انقلاب ساختاری اما مویرگی
دومین پرسش به ویژگیهای اقتصاد دیجیتالی مربوط است. نحوه برقراری ارتباط بین افراد و کسبوکارها امروزه با قبل متفاوت است. تمامی جنبههای اقتصاد پیوسته درحال دگرگونی است و تحولات دیجیتال یکی از عوامل اصلی این دگرگونی است. با ظهور فناوری، اشیا سیگنال دیجیتالی تولید میکنند و این سیگنالها را میتوان اندازهگیری، ردیابی و تحلیل کرد. این عامل به تصمیمگیری بهتر کمک میکند. اقتصاد دیجیتالی ارتباط بین عرضهکنندگان، نیروی کار و صاحبان سهام را ارتقا میبخشد و این ارتقا سبب افزایش امنیت و کارآیی میشود. به این ترتیب کسبوکارها با بهرهگیری از ابزارهای اقتصاد دیجیتالی، کارکرد بسیار بهتری خواهند داشت. اقتصاد دیجیتالی با به اشتراکگذاری کار میکند. آنچه یک شرکت نیاز دارد از سوی شرکت دیگر تامین میشود و این به معنای اشتراکگذاری کالا و خدمات است. اقتصاد دیجیتالی به شخصیسازی کاملا وابسته است، بنابراین اقتصاد دیجیتالی یک اقتصاد شخصیسازی شده است. شرکتها تلاش میکنند طبق نیاز مشتریها، کالا و خدمات ارائه کنند و نیاز مشتریها از عوامل گوناگون اقتصادی تاثیر میپذیرد.
سومین پرسش این است که فواید اقتصاد دیجیتالی چیست؟ اقتصاد دیجیتالی شامل بسیاری از روندهای جدید است و این روندها به بهتر شدن فعالیتها و کاهش هزینهها، ارتقای کارآیی و بهبود اختصاص منابع منجر میشود. تقریبا تمام شرکتها به شکلی در روند دیجیتالی شدن قرار گرفتهاند. میزان بهرهگیری از ابزارها و راهحلهای دیجیتالی در آینده افزایش خواهد یافت. یکی از مزایای اقتصاد دیجیتالی، توسعه اینترنت است. امروزه اکثر فعالیتها از طریق اینترنت و با کمک این شبکه انجام میشود. بنابراین سرمایهگذاری در حوزه فناوری به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته است. افزایش تقاضا برای سختافزار، تحقیقات در حوزه فناوری، نرمافزار، خدمات ارتباطات دیجیتال و... بر حجم فعالیتهای اقتصادی در جهان افزوده است. رشد تجارت الکترونیک فایده دیگر اقتصاد دیجیتالی است. سهم تجارت الکترونیک از کل داد و ستدها به سرعت افزایش یافته و این به معنای سهولت فعالیتهاست. امروزه خرید، توزیع، بازاریابی، فروش و... بسیار آسانتر از زمانی است که ابزارهای اقتصاد دیجیتالی وجود نداشتند یا به شکل گسترده از آنها استفاده نمیشد. امروزه کالاها و خدمات از طریق ابزارهای دیجیتالی در اختیار ما قرار میگیرند و در اکثر موارد نیازی نیست به مغازه یا محل ارائه آنها مراجعه کنیم. بسیاری از فعالیتهای بانکی نیز به شکل دیجیتالی و از طریق اینترنت انجام میشود و در نهایت افزایش شفافیت یک فایده دیگر دیجیتالی شدن روندهاست. در اقتصاد دیجیتالی، تمامی تراکنشها به شکل آنلاین انجام میشود، در نتیجه به پول نقد نیازی نیست و این به معنای افزایش شفافیت در تراکنشها، کاهش فساد مالی و... است.
پرسش چهارم به نقاط ضعف اقتصاد دیجیتالی مربوط است. یکی از نقاط ضعف، کاهش فرصتهای شغلی در برخی بخشهای اقتصاد به دلیل وابسته شدن به اینترنت است. برخی تحلیلگران میگویند گسترش فناوری دیجیتال و اقتصاد دیجیتالی تنها در برخی بخشها سبب از میان رفتن فرصتهای شغلی میشود و در برخی بخشهای دیگر فرصتهای شغلی پدید میآورد. اما در هر حال تعداد زیادی از شغلها که قابل جایگزینی با ابزارهای دیجیتال هستند از میان میروند. دومین نقطه ضعف این است که ایجاد اقتصاد دیجیتالی مستلزم سرمایهگذاری قابل ملاحظه است و این میزان سرمایهگذاری در مناطق روستایی امکانپذیر نیست، بنابراین گسترش اقتصاد دیجیتالی در مناطق روستایی یک روند زمانبر خواهد بود. برای آنکه اقتصاد دیجیتالی با کارآیی بالا گسترش یابد به زیرساخت قدرتمند، اینترنت سریع و شبکههای موبایل نیاز است. به این ترتیب اقتصاد دیجیتالی به صرف هزینه قابل ملاحظه نیاز دارد.
پنجمین موضوع، چهرههای اقتصاد دیجیتالی است. اقتصاد دیجیتالی دو چهره دارد: فناوری اطلاعات و فناوری ارتباطات. فناوری اطلاعات شامل ابزارهایی است که فعالیتهای اقتصادی را ممکن و تسهیل میکند. فناوری اطلاعات شامل هوش مصنوعی، روباتیکس و آموزش ماشین است. اینها بر سرعت پردازش دادهها میافزایند و از تعداد وظایف میکاهند. فناوری ارتباطات شامل تمامی تجهیزات و برنامههایی است که برای پردازش و انتقال اطلاعات مورد استفاده قرار میگیرد. اینترنت، چندرسانهای، ایمیل، تلفن و... برخی از این تجهیزات فناوری ارتباطات هستند.
ششمین پرسش به اثرات اقتصاد دیجیتالی مربوط است. امروزه برای هر مشکلی یک راهحل آنلاین داریم و در واقع ما به اقتصاد دیجیتال معتاد شدهایم. اما این روندهای دیجیتالی چگونه بر ما اثر گذاشتهاند؟ واقعیت این است که در اقتصاد دیجیتالی، تمام جزئیات بهعنوان داده ثبت میشوند و گوگل پلتفرمی است که در آن، این دادهها در اختیار قرار میگیرد. ما زمان زیادی را صرف جستوجو در گوگل میکنیم و در این میان، گوگل دادههایی که برای شرکتها مفید هستند را جمعآوری میکند. امروزه مردم بیش از گذشته ابزارهای ارتباطی در اختیار دارند و استفاده از این ابزارها بر زندگی و کسبوکار ما اثر میگذارد. اقتصاد دیجیتالی همچنین به دولتها کمک میکند وظایف خود را به شکل کارآتر انجام دهند.
پرسش بعدی این است که چالشهای انتقال دیجیتالی چیست؟ شرکتهایی که به سمت دیجیتالی کردن فعالیتهای خود حرکت میکنند با چالشهای گوناگون مواجه هستند و میزان چالشها به نوع فعالیت شرکتها، تعداد نیرویکار و... وابسته است. شرکتها برای ارتقای ارتباطات خود با مشتریها، کاهش هزینهها، بالا بردن کارآیی و بهرهوری از ابزارهای دیجیتالی بهره میبرند اما چالشهایی نظیر ناکافی بودن بودجه، فقدان نیروی متخصص، مقاومت نیروی کار، نامناسب بودن استراتژی دیجیتالی شدن و... پیش روی شرکتهاست. بنابراین هنگام انتخاب استراتژی مناسب برای حرکت به سمت دیجیتالی شدن، ضروری است با دقت عمل شود. همچنین باید از پیش زمینهها برای همراه کردن نیروی کار و اختصاص بودجه کافی استفاده شود. برای موفقیت در اقتصاد دیجیتالی باید بر موضوعات گوناگون از جمله انتظارات مشتریها، نوآوری در تولید کالا و خدمات و تصمیمگیری صحیح تمرکز داشت. فضای اقتصاد دیجیتالی مانند اقتصاد سنتی پیوسته درحال تغییر است، در نتیجه ضروری است فعالان اقتصاد به تمام تحولات توجه کنند.