افقهای استراتژیک ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰ و رفتار نامزدهای ریاستجمهوری
ابتدا تمرکز بر اقتصاد نفت و انرژی در منطقه است؛ دوم تمرکز تجارت و خدمات تجاری در منطقه؛ سپس توسعه اقتصاد دیجیتال و برخط و مساله نهایی و اساسی، توسعه جدی و دانشبنیان تولید غذا از مسیر تکنولوژیهای نوین مبتنی بر توسعه پایدار و صیانت از محیطزیست است. آنچه اساسا نمیتوان نادیده گرفت، این است که زنجیره فعالیتهای همه بخشهای اساسی این حوزههای اقتصادی و دانشی، در سراسر جهان گسترش یافته است و هر کشوری که بخواهد در افقهای ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰ صاحب جایگاه عزتمند و مستقل و رقابتمحور اقتصادی و رفاهی باشد، باید در این زنجیرههای گسترده تولیدی جهانی شده، جایگاه و سهمی درخور داشته باشد. این موضوع اساسا به مهمترین استراتژی بنیانی منتخب کشورها بازمیگردد. روابط بینالمللی قوی؛ داشتن ارتباطات بینالمللی سالم، بدون اختلال، روان، شفاف و قانونی با پشتوانه همه قراردادها و پروتکلهای همکاری و عضویت در همه سازمانهای بینالمللی اقتصادی و تجاری و پذیرفتن و اجرای همه پروتکلهای شفاف و منطقی بینالمللی یک الزام اساسی است.
اینها حداقلهای وارد شدن به زنجیره ارزش جهانی هستند. در شرایط کنونی کشور ما که تحریمهای ناجوانمردانه بینالمللی کمر اقتصاد را خم کرده و ضمن تحمیل هزینههای بسیار اقتصادی و دور کردن اقتصاد کشور از زنجیرههای جهانی، دولتمردان را به طرف انتخابهای غلط گسیل داشته است، باید رفع تحریم و وارد شدن به فرآیندهای تجاری و مالی بینالمللی مورد توجه اصلیترین لایههای تصمیمگیری، سیاستگذاری و برنامهریزی کشور باشد. بدون حذف و برداشتن تحریمهای بینالمللی حتی نمیتوان به تداوم وضع موجود امید داشت. بدون برداشتن تحریمهای بینالمللی هیچ هدف استراتژیکی قابل تعریف نیست. در بهترین شرایط با وجود این سطح و حجم از تحریمها، میتوان افق اقتصاد و روابط بینالمللی کشور را در حد کرهشمالی و کوبا تعریف کرد. با این مقدمه مفصل، مساله تفاوتهای ساختاری و نهادی نامزدهای ریاستجمهوری کنونی بسیار مهم است.
جلیلی به عنوان یک نامزد بهشدت رادیکال در تمام دورههایی که مدیریت داشته، همواره خود را حامی و طرفدار حفظ تحریمها نشان داده و قصد و هدفش اداره کشور با محدودیتهای بیشتر و در چارچوب عدممذاکره است. دوران مذاکرات او با کاترین اشتون و افزایش حجم تحریمهای فلجکننده کشور را نمیتوان نادیده گرفت. در مناظرات و مباحث کارشناسی طرحشده توسط ایشان نیز هیچگونه اعلام یا حرکتی در راستای شروع مذاکرات و هدایت آنها به سمت گشایش افقی در دوردست را نمیتوان دید. اما پزشکیان در همه صحبتها و برنامهها و مباحث کارشناسی و تحلیلی خودش، حرکت به سمت کاهش تحریمها و هدایت مذاکرات به سمت و سوی روابط بینالمللی عزتمند و روان و بدون نقص را نوید داده است. در مورد اینکه پزشکیان تا چه اندازه به هدف گشایش افقهای روشن در برداشتن تحریمهای بینالمللی نزدیک خواهد شد فقط میتوان امیدوار بود؛ ولی بهعنوان شاهد برای شدنی بودن چنین کاری و امکان نتیجهبخشی آن میتوان به تلاش دولت یازدهم برای چنین کاری اشاره کرد.
مردم ایران از یاد نبردهاند که نمونه اینگونه تلاشها میتواند موفق باشد و در سال ۱۳۹۴ که برجام امضا شد و تا قبل از خروج ترامپ از برجام، نتایج بهرهمندی کشور از آن قرارداد، رسیدن نرخ تورم در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به حدود ۶درصد و نرخ رشد اقتصادی به بالای ۱۰درصد بود که حتی در سال ۱۳۹۵ با نرخ رشد بالای ۱۵درصد همراه بود. اما در همان دوره ضدیت با برجام و تلاش بسیار برای پاره کردن برجام، آتش زدن آن در صحن مجلس و تخریب دستاوردهای آن را نباید نادیده گرفت؛ همانهایی که امروز از جلیلی حمایت میکنند. پس از لغو قرارداد برجام توسط ترامپ در سال ۱۳۹۷ مشاهده شد که با نابودی مسیرهای ارتباطات بینالمللی، تمام دستاوردهای داخلی و بینالمللی کشور از دست رفت. بنابراین شروع تورمهای کمرشکن بالاتر از ۴۰ و ۵۰درصد در سال و نرخهای رشد منفی را میتوان از نتایج برقراری مجدد تحریمها دانست.
در کنار این مشکلات فلجکننده، توسعه رانتجویی و فساد اداری و مالی و غارت منابع داخلی کشور به اسم دور زدن تحریمها، در کنار به کار گرفته شدن بسیاری از افراد غیرکارشناس و معمولی در پستهای بسیار حساس تخصصی و کارشناسی و مدیریتی در سهسال اخیر، از استراتژیهای وفادارگرایانهای بود که دولت سیزدهم و طرفداران آقای جلیلی به کار گرفتند و وضعیت اقتصاد کشور را به سطحی در حدود یکسوم اقتصاد در سال ۱۳۹۶ رساندند. امروز قدرت خرید کارگران و کارمندان ما کمتر از ۴۰درصد سال ۱۳۹۶ است و کسانی که بانی و عامل این وضعیت و توسعهدهنده آن هستند، هیچگونه مسوولیتی را نمیپذیرند و همه گناه را به گردن دولتها و افراد قبل از خود میاندازند. اما پزشکیان ضمن ادعای تلاش جدی برای رفع تحریمها، با اعلام مواضع کارشناسی و تخصصی و نیز قرار گرفتن خود او در بالاترین مراتب علمی و تخصصی، دانش و مهارتهای بالای علمی و تخصصی را در حل مسائل کشور مهم دانسته و دانایی و استفاده از دانش تخصصی و متخصصان را محور کارهای خویش معرفی کرده است.
بنابراین به نظر میرسد حداقل فعالیتی در راستای گسترش تحریمها نداشته باشد و با فرآیندهای فسادستیزی، شفافیتگرایی و تخصصگرایی، گامهای موثری در مسیر فسادزدایی بردارد. در کل در چارچوب افقهای ۲۰۳۰ و ۲۰۵۰ اساسیترین هدف اقتصادی و رفاهی کشور باید روابط سالم و روان و بدون تنش و تحریم بینالمللی باشد و نامزدی عملا باید مورد توجه و تایید جامعه قرار گیرد که در این مسیر، دارای نظریات شفاف و تیم باتجربه و توانمند باشد؛ در غیراین صورت به این سخن نغز دکتر سریعالقلم باید اشاره کرد که: «اگرچه افغانستان از ما دور است؛ ولی ما بهشدت به افغانستان نزدیک هستیم.»