نام عراقچی در دهه ۹۰ با برجام و ظریف گره خورد، اما بازگشت دیپلمات کارکشته به عرصه سیاست خارجی، آنهم در سمت سکاندار اصلی، نگاهها را به مواضع وی در چهار حوزه هستهای، منطقه، شرقگرایی و اقتصاد معطوف داشته است. عراقچی که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ یکی از مذاکرهکنندگان کلیدی هستهای بود، از سال ۲۰۲۱ تاکنون سمت دبیری شورای راهبردی روابط خارجی را برعهده داشت و از اینرو در حوزه منطقه نیز تجارب مذاکراتی کسب کرده است. اگر این عضو مشهور وزارت خارجه، وزیر شود باید پروندههای مهمی را هدایت کند که در همه آنها کار یا گره خورده یا در وضعیت خاصی قرار دارد. برای نمونه تنشهای منطقهای و روابط با اعراب، مناسبات با چین و روسیه و دیپلماسی اقتصادی جزو موضوعاتی به شمار میروند که بهرغم برخی تحرکات، نیازمند تدبیر و اقدام هستند.
سید عباس عراقچی، مرد نامآشنای دیپلماسی هستهای چند قدم تا وزارت خارجه فاصله دارد؛ با توجه به سابقه وی در مذاکرات هستهای در کنار محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق که به توافق برجام منتهی شد، این پرسش شکل میگیرد که آیا وزیر خارجه پیشنهادی میتواند مسیرگشای مذاکرات هستهای و لغو تحریمها باشد؟ در این خصوص باید توجه داشت که ما در حوزه برجام با چالشهای زیادی مواجه هستیم و حتما آقای عراقچی بهتنهایی نخواهد توانست این گره را باز کند، چرا که در گذشته هم شاهد بودیم که وزارت خارجه در واقع یکی از بازیگران موضوع هستهای و برجام بود و مجلس، شورای عالی امنیت ملی و سایر نهادها نیز در این زمینه نقش داشتند و در سالهای گذشته توانستند با چانهزنیها و لابیهایی که انجام دادهاند، نقش خود را به نوعی تثبیت کنند.
سید عباس عراقچی، نامی آشنا در عرصه سیاست خارجی ایران، بهویژه در سالهای مذاکرات هستهای است؛ مردی که با چهرهای آرام و صدایی رسا، نمایندگی دیپلماسی ایرانی را در پیچیدهترین مذاکرات بینالمللی برعهده گرفت و توانست نقش محوری را در دستیابی به توافق هستهای برجام ایفا کند و اکنون احتمالا سکان وزارت خارجه ایران را به دست میگیرد. او که به زبان انگلیسی و به دلیل رشته تحصیلیاش، به اندیشههای سیاسی مسلط است، پس از حضور در دستگاه وزارت خارجه ایران به فردی اثرگذار و توانمند بدل شد. او را دیپلمات باتجربه، فردی آرام، صبور و منطقی و درعینحال، بسیار مصمم و هدفمند توصیف میکنند؛ توصیفی که میتواند از او وزیر امور خارجهای موفق بسازد و امیدها را به انتخاب او بالا ببرد.
چین و روسیه بهطور سنتی دو شریک مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به شمار میروند. علاوه بر تلاش جهت توسعه روابط دوجانبه، تهران مناسبات و روابط در قالبهای چندجانبهای را که این دو کشور از نقشهای محوری در آنها برخوردارند نیز در دستور کار قرار داده است. تلاشهای طولانیمدت در جهت عضویت در سازمان همکاری شانگهای یا بریکس از چنین مبنایی برخوردار است. با توجه به آنکه یکی از عوامل بسیار مهم و نقشآفرین در توسعه روابط با این دو قدرت، فشارهای غرب و تلاش جهت انزوای ایران بر سر موضوعات مختلف بوده، این دوگانگی در سیاست خارجی کشور و در میان برخی مقامات شکل گرفته که روابط با شرق و غرب دارای تضاد و روند معکوس حلناشدنی است؛ یعنی همواره با طرح هر شعاری یا تلاش برای حل هر موضوعی در جهت بهبود روابط با غرب، اولین مسالهای که مطرح میشود این است که احتمالا این امر به مثابه کاهش روابط با چین و روسیه یا تنزل جایگاه این دو کشور خواهد بود.
عباس عراقچی بهعنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت امور خارجه دولت چهاردهم از سوی مسعود پزشکیان به مجلس معرفی شد؛ از معدود انتخابهایی که با بسیاری از پیشبینیهای پیشاانتخاباتی همخوانی دارد. اما نکته مهمتر این است که آیا انتخاب عراقچی بهعنوان وزیر امور خارجه، رویکردها و اولویتهای این وزارتخانه را در زمینه دیپلماسی اقتصادی دگرگون میکند؟ آیا دیپلماسی اقتصادی عراقچی نسخهای همسان نسخه ظریف در دولتهای یازدهم و دوازدهم خواهد بود؟ و در پایان، آیا عراقچی برای برندینگ دوباره ایران پس از نزدیک به دو دهه تنش و تحریم بینالمللی، ابتکار عملی دارد؟