چهاردهمین دولت جهموری اسلامی ایران در شرایطی روی کار میآید که ایرادات جدی به شکل و محتوای کابینه و بخش اجرایی و نیز نحوه رسیدگی به مسائل عمومی وارد است. دولت در شرف تاسیس مسعود پزشکیان نیز در بدو ورود با این مسائل روبهروست و شاید همین وضعیت است که مشارکتی کردن تشکیل دولت را به محور کار تبدیل کرده است. هنوز کسی از موفقیت یا عدمموفقیت این دولت اطمینان یا اطلاعی ندارد. اما کارشناسان معتقدند اصول مشخصی برای ساختوساز یک دولت خوب و تشکیل یک کابینه قوی و ارائه سیاستهای درست برای مسائل عمومی وجود دارد که باید مورد توجه دولت چهاردهم قرار گیرد. یکی از اصول کلیدی، رضایت عمومی از سیاستهاست که در این پرونده مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
دکتر نادر جهانمهر/ دانشیار اقتصاد سلامت وعضو هیاتعلمی دانشگاه علومپزشکی شهید بهشتی
در عصر حاضر، نظام سلامت با چالشهایی چندوجهی مواجه است که نهتنها پیچیده، بلکه در بسیاری موارد «بدخیم» (wicked problems) هستند. این چالشها که اغلب در تعاملات پیچیده بین عوامل زیستی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی ریشه دارند، نیازمند طراحی راهحلهای نوآورانه و مسوولانه با رویکردی فراتر از پارادایمهای سنتی مدیریت سلامت هستند. در حال حاضر، با فرض خوشبینانه حذف ملاحظات قدرت، نفوذ و فشارهای سیاسی، انتخاب وزیر بهداشت نیازمند دقت و ظرافت بیسابقهای است. اعضای کارگروه انتخاب وزیر بهداشت، باید بهتر از هر کسی بدانند که مدیریت این وزارتخانه فراتر از داشتن دانش پزشکی یا تجربه مدیریتی صرف است. باور دارم تفکر سیستمی به معنی توانایی درک ارتباطات پیچیده میان اجزای مختلف یک سیستم، مهمترین مهارت یک وزیر بهداشت است. در راستای مسوولیت اجتماعی خویش در این مطلب، با نگاهی عمیقتر به تفکر سیستمی، پنجروش برای ارزیابی این مهارت مهم در بین کاندیداهای احتمالی را پیشنهاد میدهم.
دکتر سروش کیانیقلعهسرد/پژوهشگر اقتصاد محیطزیست
منابع طبیعی و محیطزیست ایران وضعیت مساعدی ندارد و همانگونه که بهوضوح قابل پیشبینی است، به یکی از چالشهای اساسی دولت چهاردهم تبدیل خواهد شد؛ چالشی که پیش از آغاز رسمی کار دولت آغاز شده و آتشسوزی وسیع در جنگلهای زاگرس نشان داد دولت باید خود را برای مواجهه با مسائل جدی و متعددی آماده سازد؛ امری که تداوم آن علاوه بر تمامی آسیبهایی که به منابع طبیعی تضعیفشده ایران وارد میکند، بهطور قابلتوجهی بر نارضایتی عمومی و کاهش رضایت از دولت اثرگذار خواهد بود. حال در آغاز راه، این هشدار از کلام متخصصان و کارشناسان به مرحله هشدار عینی رسیده و یکی از ذخایر طبیعی مهم ایران در فقدان امکانات و تجهیزات لازم در حال نابودی است و اگر همت و تلاش مردم این مناطق نبود، شاید باید شاهد یکی از جدیترین فجایع زیستمحیطی ایران میبودیم.
خودرو هزارتوی مخوف دولت چهاردهم خواهد بود؛ اگر به سیاق دولتهای قبلی و فعلی با آن برخورد شود. بسیاری از ناظران اقتصاد ایران از هماکنون سرنوشتی بدتر از دولتهای دوازدهم و سیزدهم را برای خودرو در دولت چهاردهم ترسیم میکنند و با اشاره به نحوه نگاه به این بخش، شکست دولت را پیشبینی میکنند. اما آیا شکست دولت در این بخش قطعی است؟ خیر. پس واقعا دولت چهاردهم چهکار کند که در دام فعلی گرفتار نشود و از گرداب خودرو جان سالم بهدر برد؟
اکنون که بار دیگر سازمانها، وزارتخانهها، ادارات و دستگاههای اجرایی مختلف در آستانه انتخاب مدیران و راهبران جدید قرار گرفتهاند، این پرسش به طور جدی مطرح میشود که بهراستی نسل آینده مدیران کشور تا چه اندازه از سواد داده برخوردارند و مهمتر اینکه سواد داده برای مدیران چقدر ضرورت دارد؟ در شرایط کنونی، رئیسجمهور منتخب در برابر انتخابهای سختی قرار دارد و مسلما باید مدیرانی را برای خدمت در سمتهای اجرایی برگزیند که ظرفیت و توانمندی لازم برای تحقق وعدههای انتخاباتی او را داشته باشند. اما در دنیای امروز، آشنایی با داده و بهرهمندی از سواد داده دیگر تنها یک ویژگی فرعی در کنار سایر ویژگیهای مدیر توانمند نیست، بلکه شرط ضروری مدیریت و حکمرانی در عصر دیجیتال در نظر گرفته میشود. از اینرو، تصمیماتی که قطعا از روی دلسوزی و با نیت خیر جمعی، اما بدون اعتنا به داده اتخاذ میشوند، از کشاورزی و دادگستری گرفته تا اقتصاد و فناوری اطلاعات، میتوانند آسیبهای اندیشیدهنشده و جبرانناپذیری به همراه آورند.