از زمستان سال ۱۳۹۸ به واسطه تشویق دولت دوازدهم برای ورود مردم به بورس، میزان کدهای بورسی جهش سنگینی داشت و درحال حاضر حدود ۶۰درصد مردم درگیر بورس هستند. این در حالی ا‌‌ست که رئیس سازمان بورس اعلام کرده میانگین سواد مالی در کشور ۳۵درصد است؛ یعنی حتی نیمی از فعالان بورسی سواد مالی کافی ندارند و تنها با تکیه به آموزش‌های خرد خود، در بازار معامله می‌کنند که نتیجه این معاملات در بلندمدت چیزی جز زیان نیست. همان‌طور که گفته شد سرمایه‌گذاری در هر بازاری نیازمند آموزش و دانش است و این آموزش‌ها می‌تواند روند کسب سود را تقویت کند و ضرر و زیان را به کمترین حالت خود برساند.

بازار سرمایه را می‌توان همانند یک اقیانوس توفانی دانست که تنها، ناخداهای حرفه‌ای و باتجربه می‌توانند از آن جان سالم به در ببرند. سرمایه‌گذاری در بورس همانند ورود به یک اقیانوس توفانی ا‌ست که پیش از ورود باید تمام آموزش‌ها را تکمیل کرد و تا به مرحله حرفه‌ای بودن رسید، اگر به صورت مبتدی و بدون آموزش و دانش کافی وارد این جریان شویم، چیزی جز زیان روی سرمایه و غرق شدن در انتظار ما نیست؛ از سوی دیگر اگر حرفه‌ای باشیم نتیجه‌ آن نجات پول و کسب سود بیشتر است.

تجربه تلخ در بورس

دولت دوازدهم از زمستان سال ۱۳۹۸ مردم را به سرمایه‌گذاری در بورس دعوت کرد و این دعوت‌ها تا ۲۰ مردادماه سال ۱۳۹۹، یعنی تا روز ریزش تاریخی بورس، ادامه داشت. پس از آن ریزش بسیار سنگین و تاریخی، دولت به فکر ترمیم بورس افتاد، ولی پس از گذشت سه سال بورس همچنان وضعیت بدی دارد و ترمیم نشده است. برای اثبات موضوع باید نگاهی به بازدهی بورس در دو ماه اخیر داشت؛ شاخص کل بورس در اردیبهشت‌ماه بازدهی منفی حدود یک‌درصدی و در خرداد‌ماه بازدهی منفی بیش از ۵درصدی را کسب کرده است.

در آن بازه زمانی، یعنی سال‌های ۹۸ و ۹۹، به واسطه دعوت دولت، افراد زیادی وارد بورس شدند که اغلب آنها از دانش کافی برخودار نبودند و تنها با توصیه دوست و آشنا اقدام به خرید سهام می‌کردند و خبری از بررسی وضعیت بنیادی و تکنیکال نبود. با این شرایط برخی از سهامداران توانستند سودهای بیش از ۱۰۰درصدی کسب کنند؛ اما این سودها در جایی تبدیل به زیان شد و پس از ریزش بورس در مردادماه ۱۳۹۹، پرتفوی تمامی کسانی که بدون دانش اقدام به خرید سهام کردند و وارد بازار شده‌ بودند غرق در زیان شد. اکنون پس از گذشت حدود سه سال هنوز هم برخی از این سهامداران زیان ۲۰ تا ۶۰درصدی روی سرمایه‌های خود دارند و هنوز به مرحله کسب سود نرسیده‌اند.

درست است که عوامل متعددی در سال ۹۹ باعث ریزش بازار شد، اما اگر سهامداران آن زمان دانش کافی داشتند و نگاهی به وضعیت مالی شرکت، ارزندگی سهام، نمودارهای تحلیلی و... می‌انداختند، شاید امروز زیان کمتری داشتند. به هر ترتیب گذشته‌ها گذشته و نمی‌توان کاری کرد؛ ولی گذشته تجربه خوبی برای حال و آینده به حساب می‌آید و سهامداران می‌توانند با تکیه به این تجربه‌ها به سراغ افزایش دانش مالی خود بروند و این بار در روندهای منفی به جای زیان، سود کسب کنند.

در‌حال‌حاضر بازار سرمایه توسعه یافته و ابزارهای متنوعی برای کسب دانش و سود در بازار سرمایه وجود دارد. حتی راهکارهایی برای کسب سود بدون دانش خاص و تخصص نیز در بازار مهیا شده و سهامداران می‌توانند با استفاده از روش سرمایه‌گذاری غیرمستقیم، به دنبال کسب سود بیشتر بروند. اکنون اغلب سرمایه‌گذاران حرفه‌ای، شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری و صندوق‌های بازار می‌توانند در روندهای منفی با استفاده از ابزارهای متنوع سود کسب کنند؛ چراکه سواد مالی دارند و به صورت تخصصی در بازار سرمایه فعالیت می‌کنند.

اتکا به تجربه در بازار سرمایه

در برخی از شرایط سرمایه‌گذاران زمان کافی برای تحلیل سهم یا سهام مدنظر خود را ندارند یا به اقتضای شرایط نمی‌توانند تصمیم‌گیری درستی داشته باشند؛ در نتیجه می‌توانند به سراغ شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری بروند و این شرکت‌ها با استفاده از تحلیل تکنیکال و بنیادی، اتکا به تجربه، اصول روان‌شناسی بازار و مدیریت ریسک می‌توانند شرایط بهتر و سود بیشتری به این افراد برسانند. البته این شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری مجوزهای لازم را از سازمان بورس دارند و با استفاده از تجربه تحلیلگران حرفه‌ای در بازار فعالیت می‌کنند.

به‌جز شرکت‌های مشاور سرمایه‌گذاری، سبدگردان‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری نیز روشی مناسب و تضمین‌شده برای کسب سود هستند. اغلب افرادی که زمان یا دانش سرمایه‌گذاری کافی ندارند، به سراغ این صندوق‌ها می‌روند؛ البته بسیاری از تحلیلگران حرفه‌ای نیز در صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سبدگردان‌هایی که سود بالا و عملکرد حرفه‌ای دارند سرمایه‌گذاری می‌کنند.  زمانی که یک فرد به سراغ صندوق‌ها و سبدگردان‌ها می‌رود، تنها با عقد رسمی قرارداد می‌تواند میزان سود ماهانه و مدت‌زمان سرمایه‌گذاری خود را تعیین کند و بدون دغدغه به زندگی روزمره خود برسد و در نهایت در زمان تعیین‌شده اصل سرمایه و سود خود را دریافت کند.

البته سبدگردان‌ها و صندوق‌های بسیار متنوعی در بازار وجود دارد و میزان سود و سرمایه هر یک از صندوق‌ها متنوع است. برای نمونه برخی از صندوق‌ها سود ماهانه ۳۵ تا ۴۰درصدی می‌دهند که این سود به میزان ریسک صندوق‌ها و شرایط آنها بستگی دارد. صندوق‌های متنوعی همچون درآمد ثابت، جسورانه، پروژه‌ای، زمین و ساختمان، املاک و مستغلات، خصوصی و.. داریم. تمامی صندوق‌ها شرایط و ریسک متنوعی دارند و هر سلیقه و سرمایه‌ای از سرمایه‌گذاران را پوشش می‌دهند. البته باید توجه داشت که انواع صندوق‌ها و سبدها در بازار سرمایه وجود دارد و هر سرمایه‌گذار با مطالعه و بررسی باید صندوق یا سبدی مناسب با شرایط خود انتخاب کند.

سبدگردان‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری با یکدیگر تفاوت دارند؛ در سبدگردانی، مدیر و سبدگردان با توجه به میزان ریسک‌پذیری و همچنین میزان دارایی سرمایه‌گذار، سبدی منحصربه‌فرد و مناسب با شرایط هر فرد ایجاد می‌کند؛ بنابراین این روش بسیار اختصاصی و متناسب با اهداف مالی فرد است. در مقابل، صندوق‌های سرمایه‌گذاری هستند که در آن یک سبد برای همه‌ سرمایه‌گذاران با ریسک‌پذیری مختلف تشکیل می‌شود. در روش صندوق‌ سرمایه‌گذاری، سبد یک جوان ۲۰ساله مجرد با ریسک‌پذیری بالا با سبد یک فرد بازنشسته که ریسک‌پذیری کمتری دارد، یکسان خواهد بود.

این موضوع بدین معناست که هر فرد نوع سرمایه‌گذاری خود را تعیین کند؛ اما در اینجا یک مشکلی وجود دارد، آن هم به رتبه‌بندی این صندوق‌ها بازمی‌گردد. یعنی اگر ارکان بازار سرمایه به سراغ رتبه‌بندی این سبدگردان‌ها و صندوق‌ها بروند، می‌توانند شرایط آسان‌تری برای سرمایه‌گذاری فراهم کنند. درست است که سایت‌هایی تحت نظر سازمان بورس عملکرد ماهانه و سالیانه صندوق‌ها را بررسی می‌کنند، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد این سایت‌ها دسترسی و کاربردی آسان برای سهامداران ندارند و برخی از افراد ترجیح می‌دهند با پرس‌وجو صندوقی بهتر را پیدا کنند که در این شرایط نمی‌توانند صندوقی با سود مطلوب پیدا کنند. رتبه‌بندی صندوق‌ها و سبدگردان‌ها کمک می‌کند که سرمایه‌گذاران با اطمینان بیشتری به سمت‌وسوی سرمایه‌گذاری غیرمستقیم حرکت کنند و به تبع آن میزان سرمایه‌گذاری در بازار نیز افزایش یابد.