چرا پیامد «مانور پولی» کوتاهمدت بود؟
عیار ریسکها در بورس
به گفته تحلیلگران بازار سرمایه، برخی سهام موجود در بورس تهران در سطوح ارزنده قیمتی قرار دارند، بااینحال روند فرسایشی و ادامهدار خروج پول از بازار مانع از آن میشود که سرمایه جدیدی در بازار جذب شود. آنچه طی ماههای اخیر در بازار سهام رخ داده سبب شده سرمایهگذاران دیگر بازار سرمایه را فضای مناسبی برای سرمایهگذاری حداقل تا آرام شدن فضای سیاسی ندانند و بهدنبال بستری مناسبتر برای سرمایهگذاری باشند. عدم اطمینان خاطر برای ورود پول به بازار مذکور شرایطی را فراهم آورده تا بازار با کمبود شدید نقدینگی مواجه شود.
از نگاه تحلیلگران تکنیکال، شاخص کل با رسیدن به محدوده مقاومتی دومیلیون و ۳۹هزار واحد تا دومیلیون و ۶۰هزار واحد واکنش منفی نشان داده است. در صورت شکست موفقیتآمیز محدوده ذکرشده، مقاومت بعدی را میتوان در سطح دومیلیون و ۱۵۰هزار واحد دانست. بورس تهران روز گذشته با انتشار خبر تزریق ۱۰همتی به صندوقها نیز روبهرو شد؛ موضوعی که البته بازتاب مثبتی بر نماگر اصلی این بازار گذاشت و باعث شد شاخص کل بیش از این نریزد. پرونده معاملات بورس تهران در مردادماه در حالی بسته میشود که طی این ماه شاخص کل ۶.۴۳درصد کاهش ارتفاع داد و طی این ماه در حدود چهارهزار و ۸۰۰میلیارد تومان پول از مسیر حقیقی به حقوقی خارج شده که نشان میدهد مردادماه نیز برای بورسبازان عایدی مثبتی نداشته است.
واقعیت بورس
نماگر بورس تهران چهار روز مثبت را پشتسر گذاشت که بیشتر رشد خود را مرهون مانور پولی سیاستگذار بود. در این مدت شاخص کل مجددا به کانال دومیلیون واحد بازگشت و تا حدودی از رخوت معاملات سهام کاسته شد. در بررسی وضعیت بازار سهام کارشناسان معتقدند در شرایطی که ارزش معاملات خرد افزایش یابد، بیشترین احتمال رشد بازار وجود دارد.
در همین رابطه حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه، اظهار کرد: تا زمانی که ریسکهای سیاسی و اقتصادی بر سر بازار سایه افکندهاند، وضعیت به همین منوال خواهد بود. رویکرد ریسکگریز معاملهگران باعث شده در شرایط کنونی «استراتژی احتیاطی» استراتژی برنده باشد. با وجود اینکه در حوزه سیاسی شاهد تحولات گستردهای بودیم و بازار با وعدههای گوناگون بنیادی و اصلاحات اقتصادی روبهرو شده اما همچنان ریسکهای سیاسی وزن بیشتری نسبت به مولفههای مذکور بر بازار داشته است. بهرغم وعدههای بهبود بازار سهام، همانطور که ملاحظه میکنیم اتفاق ویژهای در این خصوص رخ نداده است.
این موضوع نشان میدهد چرا بورس تهران همچنان درگیر خروج پول سهامداران حقیقی است. ابهامات پیرامون کابینه دولت و اوجگیری تنشهای سیاسی در خاورمیانه از مهمترین عوامل متعادل نشدن معاملات بورس است. در چنین شرایطی طبیعتا نمیتوان انتظار داشت بازار گامی مطمئن به سمت رشد بردارد. عبور از رکود و بحران کنونی نیازمند زمان است. بااینحال آنطور که از شواهد پیداست بهبود اوضاع در کوتاهمدت عملا غیرممکن است و به متغیرهای بسیاری گره خورده است. اکنون هیچ سیگنال مثبتی از سوی تالار شیشهای سهام مخابره نمیشود. به همین دلیل نباید انتظار داشت بورس در مقایسه با ماههای قبل روند بهتری را در پیش بگیرد. حتی اخبار مثبت در خصوص تزریق نقدینگی که روز گذشته منتشر شد نیز نتوانست سهامداران خرد را مجاب به خرید سهام کند. این اتفاق بهروشنی از وضعیت واقعی بورس تهران خبر میدهد.
به گفته این کارشناس، برخی از سیاستگذاریها، از جمله تغییر ریل قیمتگذاری دستوری، افزایش نرخ دلار نیما و تغییر نرخ سوخت صنایع میتواند سه محرک مثبت برای بازگشت بازار سهام به مدار تعادلی تلقی شود. علاوه بر این موضوعات، معاملهگران داخلی رخدادهای بازار جهانی را نیز با دقت رصد میکنند. در آن سوی مرزها اتفاقاتی که رخ میدهد بازار کامودیتیمحور ایران را تحتتاثیر قرار میدهد؛ ازاینرو متغیرهای متعددی دست به دست هم دادهاند تا بورس نمایشی متزلزل را به معاملهگران تحمیل کند. در روزهای گذشته بازار سهام با «دوگانه ارزندگی و عدم ارزندگی» بازار مواجه بوده است. آیا بازار در مقطع کنونی ارزنده است؟
میرمعینی در همین رابطه اظهار کرد: بررسیهای کارشناسی حاکی ازآن است که بازار ارزنده نیست. میانگین P/E بازار در محدوده ۶.۲ واحد قرار دارد. از منظر مبانی علمی و اقتصادی ارزشگذاری با توجه به نرخ تامین مالی که حدود ۳۳درصد است باید محاسبه شود. نرخ P/E پایه باید در خوشبینانهترین حالت حول ۵واحد باشد. اما هماکنون یک واحد بالاتر از محدوده کنونی قرار دارد. مبنای ارزندگی بر اساس کلیات شاخصهای اقتصادی در نظر گرفته میشود. شاخص تورم، شاخص رکود و مباحث مرتبط با قیمتهای جهانی همگی در ارزندگی بورس نقشی تعیینکننده ایفا میکنند. بهرغم ریزش قیمت سهام از سال ۹۹ تاکنون اما آمارها از واقعیت دیگری حکایت میکنند. اصلاح قیمت مذکور طی این سالها ربطی به ارزندگی بازار فعلی ندارد. بازار، «بازار آیندهنگر» است، بنابراین حتی با در نظر گرفتن «عایدات آتی» نمیتوان چشمانداز روشنی برای بازار به تصویر کشید. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، افت بازار دلیلی متقن بر ارزندگی بازار محسوب نمیشود. بهویژه اینکه رشد سودآروی شرکتها در راستای برخی سیاستگذاریها اقتصادی به ابهامات چندوجهی گره خورده است. درحالحاضر نیز سودآوری اکثر شرکتها با کاهش مواجه شده است.
سناریوی سوخته
شواهد موجود نشان میدهد سودآوری شرکتها متاثر از افزایش بهای تمامشده، قطعی برق، قطعی گاز و افزایش هزینههای معاملاتی و پیشروی تنشهای سیاسی با مخاطرات فراوانی همراه بوده است. سودآروی شرکتها از ۴۰درصد در فروردین ۱۴۰۲ حالا به حدود ۱۸درصد رسیده است. به این ترتیب ارقام کنونی قیمتهای روی تابلو را حمایت و تایید نمیکند. اما در صورتی که در وضعیت متغیرهای اثرگذار بر بازار تغییری ایجاد نشود، حاشیه سود شرکتها دستخوش نوسانات کاهشی خواهد شد. بههرروی تغییر وضعیت میتواند با سیگنال مثبت برای سرمایهگذاران همراه باشد و در قیمت نمادها لحاظ کند.
میرمعینی در پاسخ به پرسش بزرگ این روزهای معاملهگران در مورد بهترین استراتژی بورسی در وضعیت فعلی نیز گفت: نخست آنکه سهامداران بررسی مجدد و بازنگری در مولفههای سرمایهگذاری را در دستور معاملاتی خود قرار دهند. بازار در صورت «عدم تغییر وضعیت متغیرها» وارد شرایط سختی خواهد شد. با توجه به جاماندگی بورس از بازارهای موازی از یک سو و از سویی دیگر سیطره رکود چهارساله در این بازار، شرایط ایجاب میکند که سرمایهگذاران همچنان احتیاط را در پیش بگیرند. دوم اینکه افت بازار به منزله نوبت صعود بورس نخواهد بود. این سناریو را حتی میتوان یک سناریوی سوخته تلقی کرد. وضعیت ریسکهای سیستماتیک و اثرگذار بر بازار سهام به گونهای است که میتواند شاخص را دوباره به سمت سطوح پایینتر هدایت کند. اما نکته آخر این است که سهامداران باید براساس واقعیت اقتصاد کشور، یعنی نرخ بانکی و نرخ بهره، حرکت کنند. پرهیز از هیجانات کاذب و قرار گرفتن در مسیر واقعی از زیان سهامداران جلوگیری میکند.