لزوم سیاستگذاری برای عناصر نادر خاکی
همواره بعد از یک دوره جنگ عملا یک دوره رکود محض رخ میداد که این موضوع اثر خود را در فعالیتهای معدنی چه در حوزه اکتشاف و چه در حوزه استخراج و در نهایت فرآوری و استحصال گذاشت و در کاهش ابعاد این حوزه اثر چشمگیری داشت. برای نمونه میتوان به سهام شرکتهای بینالمللی یا مولتیکالچرال یا کازما پالیتن معدنی در بورسهای بینالمللی اشاره کرد. سهام این قبیل شرکتها بهویژه در بخش معدنی سقوط چشمگیری را تجربه کرد و این سقوط ناشی از کاهش تقاضا برای مواد معدنی بود. البته بعد از هر دوره جنگ و رکود، جهان یک دوره سازندگی را تجربه میکند. همچنین امروز بحث سازندگی و سپس بحث بازسازی (renew) زیرساختهای فرسوده دولت آمریکا مطرح است. وقتی صحبت از آمریکا و بازسازی این اقتصاد به میان میآید، صرفا یک کشور ساده محل بحث نیست بلکه بحث به یک قاره یا کشوری که عملا یکچهارم اقتصاد دنیا به آن تعلق دارد میکشد.
بازسازی زیرساختهای فرسوده کشور آمریکا در کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ مطرح شد و ترامپ ادمینیسریشن بر این باور بود که زیرساختهای فرسوده آمریکا باید دوباره ساخته شود؛ اما از آنجا که دولت او یک دوره بیشتر دوام نیاورد ادامه بحث بازسازی را در کمپین بایدن شاهد بودیم. بنابراین این دو موضوع تقاضا را برای عناصر پایه و مواد معدنی افزایش میدهد که حوزه انرژیها را نیز در برمیگیرد. به هر حال اکثر کشورها معاهده اقلیمی پاریس را امضا کردهاند. در معاهده اقلیمی پاریس کشورهای امضاکننده به جامعه جهانی تعهد دادهاند که آلایندگی کربن و خود مساله تولید کربن را کاهش داده و به سمت انرژیهای تجدیدپذیر حرکت کنند. طبیعی است تجهیزاتی که در روند تحول جهان به عصر انرژیهای تجدیدپذیر استفاده میشوند مجددا تقاضا را برای عناصر پایه معدنی افزایش میدهند بنابراین تولید فلزات اساسی باید توسعه یابد.
از آن سو همزمان که تقاضا برای عناصر پایه افزایش مییابد قیمت کامودیتیها طی سالهای آینده افزایش زیادی خواهد یافت. از جمله مس که پیشبینی میشود قیمت هر تن شمش کاتد به ۱۵هزار دلار هم برسد. در عین حال عناصر نادر خاکی جزو منابع معدنی هستند و امروزه از المانهای اصلی درگیری و جنگ اقتصادی بین دولت چین و ایالات متحده آمریکا به شمار میروند. تنش این دو کشور بر سر این عناصر نادر خاکی مسالهای جدی است. نگاهی به مجلات تراز اول جهانی یا گزارشهای پایگاههای خبری این موضوع را تایید میکند. برای نمونه در گزارشهای وود مکنزی یکی از ویژگیهای دعوا میان این کشورها، عناصر نادر خاکی است. نمونه دیگر، گزارش سازمان زمینشناسی آمریکاست که آژانس ملی امنیت آمریکا را مورد خطاب قرار داده و تاکید کرده است اگر آمریکا میخواهد همچنان در عرصه تکنولوژی، دست بالا را داشته باشد تا اقتصاد جهان را همچنان در سیطره خود داشته باشد، کشور نیازمند آن است که در حوزه اکتشاف، استخراج و استحصال ۲۲ ماده معدنی فعالیت چشمگیری داشته باشد.
یکی از فاکتورهای اصلی که جایگاهی والا در بین این ۲۲ ماده معدنی دارد، عناصر نادر خاکی (Rare Earth Elements) REE هستند که همه در صنایع هایتک استفاده میشوند. درست است که امروز شاهد جنگ اقتصادی در دنیا هستیم اما این جنگ، آتش تهیه جنگ تکنولوژی در دنیاست. بنابراین هر کس که صاحب تکنولوژی باشد در واقع قدرت دنیا را در سیطره خود دارد. زمانی اعتقاد بر این بود که کشورهایی که کنترل آبهای بینالمللی دنیا را در دست دارند حاکم جهان هستند. فریدمن در یکی از کتابهای خود با اشاره به همین موضوع تاکید میکند: کشوری که کنترل آبهای بینالمللی دنیا را در دست داشته باشد حاکم اقتصادی و نظامی دنیاست. این قاعده اما جای خود را به فناوری داده است. امروز باور عموم کارشناسان برجسته جهان از جمله فریدمن این است که هر کس دست بالا را در حوزه تکنولوژی داشته باشد، حاکم جهان خواهد بود و این دعوایی ذاتا هژمونیک بر سر نظم جهانی است؛ چرا که با در دست داشتن تکنولوژی، ابرقدرت درجه یک دنیا خواهد بود.
حال با این مقدمه مفصل باید پرسید، وضعیت ما در ایران چگونه است؟ ایران صاحب کانسارهای آهن آپاتیتدار است. کشور از جمله در استان یزد و در منطقه بافق، میزبان عناصر نادر خاکی است. «فسفات اس فور دی» یکی از بزرگترین منابع اصلی تولید فسفات در ایران است که در نزدیکی سنگآهن مرکزی بافق قرار دارد. در ابتدا این رگه صرفا یک کانسار آهن بود اما بعد از بررسی، هدف اصلی آن فسفات و بعد از آن آهن شد. امروز در مناطقی که میزبان باطلههای حاصل از کارخانه فرآوری «فسفات اس فور دی» است عناصر نادر خاکی داریم.
اگر بخواهیم روی این باطله قیمت بگذاریم با تجمیع معادن میزبان عناصر فلزی پایه از جمله مس و سنگآهن مگنتیتدار از لحاظ قیمت برابری میکند. موردی که متاسفانه در کشور به آنها توجه چندانی صورت نمیگیرد. با توجه به وضعیت جالب این فلزات و عناصر در بازار جهانی، اکنون فرصت برای استفاده کشور از این قضیه مهیاست و چه بهتر که در مورد استحصال و فرآوری عناصر نادر خاکی، از سرمایهگذاران بینالمللی استفاده کنیم؛ به شرط اینکه به یک کشور محدود نشود.
در دانشگاههای اروپا بهویژه دانشگاههای مشهوری نظیر امپریالکالج، مدرسه معدن رویال اسکول آو ماینز، دانشگاه اگزهتر، مدرسه معروف کمبرول اسکول آو ماینز یا در سایر دانشگاههای تراز یک اروپایی که میزبان دانشکده زمینشناسی، معدن و فرآوری و مهندسی مواد متالوژی هستند امروزه فاندهای عظیمی برای تحقیقات متمرکز بر عناصر نادر خاکی تعریف شده است؛ موضوعی که اهمیت اکتشاف، استخراج و بهویژه استحصال این عناصر را نشان میدهد. بنابراین اگر کشور بتواند زیرساختهای مناسبی را آماده کند که در قالب این زیرساختها تعاملات خوبی در حوزه استحصال عناصر خاکی با سایر کشورهای دنیا برقرار کند، میتواند به مرکز اصلی تولید و صادرات عناصر نادر خاکی در دنیا تبدیل شود. طبیعتا این مهم، قدرت کشور در تعاملات بینالمللی را افزایش میدهد و جهان را به عناصر نادر خاکی کشور وابسته میسازد. به همین منظور نیز لازم است متولیان بخش صنعت و معدن، تصمیمگیران بخش معدن و نیز اهالی مجلس شورای اسلامی با اختصاص بودجههای مکفی برای عناصر نادر خاکی بدنه دانشگاههای کشور و نیز شرکتهای معدنی و حتی دانش بنیانهای این حوزه را در راستای اهداف مذکور فعال کنند.