انجماد دانشبنیانهای لیزری
اگر بنا باشد تفاوت تاثیرپذیری این صنایع از قطعی اینترنت را در مقایسه با بخش تجارت الکترونیک بسنجیم، میتوانیم به بحث زمان اشاره کنیم. عموما تاثیر محدودیتهای اینترنتی بر حوزهای مانند تجارت الکترونیک بسیار زود پدیدار میشود، توجه زیادی به خود جلب میکند و با رفع محدودیتهای اینترنتی، شرایط با سرعت مطلوبی به حالت عادی برمیگردد. در مقابل، از آنجا که تاثیرات این محدودیتها بر صنایع بزرگ و شرکتها دیرتر و با تاخیر چندماهه پدیدار میشود، ممکن است آنطور که باید مورد توجه و بحث قرار نگیرد. از سوی دیگر از آنجا که بازارهای بزرگ که طرف حساب این شرکتها هستند، با کوچکترین شوکی وارد فاز انقباضی میشوند و به دلیل ماهیت محتاطانه دیر به حالت عادی برمیگردند، معمولا رکود ناشی از این محدودیتها بر صنایع بزرگ مخربتر است.
بهعنوان فردی که در تمام این سالها تلاش کردهام تا بستری را برای ورود بهروزترین فناوریها به کشور باز کنم، باید تاکید کنم که رویکردهای اخیر، نتیجهای جز عقبراندن شرکتهای دانشبنیان ندارد و کاملا با شعارهایی که داده میشود در تضاد است. در تحلیل محدودیتهای اینترنتی در حوزه فعالیت لیزرهای علمی، صنعتی و پزشکی، میتوانیم تاثیرات را در چند حوزه مجزا مورد بحث قرار دهیم. یکی از این حوزهها ابعاد عمومی کار ماست که مانند هر صنعت دیگری با محدودیتهای اینترنتی اخیر در چرخه واردات، صادرات، تعاملات، هماهنگیها و پیگیریهای لجستیک دچار مشکل شدهایم. اما بعد دوم که اثرات منفی آن برای ما بهمراتب جدیتر است، از ماهیت دانشبنیانگونه و وابستگی به فناوریهای خاصی نشات میگیرد که مستلزم ارتباط مداوم با نقاط مختلف دنیاست.
اگرچه از شروع محدودیتهای اینترنتی، وزارت ارتباطات بارها در مصاحبههایی قطعی اینترنت را تکذیب کرد و آن را به فیلترینگ چند شبکه اجتماعی خارجی محدود دانست؛ اما تجربه ما بهعنوان شرکتی که هر روز با سازمانهای دولتی مختلف سروکار دارد متفاوت از چیزی بود که ادعا میشود. گفته میشود محدودیتهای اینترنتی تاثیری بر ارتباطات داخلی که بر پایه شبکه ملی اطلاعات اداره میشوند نگذاشته است. اما در عمل شاهد بودیم که با شروع اختلالات اینترنتی، سامانههای گمرکی و بانکمرکزی با اختلال مواجه شدند و تایید فرآیند ساده با تاخیری سههفتهای انجام شد که در نهایت هم این تاخیر به بخشهای لجستیکی منتقل شد و آسیبهای خاص خود را ایجاد کرد.
مساله دیگری که باید به آن توجه کرد، این است که بازارهای مختلف، واکنش متفاوتی به شرایط ناامن نشان میدهند. اگرچه شکلگیری حالت انقباضی و رکود برای تمامی صنایع کشور تا حدی پذیرفته شده است، اما بازیابی شرایط، در برخی بازارها مانند بازار حساس طلا و جواهر (که یکی از گروههای اصلی مخاطبان شرکتهای تولیدکننده لیزر صنعتی هستند)، بسیار آهستهتر از دیگر صنایع ایجاد میشود و همین بر کسبوکار ما تاثیر بسزایی میگذارد. این روزها گاهی این سوال مطرح میشود که زیان اقتصادی تحمیلشده از شرایط اخیر، برای صنعت ما چه میزان بوده است. در پاسخ به این سوال باید تاکید کرد که عموما تاثیرات این محدودیتها بر صنایع تولیدی با تاخیر حدود سهماهه پدیدار میشود؛ زیرا مقدمات انجام آنچه اکنون در این شرکتها در جریان است (از تهیه مواد اولیه، هماهنگیها، تعهدات اجاره و...) ماهها پیش از این انجام شده و اثر واقعی آنچه اکنون بر این صنعت میگذرد نیز ظرف ماههای آینده مشخص خواهد شد.
صنعت تولید لیزرهای علمی، از جمله صنایع فوق هایتک(high-tech) است که میتوان آن را در زمره فناوریهای لبه به حساب آورد. اکنون در حال کار روی لیزرهای پیشرفتهای هستیم که کمتر کشوری در دنیا به آنها دست پیدا کرده و حساسیتهای زیادی بر درز اطلاعات ساخت آن وجود دارد. اگر بنا باشد کشورهای معدودی را که این فناوری خاص را در اختیار دارند نام ببریم، میتوانیم به آمریکا، روسیه، آلمان و (اخیرا) چین اشاره کنیم و حتی کشوری مانند انگلیس هنوز این فناوری را به دست نیاورده است. با این حال و به لطف حضور محققان و پژوهشگرانی که از فارغالتحصیلان دانشگاههای مطرح کشور هستند، توانستهایم این فناوری را در کشور ایجاد کنیم و مقالات متعددی حول این موضوع در ژورنالهای مطرح دنیا به چاپ رساندیم. در چنین شرایطی محدودیتهای اینترنتی ارتباطات بینالمللی ما با پژوهشکدههای همکار در نقاط دنیا را مختل کرده و از سرعت انجام کارها کاسته است.
از سوی دیگر مسالهای که بهشدت کسبوکار ما را متاثر کرده، لو رفتن هویت ما بهعنوان یک شرکت ایرانی است. پس از تحریمهای بینالمللی سالهای اخیر و محدودیتهایی که برای تعامل با شرکتهای ایرانی تعریف شده، تلاش کرده بودیم با واسطهسازی، ایجاد دفاتر مجازی و ثبت شرکتهای صوری، مسیری برای دور زدن این تحریمها و ارتباط با مشتریان خارجی و شرکتهای صاحب فناوری ایجاد کنیم؛ مثلا خود را یک شرکت فعال در برزیل یا هنگکنگ معرفی میکردیم.
با اینحال اکنون بهواسطه شرایط موجود، بهسادگی حقیقت ماجرا لو رفته و وقتی به دلیل محدودیتهای اینترنتی نمیتوانیم تا چند روز کار مشتری را انجام دهیم، بهسادگی متوجه میشوند که ما ایرانی هستیم و تلاشهای طولانیمدتمان به باد میرود. بازتاب گسترده شرایط این روزهای کشور در سطح جهان، باعث شده است تا هویت واقعی شرکت ما مشخص شود و شرکتهایی که در ارتباط با ما تردید داشتند، بهسادگی اصل ماجرا را دریابند و از تعامل و ارتباط با ما سر باز بزنند. ضربه اقتصادی لغو چنین تعاملات و قراردادهایی برای ما بهعنوان یک کسبوکار فناور بسیار سنگین بوده و جبران آن بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است.
بعد دیگری از کسبوکار ما که با محدودیتهای اینترنتی آسیب دیده، مربوط به پروژههای تولید مشترک با طرف خارجی است. در تولید محصولات با فناوری خاص، معمولا به زیرساختهای فنی و تجهیزات خاصی نیاز است که درهر کشوری موجود نیست. در چنین شرایطی معمولا کشورهای دارای دانش فنی آن محصول، با شرکتهایی که در کشورهای دیگر مستقر هستند وارد تعامل میشوند و به صورت مشترک، کار تولید محصول را پیش میبرند. در شرایط حاضر و با وضعیت اینترنت، عملا این تعاملات (بارگذاری نرمافزارها، بهروزرسانیها و اعمال اصلاحات فنی مورد نظر) برای ما غیرممکن شده است. با توجه به اختلاف ساعتی که با کشورهای واقع در بخشهای مختلف، از اروپا تا آسیای شرقی و آمریکا داریم و نظر به اینکه اینترنت کشور تنها در ساعات خاصی قابل استفاده بود، عملا ارتباط با این بخشها ناممکن شده بود.
آنچه مایلم بر آن تاکید کنم و گمان میکنم مورد غفلت سیاستگذاران قرار گرفته، جایگاه و ارزشی است که هر صنعت میتواند داشته باشد. اوایل قرن بیستم فناوری مکانیک فناوری برتر بود. در دهه ۱۹۶۰، نیمهرساناها و الکترونیک نبض بازارهای جهان را در دست گرفتند. پس از آن نوبت به صنعت مخابرات و فناوریهای مرتبط با آن رسید؛ این روند تا امروز ادامه پیدا کرده و حالا موسسات پژوهشی معتبر جهان اذعان میکنند که فناوری بعدی که لیدر اقتصاد جهان در قرن حاضر خواهد شد، فناوری فوتونیک و لیزر است. این موسسات معتقدند که این تحول از سال ۲۰۳۰ به بعد آغاز میشود و کشورهایی که در این زمینهها حرفی برای گفتن دارند، برندهاند. در چنین شرایطی که برخی شرکتهای دانشبنیان کشور بهسختی توانستهاند پیشرفتهایی را در چنین صنعتی رقم بزنند و با تمام محدودیتها، میان کشورهای پیشرو حرفی برای گفتن داشته باشند، سیاستگذار بدون توجه به عواقب، دست به تصمیماتی میزند که زحمات چندساله این شرکتها را به باد میدهد.
بهشخصه معتقدم که استراتژی اعمال محدودیتهای اینترنتی برای کنترل ناآرامیها اثربخشی مدنظر سیاستگذار را به همراه داشته، ضمن اینکه سرریز اقتصادی سوئی داشته است. فارغ از آنکه کنشهای اخیر تا چه اندازه موجه یا ناموجه است -که این از حیطه تخصص من برای اظهارنظر خارج است- یکی از ویژگیهای کاملا معین و مشهود وقایع اخیر، نارضایتی اقتصادی نهفته در بطن این انتقادات است. با توجه به وجود چنین ریشهای، روش درمانی به کار گرفته شده از سوی سیاستگذار برای کنترل این ناآرامیها کارگشا نیست؛ زیرا زمینه بروز مشکلات اقتصادی بیشتر برای کسبوکارها و اقشار مختلف جامعه را ایجاد میکند که همین، بر شدت بحران اثر میگذارد. اتخاذ چنین تصمیماتی برای کنترل شرایط احتمالا ناشی از بیتوجهی به اثرات اقتصادی تصمیم است؛ چرا که این رویکرد نهتنها کمکی به بهبود شرایط نمیکند، بلکه تنگنای کنونی را تشدید میکند. آنچه میتوان با اطمینان از آن صحبت کرد این است که اعمال هر محدودیت ارتباطی که کسبوکارها را فلج کند، نفس اقتصاد را بند میآورد و این محدودیت، ظرف چند ماه با اثرات ناخوشایندی در سطح جامعه قابل رویت میشود.