دکتر سی ادواردز نویسنده هفدهمین جلد از مجموعه ۱۷جلدی «داستان‌های سواد مالی» است؛ مجموعه‌ کتاب‌هایی که در آکادمی هوش مالی، تهیه و توسط انتشارات قدیانی منتشر شده است.

او ساکن فلوریدا، استاد رشته مدیریت در دانشگاه پردو و مربی زندگی و کسب‌وکار است و در سال ۲۰۱۰، کتاب «به هر شغلی که بخواهم می‌رسم» را با هدف آشنا‌کردن کودکان با مفاهیم مهمی از جمله شغل، تعیین هدف و دستیابی به رویاها نوشته است. دکتر سی ادواردز در مصاحبه اختصاصی با آکادمی هوش مالی درباره این کتاب می‌گوید: «در کودکی مفاهیم اولیه مالی را از پدرم آموختم اما در جایگاه استاد دانشگاه‌ متوجه شدم دانشجویان درک درستی از مالی شخصی، پس‌انداز و سواد مالی ندارند. آگاهی نداشتن از مفاهیم و موضوع‌های مهم مالی باعث می‌شود آنها نتوانند بهترین انتخاب را از میان گزینه‌های موجود برای تحصیل در دانشگاه، شغل و زندگی آینده‌شان داشته باشند. به همین دلیل تصمیم گرفتم، پسرم را خیلی زود با این مفاهیم آشنا کنم.

او را به بزرگ‌ترین کتاب‌فروشی شهر بردم؛ اما هیچ کتابی که مالی شخصی را به کودکان آموزش دهد، پیدا نکردم. همان روز تصمیم گرفتم کتاب‌هایی با موضوع پول، مدیریت پول، شغل و دستیابی به رویاها بنویسم. «جریمایا» نام پسرم و شخصیت اصلی هر دو داستان است. کودکان، مخاطب کتاب‌های من هستند و به همین دلیل‌ در صفحه‎‌های مختلف این کتاب، رنگ پوست و ویژگی‌های ظاهری جریمایا مدام تغییر می‌کند. امیدوارم کودکان در هر کجای این دنیا که زندگی می‌کنند، خود را در تصاویر این کتاب‌ پیدا کنند و ببینند.»

او ادامه می‌دهد: «هدف من از نوشتن کتاب این بود که کودکان و همین‌طور افراد جامعه یاد بگیرند به احساسی که درونشان می‌گوید می‌توانند دنیا را به‌جای بهتری تبدیل کنند، توجه و در مسیر دستیابی به آن تلاش کنند.»

«به هر شغلی که بخواهم می‌رسم» شامل مفاهیم اولیه سواد مالی است، به کودکان کمک می‌کند اعتماد‌به‌نفس خود را تقویت و اطمینان حاصل کنند که می‌توانند به رویاهایشان برسند. آنها می‌توانند در دانشگاه تحصیل کنند، کارآفرین باشند، پزشک شوند یا هر شغل متفاوت دیگری را انتخاب کنند و به آن برسند. اما رسیدن به رویاها نیازمند تلاش بی‌وقفه و کسب درآمد است، بنابراین آنها باید مسوولیت‌پذیر باشند. هر‌چه این اقدامات و تلاش‌ها زودتر شروع شود، رسیدن به اهداف هم ساده‌تر و البته سریع‌تر خواهد بود.

توانمندی اعضای جوامع و تبدیل‌شدن آنها به شهروندانی بهتر، بزرگ‌ترین آرزوی من است و امیدوارم نسل جوان با تقویت اعتماد‌به‌نفس و به‌کارگیری انگیزه و پشتکار این آرزو‌ها را محقق کند.

از نگاه دکتر سی ادواردز، بزرگ‌ترها، والدین، پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و هر فرد بزرگسالی که با کودک در ارتباط است، نقش درخور توجهی در آماده کردن او برای رویارویی با امور مالی دارد. اصولا در خانواده‌های سنتی رایج نیست که والدین با کودکان درباره پول و مسائل مالی شخصی صحبت کنند. کودکان هر آنچه را که می‌بینند، تقلید می‌کنند‌ بنابراین ما الگوی آنها در اینکه چطور زندگی کنند، هستیم. پس از خانواده، مدرسه در آموزش این ارزش‌ها و باورها به کودکان نقش ایفا می‌کند. در واقع معلم‌ها و رهبران جوامع، به اندازه والدین در آگاه‌کردن کودکان نقش دارند.

او درباره ضرورت آشنا‌شدن کودکان با مفاهیم مربوط به شغل و دستیابی به رویاها می‌گوید: آمریکا سرزمین مهاجرهاست و مردم با فرهنگ، ملیت و نژادهای مختلف در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند. از آنجا که والدین مهاجرها با زبان انگلیسی آشنایی کمتری دارند، این کودکان هستند که بسیاری از مفاهیم را برای پدر و مادرها و حتی پدربزرگ و مادربزرگ‌ها تعبیر و تفسیر می‌کنند.

این موضوع درباره مفاهیم و امور مالی هم صدق می‌کند. مهم نیست منبع درآمد افراد ناشی از انجام شغل است یا کمک‌ها و حمایت دولت؛ آنها باید یاد بگیرند که بخشی از درآمد خود را برای روز مبادا کنار بگذارند و آینده‌نگر باشند.

دکتر سی ادواردز کتاب دیگری به نام «با پولت کیف‌کن» نوشته است و کودکان با خواندن آن با مفاهیم مهم خرج، پس‌انداز و بخشش آشنا می‌شوند.

او درباره این کتاب می‌گوید: «پول هدیه دادن به کودکان در مناسبت‌های مختلف از جمله تولد و سال‌نو، در آمریکا مرسوم است، بنابراین هر‌چه کودکان زودتر درباره این موضوع آگاهی پیدا کنند، آینده مالی امن‌تری خواهند داشت. بخشش موضوع مهم دیگری است که آشنایی با آن برای افراد و خانواده‌ها ضروری است. گاهی افراد باور دارند که همه‌چیز مال آنهاست و نباید به دیگران کمک کنند. من معتقدم، پول نعمتی است که به دست ما رسیده؛ بنابراین ما هم باید به دیگران کمک کنیم و قسمتی از دارایی‌های خود را ببخشیم.»