیر به نمایش گذاشته، میتوان «پیشدرآمد ورود به یک رشد شارپ و هیجانی» همانند سال ۹۹ دانست؟
برای پاسخ به این پرسش در ابتدا لازم است شرایط دو بازار در مقطع فعلی و سال ۹۹ مورد بررسی قرار گیرد. با نگاهی به وضعیت بازار و صنایع درحالحاضر بهروشنی میتوان دریافت هر کدام از مولفههای اثرگذار بر بازار سهام طی دو دوره مذکور در شرایط متفاوتی به سر میبرند، بهطوریکه میتوان به گرایش متفاوت معاملهگران سهام نیز در این دو دوره پی برد؛ گرایشهایی که در این دوره تا حدودی کنترلشده و به دور از انتظارات سنگین اوایل سال است. آنچه مشخص است اینکه در شرایط کنونی بازار سهام بهشدت متاثر از متغیرهای اثرگذار بر این بازار است. بر این اساس باید به فضای تردید در شرایط کنونی اشاره کردو همین امر بهتنهایی باعث میشود ورود پول با احتیاط بیشتری به گردونه معاملات انجام شود.
دو پرده از نرخ بهره
تجارب قبلی نشان میدهد رونقهای پایدار ثبتشده بورس در زمانی رقم خورده که تورم در سطوح پایینی قرار داشته است. در این حالت سرمایهگذاریها نیز بهبود یافته است تا انعکاس آن در رشد سود واقعی شرکتها، به ثبت عملکردهای درخشان در کارنامه بازار منجر شود. یکی از متغیرهای مهم و اثرگذر بر وضعیت بورس ۱۴۰۳ که در بازار ۹۹ محلی از اعراب نداشت، به نرخ بهره حقیقی بازمیگردد؛ به این صورت که در حال حاضر فاصله نرخ بهره و تورم به حداقل رسیده و سرمایهگذاران رغبتی برای ورود پول به بورس ندارند. این در حالی است که نرخ بهره ۱۵درصدی سال ۹۹فاصله زیادی با نرخ تورم داشت. با توجه به اینکه نرخ بهره نقش مهمی در وضعیت بازار سهام ایفا میکند، بورسبازان از وضعیت فعلی نرخ بهره در این مقطع سیگنال مثبتی مبنی بر رشد بازار سهام دریافت نمیکنند. حتی نرخ بهره توانسته در اکثر مواقع رقیب جدی در این بازار محسوب شود.
رشد بورس و تحولات شگفتانگیز سال ۹۹ در نتیجه یک سیاست انبساطی رخ داد؛ سیاستگذاریهایی که نرخ بهره اوراق را از ۳۰درصد در سال ۹۷ تا ۱۵درصد در سال ۹۹ کاهش داد. شاخص بورس که از سال ۹۲تا ۹۶ با نرخ بهره مثبت و بلوکه شدن پولها در بانکها دست و پنجه نرم میکرد، به دنبال افزایش انتظارات تورمی و اعمال سیاستهای انبساطی در اواخر دهه ۹۰، رشد عجیبی را تجربه کرد که در تاریخ بورس تهران بیسابقه بود؛ دورانی که سهامداران در کمتر از ۵ماه شاهد رشد ۳۰۰درصدی شاخص کل بودند.
دلار صعودی یا نزولی؟
رشد چندبرابری نرخ ارز در پی سرکوب نرخ دلار طی سالهایی که برجام به قوت خود باقی بود، به عنوان یکی از محرکهای اصلی، رشد بورس تهران را رقم زد. اما اکنون با افزایش شدید نرخ بهره و همگرایی آن با تورم، احتمالا انگیزه سرمایه گذاران برای حضور در بازار را کاهش خواهد داد. یکی از موارد مهم در شرایط کنونی رفتار سیاستگذار در بازار ارز است که میتواند در سطح انتظارات فعالان بورس تهران اثر قابلتوجهی داشته باشد. استفاده از بورس بهعنوان مکانی برای جذب نقدینگی نیازمند رفتار منطقی سیاستگذاری و عدم تکرار اشتباه گذشته در سرکوب شدید نرخ دلار است. ضمن آنکه دخالت دولت در سود شرکتها و کاهش سوبسیدهای تولید، احتمالا به کاهش سود دلاری منجر میشود که در نتیجه حال و روز بورس وخیمتر خواهد شد. یکی از مهمترین متغیرهایی که میتوان حتی آن را به عنوان عامل صعود قیمتها در روزهای اخیر مطرح کرد، افزایش قیمت ارز در سامانه نیماست که انتظار میرود در هفتههای پیش رو اثر جدی بر فروش شرکتهای دلاری و صنایع بزرگ بازار بگذارد.
سریال نزول P/E
از سویی وضعیت قیمت به سود بازار در هر دو دوره متفاوت ارزیابی میشود. نسبت قیمت به سود بازار به طور میانگین طی ۴سال اخیر حوالی ۶واحد بوده است. به نظر میرسد با توجه به تحولات سیاسی و ریسکهای کنونی بورس نمیتواند رالی ۹۹ را تکرار کند. بازار سهام در سال ۹۹ به واسطه کاهش شدید نرخ بهره، افزایش نرخ ارز و همچنین حمایت مستقیم دولت برای ورود به بورس، قیمت به سود بازار با نرخ بالایی میان سرمایهگذاران دست به دست شد. اما افزیش نرخ بهره برای کنترل نسبی تورم در نیمه دوم سال ۹۹ و همچنین زمزمههای انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا سبب شد P/E کاهش قابلتوجهی را تجربه کند. به جز مقطعی در اردیبهشت ۱۴۰۲ که در اثر رشد نرخ ارز P/E تا ۱۱واحد پیشروی کرد، افزایش ریسکهای شدید سیاسی و سناریوهای جنگ در منطقه سبب شد این «نسبت مهم» در بازار به زیر ۶واحد برسد و حتی چند روزی هم در کانال ۵ واحد جولان دهد.
نقش سیاستگذار
در طول ماههای اخیر کارشناسان بازار سرمایه بارها بر لزوم کارشناسی بودن تصمیمات سیاستگذاران تاکید کردهاند. این در حالی است که در سالهای اخیر بسیاری از سیاستگذاریها از همین معیار به دور بوده و صدای اعتراض فعالان بازار را درآورده است. به همین دلیل مساله یادشده موجب بیاعتمادی مضاعف به بازار سهام شده است. از همین منظر باید گفت یکی از وجوه تفاوت بازار در دو مقطع مورد بررسی همین موضوع است. پولی که بر اساس اعتماد سرمایهگذار در سال ۹۹ وارد گردونه معاملات شد، حالا به دلیل بیاعتمادی نشاتگرفته از وعدههای محققنشده، مانعی جدی در مقابل ورود پول محسوب میشود. اما از کلیت تفاوتهای دو بازار که بگذریم، آنچه واضح و مبرهن است آنکه بازار به روزهای پیش رو با خوشبینی نگاه میکند. گواه چنین ادعایی را میتوان در افزایش قابلتوجه تعداد صفهای خرید و افزایش تعداد نمادهای سبزپوش در بورس و فرابورس جستوجو کرد.
بر این اساس بیراه نیست اگر بگوییم دلیل اصلی این خوشبینی اخبار مثبت اقتصادی و عبور از تنشهای سیاسی است که به تلطیف فضای حاکم بر دادوستدهای بورسی منجر شده است. قرارگرفتن مسیر گفتوگوهای سیاسی برای احیای برجام، از منظر بهبود متغیرهای کلان اقتصادی نیز میتواند بورس و بورسیها را منتفع کند. طی سالهای اخیر افزایش تحریمها سبب شد شرایط معیشتی سخت شود. در صورت احیای روابط دیپلماتیک، انتظار میرود بهمرور این شرایط بهبود یابد و شرکتهای تولیدی ضمن کاهش هزینهها، با رشد محسوس فروش به سبب بهبود دخلوخرج مصرفکننده همراه شوند.