شی تغییر میکند؟
متاسفانه شی ابزارهای لازم برای عبور از این آزمون را در اختیار ندارد. کاستن از سختگیریها در حوزه مهار کرونا پیامدهای سختی برای سلامت جامعه خواهد داشت؛ زیرا نرخ واکسیناسیون در چین بالا نیست، به همین دلیل لغو محدودیتها اثرات بزرگ منفی بهویژه برای جمعیت سالخورده کشور خواهد داشت. مجبور کردن مردم به ماندن در خانه تنها واکنشی است که دولت میتواند به وضعیت وخیم همهگیری نشان دهد. در حال حاضر، شی راهی برای متقاعد کردن مردم به رعایت دستورات کرونایی و ماندن در خانه ندارد. در سالهای اخیر، وضعیت اقتصادی چندان خوب نبوده است؛ در نتیجه او در حوزه رونق اقتصاد چیز زیادی برای ارائه به مردم و منحرفکردن توجهها از ناآرامیهای روبه رشد سیاسی ندارد.
طی ماه گذشته، تحلیلگران بانک سوسیتهجنرال در یک یادداشت برای مشتریهای خود نوشتند که اقتصاد چین در وضعیت کاملا وخیمی قرار دارد. وضعیت سیاسی و اقتصادی چین سبب میشود که شی در مواجهه با فشارهای داخلی تنها یک گزینه داشته باشد و آن، سرکوب بیشتر برای آرامکردن جامعه است. این گزینهای است که معمولا حاکمان مستبد هنگام مواجهشدن با مخالفت داخلی از آن استفاده میکنند. پی میگوید: «اگر دولت شاهد دور جدید تظاهراتها باشد، با خود خواهد گفت بهتر است از روشهای موثر قدیمی یعنی اعمال قدرت استفاده کنیم.» گزینهها برای شی، قرنطینه یا استفاده از باتوم است و در هر حال مردم بازنده خواهند بود.
این پرسش مطرح است که آیا شی تغییر خواهد کرد؟ چند روز پیش دولت تلاش کرد اندکی از سختگیری در برنامه مهار کرونا یعنی قرنطینهها و تستگیری گسترده بکاهد. چنین اقداماتی بسیار کوچک بودند؛ اما موارد ابتلا به کرونا بهسرعت افزایش یافت و در نتیجه قرنطینههای سختگیرانهتر در سراسر کشور اعمال شد. ماه پیش ۵۳درصد کسبوکارهایی که در یک نظرسنجی شرکت کردند، اعلام کردند که مواردی از ابتدا به کرونا در کارکنانشان مشاهده شده است. دوماه پیش این نسبت ۲۴درصد بود. طی موج قبلی تظاهراتهای سراسری در چین، یعنی خیزش میدان تیانآنمن در سال ۱۹۸۹ مقامات دولتی با تظاهرکنندگان با خشونت رفتار کردند و هزاران نفر را کشتند. این بار شی تمایلی ندارد آن روش را تکرار کند و حمام خون راه بیفتد؛ اما قدرت مانور او زیاد نیست. پذیرش واکسنهای غربی یا لغو محدودیتهای اعمالشده در ماههای اخیر برای مهار کرونا به این معناست که او هم مانند هر کس دیگر ممکن است خطا کند.
از سوی دیگر، اگر اجازه دهد مردم دیدگاههای سیاسیشان را بیان کنند، اظهارنظرهای ضددولتی بیشتر خواهد شد. بنابراین فعلا نیروهای امنیتی چین تلاش میکنند هرچه سریعتر مخالفان را سرکوب کنند. آنها از سیستمهای پیشرفته نظارت بر مردم برای شناسایی تظاهرکنندگان و نیز تهدید خانوادههای آنها استفاده میکنند. بهرغم ضعفهای سیاست تحمل صفر که برای مهار کرونا اجرا شده، این سیاست سبب شده است تا کنترل حکومت بر تکتک شهروندان افزایش یابد. طبق پروتکلهای سیاست یادشده از مردم خواسته میشود، هنگامی که وارد اماکن عمومی میشوند یا از وسایل نقلیه عمومی استفاده میکنند، «کد سبز» را روی گوشی هوشمند خود نشان دهند. این کد نشان میدهد که آنها به کرونا مبتلا نیستند، در نزدیکی فرد مبتلا به این ویروس نبودهاند و از مکانی نیامدهاند که شیوع کرونا وجود داشته است.
آنچه این سیستم ردیابی نتوانست تشخیص دهد، افزایش نارضایتی مردم از سیاست تحمل صفر است که سبب شد در تعدادی از شهرها مردم ناراضی وارد خیابانها شوند و علیه حکومت تظاهرات کنند. ناکامی در تشخیص نارضایتی روبه رشد، تبعات سیاسی خواهد داشت. پی میگوید: «حزب کمونیست باید تحولات اخیر را بررسی کند. آنچه این بار رخ داده این است که سیستم نظارتی نتوانسته است تظاهراتها را قبل از رخ دادن پیشبینی کند و غیرعادی بودن شرایط را تشخیص دهد. این موضوع بسیار جدی است.»
حزب کمونیست تلاش خواهد کرد با تمرکز بیشتر بر مهار همهگیری شرایط را آرام کند. مقامات دولتی گفتهاند برای بالا بردن نرخ واکسیناسیون سالخوردگان برنامههایی تدوین شده است. این تلاشی است برای حفظ برنامه تحمل صفر که شی معتقد است باید همچنان اجرا شود. فعلا حزب کمونیست واکنش خیلی تندی به تظاهرکنندگان نشان نداده و امیدوار است ناآرامیها شدت پیدا نکند؛ اما مشخص نیست که این استراتژی موثر خواهد بود یا نه. پی میگوید: «معلوم نیست حزب کمونیست این روزنه کوچک را باز نگه خواهد داشت تا خشم مردم تخلیه شود یا آنکه آنها به سبک کرهشمالی شیوه سرکوب را انتخاب خواهند کرد.»
سوال مهم بعدی این است که آیا شی میتواند تغییر کند؟ از خیزش میدان تیانآنمن تاکنون، یعنی در بیش از سهدهه اخیر، مردم در ازای وعده حزب یعنی مدیریت شایسته و رشد اقتصادی، آزادی خود را نادیده گرفتهاند. طی سالهای متمادی این توازن حفظ شد؛ زیرا استاندارد زندگی بالا رفت، نرخ رشد اقتصاد بسیار بالا بود، صدها میلیون نفر از فقر رها شدند و چند دهه ثبات سیاسی در کشور مشاهده شد؛ اما در چند سال اخیر حزب نتوانسته است به وعدههای یادشده عمل کند. برنامههای بزرگ و جاهطلبانه برای سلطه بر آینده فناوری بینتیجه بودهاند، نرخ بیکاری جوانان به ۲۰درصد افزایش یافته است، وضعیت خردهفروشی و تولید صنعتی رضایتبخش نیست و صادرات که طی سالهای متمادی عامل رشد اقتصاد بوده به دلیل ضعف اقتصاد جهان در حال کاهش است.
از سوی دیگر چین که زمانی کارخانه جهان بود، حالا با خروج سرمایهگذاران بینالمللی مواجه است و سرمایهگذاران، اقتصادهای همسایه چین را برای فعالیت ترجیح میدهند. این در حالی است که اکنون چین در بدترین وضعیت سالهای اخیر خود قرار دارد و بخش ساختوساز مدتهاست دچار بحران است. همچنین جمعیت در حال پیر شدن است و این عامل زمینه کاهش نرخ رشد اقتصادی را در بلندمدت فراهم میکند. بنابراین چین در یک لوپ دردناک و بیثبات گرفتار شده است: اگر محدودیتهای کرونایی لغو نشود، اقتصاد در وضعیت نامطلوب باقی میماند و شی نمیتواند وعده رونق اقتصادی را به مردم بدهد. از سوی دیگر او تا زمانی که بتواند وعده رونق اقتصادی به مردم بدهد، باید سیستم نظارتی متمرکز را که با اجرای محدودیتهای کرونایی در حال اجراست ادامه دهد تا از قدرت خود حفاظت کند.
شی در واکنش به این چالش تصمیم گرفته است با مقصر دانستن غرب وجهه خود را حفظ کند. رسانههای دولتی، غربیها را به طرحریزی تظاهراتها متهم کردهاند. آنها همچنین برنامههای سختگیرانه قرنطینه را حاصل روشهای مقامات محلی دانسته و شرکتهای مجری تستگیری کرونا را به داشتن رویههای اشتباه متهم کردهاند؛ این یعنی شی تقصیری در هیچ زمینهای ندارد. شی میداند که هرگونه نشانه ضعف به از میان رفتن مشروعیت وی منجر میشود و دوران حکمرانی او پایان خواهد یافت.
تظاهراتهای خیابانی، محدودیتهای قدرت او را نشان میدهد و مشاهده این محدودیتها او را بیش از پیش دچار پارانویا میکند. رهبری دیگر ممکن بود درهای اقتصاد را به روی سرمایهگذاران خارجی باز کند تا رونق در اقتصاد ایجاد شود؛ اما شی محدودکننده است، نه ایجادکننده گشایش. او از زمان به قدرت رسیدن، بر کنترل خود بر اقتصاد و جامعه افزوده و علیه ایدهآلهای دموکراتیک غرب موضعگیری کرده است. واکنش او نابودی دشمنان است؛ چه این دشمنان رقبای سیاسی باشند و چه تظاهراتکنندگان هنگکنگی. او به این مشهور است که شاگرد شوروی است و فروپاشی شوروی را حاصل نرمش بیش از حد رهبران شوروی در برابر فعالان دموکراتیک میداند و بعید است اکنون آن دیدگاهها را کنار بگذارد.
شرکتهای خارجی کاملا بر هرگونه نشانه از بازگشایی اقتصاد چین متمرکز هستند؛ زیرا اقتصاد این کشور اقتصاد بزرگی است و سود بالایی میتوان از تعامل با آن کسب کرد؛ اما در این نوع خوشبینیها این واقعیت نادیده گرفته شده است که در دوران حکمرانی شی، چین از پیش و خیلی قبل از همهگیری کرونا در حال بستن درهای خود بود. شی همچنان همان کسی است که دشمنان خود را از حزب اخراج کرد، برای دستیابی به کنترل کامل بر اقتصاد به بسیاری از صنایع لطمه وارد آورد و به دموکراسی در هنگکنگ پایان داد. او مایل است قدرت متمرکز و توزیعشده باشد و این تمایل باقی خواهد ماند.