کاهش مشهود صادرات از بورس انرژی را شاهد هستیم
ضرورت صیانت ازاقتدار صادراتی فرآوردههای نفتی
همچنین ممکن است در روند تحویل محمولههای معاملهشده مشکلاتی ایجاد شود. مطلبی که از یک زلزله معاملاتی در کاهش توان صادرات و افت شفافیت، چیزی کم ندارد. نامهنگاریهای پراکندهای در فضای مجازی دیده میشود که احتمال توقف تحویل برخی از محمولههای معاملهشده در بورس انرژی را در بر دارد؛ اگرچه در هفتههای اخیر، حجم معاملات صادراتی رونق چندانی نداشته، ولی همین مباحث سیگنال بسیار خطرناکی را به مشتریان خارجی ایران صادر میکند. از سوی دیگر، از اوایل خردادماه امسال، یعنی اواخر فعالیت دولت قبل شاهد بودیم که حجم عرضه فرآوردهها در بورس انرژی با محوریت بنزین کاهش گام به گام، ولی چشمگیری پیدا کرد که میتوان اینگونه گمان کرد که شاید یک رفتار خاص برای ایجاد بستری جدید در مسیر صادرات برای دولت فعلی، اما به موازات بورس انرژی ترسیم شده باشد. خروجی این رفتار تاکنون به اینجا ختم شده که حجم صادرات فرآوردهها از بستر بورس انرژی در سالجاری به ۲میلیون و ۸۰۰ هزار تن رسیده که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل، افت ۶۶درصدی را نشان میدهد؛ واقعیتی که علنا از کاهش توان صادرات رسمی ایران در بازارهای منطقهای و جهانی حکایت دارد. نکته جالب توجه آنکه حجم صادرات فرآوردهها از بستر شفاف و رسمی بورس انرژی در روزهای سخت تحریمها بسیار بیشتر از شرایط فعلی بوده است؛ یعنی با کاهش انتظاری و روانی سختگیریهای بینالمللی، بورس انرژی از معادلات فروش گویی تعمدا کنار گذاشته شده است. این مطلب به معنی آن است که در گام نخست، مهمترین ابزار استراتژیک ایران در دورزدن مقتدرانه و شفاف تحریمها آسیب دیده و توان بازاریابی و فروش رسمی فرآوردهها محدود میشود. همچنین نقش ایران در نرخگذاری در بازارهای منطقهای مخدوش شده و باز هم اقتدار بازارهای رقیب همچون قیمتهای پیشنهادی عربستان یا نرخهای بورس DME دبی ملاک قیمتها در معاملات خواهد بود. از سوی دیگر، بازارهایی که در روزهای سخت تحریمها با خطرپذیری واقعی ایجاد شده، بهسادگی از میان رفته و باز هم معاملات در اتاق دربستهای رقم خواهد خورد که مشخص نیست آینده آنها چه خواهد بود. کاهش وزن بورس انرژی در صادرات به معنی این است که دولت فعلی در چاهی میافتد که دولت پیشین ماههای گذشته با کاهش حجم عرضههای صادراتی حفر کرده است. کاهش حجم عرضههای صادراتی در بورس انرژی مغایر با بندهای ۳، ۵، ۱۰، ۱۳، ۱۹ و ۲۳ سیاستهای کلان اقتصاد مقاومتی است؛ بنابراین نمیتوان بهسادگی از کنار آن عبور کرد.
آمارهای معاملاتی بورس انرژی
در سالجاری حجم عرضه فرآوردهها در بازار صادراتی بورس انرژی که اغلب از سمت دولت است، ۹میلیون تن بوده که در مقایسه با سال قبل و رقم ۲۳میلیون تنی کاهش جدی داشته است. این درحالی است که حجم معاملات سالجاری ۲/۸میلیون تن بوده که نشان میدهد ۳۱ درصد از عرضههای صادراتی مورد معامله قرار گرفته که رقم قدرتمندی در ادبیات بازارهای بینالمللی فرآوردههاست. اینکه بورس انرژی در شرایط تحریم میتواند از نسبت معامله به عرضه بیش از ۳۰درصدی برخوردار شود، به این معنی است که تفاوت عمیقی بین این بازار و بازارهای جهانی مشابه وجود ندارد. این امر به این معنی است که اگر یک عرضه با قیمت رقابتی سه بار در بورس انرژی ثبت شود، احتمال معامله بسیار بالایی (بیش از ۹۰ درصد) دارد که عرف مرسوم در ادبیات بورسهای فرآوردهها در جهان است.
همانگونه که عنوان شد، از اوایل خردادماه تاکنون عرضههای بخش دولتی به نسبت کاهش یافته است. در این مدت۳ماهه شاهد عرضه صادراتی ۲۵/ ۶میلیون تنی بودیم که ۸/ ۱میلیون تن آن مورد معامله قرار گرفت و از راندمان ۳۰درصدی (مطلوب) صادرات حکایت دارد. این در حالی است که سال گذشته در همین زمان ۲/ ۱۴ میلیون تن عرضه شده بود که امسال به ۲/ ۶ میلیون تن کاهش یافته است.
در نهایت میتوان اینگونه عنوان کرد که طی ماههای اخیر تقاضا برای خرید در بورس انرژی وجود داشته و مهمترین دلیل برای کاهش حجم معاملات همین افت عرضهها بوده است. اینکه در ماههای اخیر شاهد کاهش حجم عرضههای صادراتی مثلا در بازار بنزین بودیم و بهتازگی ادعای ذخیرهسازی فرآوردههایی همچون بنزین مورد بحث قرار میگیرد، جای تامل دارد. بهتجربه ثابت شده است که بهترین مسیر برای صادرات فرآوردهها حتی در روزهای سخت تحریم، استفاده از بورس انرژی است و دور زدن این بورس به این معنی خواهد بود که معاملات شفافیت چندانی ندارد و ناخودآگاه دیگر نمیتوان امکانپذیری انحراف در بازار غیرشفاف را رد کرد. اینکه در قیمتهای بالاتر نفت با انتظار کاهش سختگیریهای تحریمی شاهد کاهش عرضه فرآوردهها در بورس انرژی باشیم، قطعا به بررسیهای دقیقتری نیاز دارد، آن هم در وضعیتی که نگاهی به تجربه معاملاتی در بازارهای رسمی از موارد بسیاری حکایت دارد که در صورت لزوم با صراحت بیشتری به آن خواهیم پرداخت.
به نظر میرسد، هنوز ابعاد عملکرد بورس انرژی در صادرات فرآوردهها برای برخی تصمیمسازان اقتصادی شفاف نشده، شاید به توضیح بیشتری نیاز داشته باشد. فراموش نکنیم، بورس انرژی ارزآورترین بخش معاملاتی کشور است که سال گذشته رقم برجستهای از فروش فرآوردههای صادراتی ارزآوری داشت. در آذرماه سال گذشته بزرگترین معاملات روزانه تاریخ بازار سرمایه به ارزش یکمیلیارد و ۲۴۸میلیون دلار با صادرات بنزین ثبت شد که مستقیما در بورس انرژی رخ داد. با احتساب کاهش محسوس حجم عرضه و معاملات در سالجاری، باز هم شاهد هستیم که درآمد (دولت) تنها با عرضه در بورس انرژی ۱۸۰میلیارد تومان تنها به کمک رقابت برای خرید افزایش داشته است و اگر جریان عرضه صادراتی به روال عادی و مورد قبول در بورس انرژی برسد، میتوان بهسادگی پیشبینی کرد که این رقم برای سالجاری به بالای هزار میلیارد تومان خواهد رسید. به عبارت سادهتر، صادرات فرآوردهها وقتی به صورت غیرشفاف صورت پذیرد، سادهترین خروجی آن عدمامکان ورود همه خریداران به فرآیندهای معاملاتی و چانهزنی است. در این شرایط از یکسو قیمتها از ابهام نانوشته برخوردار میشود و از سوی دیگر رقابت برای خرید و کشف نرخ عادلانه بعضا ممکن نیست. حال در شرایطی که عرضهها با حداقل حجم خرید در بورس انرژی شفاف باشد، هر خریداری به فراخور شرایط خود با حجم خرید مشخص در رقابت مشارکت کرده و سادهترین خروجی آن کشف نرخ عادلانه به همراه حفظ اصول محرمانگی و همچنین رقابت برای خرید و افشای نرخ در بازارهای منطقهای و جهانی است. این فرآیند بیش از همه برای دولت به عنوان عرضهکننده جذاب است؛ زیرا درآمدزایی بالاتری خواهد داشت، آنهم در شرایطی که بازاریابی قدرتمندتری ثبت خواهد شد. از همه مهمتر درآمدهای صادرات همگی ارزی است یا معادل ریالی آن با نرخ سنا پرداخت خواهد شد که باز هم منافع دولت را تامین میکند. با وجود تمامی این مزیتها نمیتوان درک کرد که بحث کاهش عرضه در بورس انرژی در ماههای اخیر یا ذهنیت عدمتحویل محمولهها، حتی اگر یک محموله مجزا و کوچک باشد، چه توجیهی داشته یا چه هدفی را تعقیب میکند. فراموش نکنیم که بحث خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا در دولت قبل، هیچگاه به نتیجه نرسید و در این دولت هم خروج گام به گام فرآوردههای صادراتی از بورس انرژی به مخمصهای برای بدنه تصمیمسازی و اجرایی دولت در تقابل با رسانهها و حتی بازار سرمایه بدل میشود که بهتر است از هماکنون با استفاده از رویکردهای اقتصاد مقاومتی مسیر صحیحی را برگزینیم.
در پایان بهوضوح میتوان گفت که تضعیف جایگاه بورس انرژی در بازارهای منطقهای و جهانی فرآوردهها قطعا کاهش اقتدار صادراتی نظام است و هرگونه خدشه به این جایگاه و موقعیت با دلایل مختلف با موضعگیریهای شدیدی روبهرو خواهد شد. بنابراین بهتر است از هماکنون در چارچوب رویکردهای مشخص اقتصاد مقاومتی از این ابزار و حتی سلاح استراتژیک خود در بازار نفت و فرآوردهها صیانت کنیم. توانمندی صادراتی بورس انرژی به این سادگی به دست نیامده که بهراحتی با برخی تصمیمات خلقالساعه تهدید شود. در خصوص نامهنگاریهای اخیر فضای مجازی و بحث ذخیرهسازی بحثهای بسیاری وجود دارد که در آینده به آن خواهیم پرداخت.