آسیب دولتی کردن اتاق بازرگانی
برای مثال ممکن است گاز در کشور کم شود؛ اما نباید تولید را متوقف کرد بلکه میتوان فرآیند تولید را تغییر داد. هیچکس بهتر از افراد متخصص آن عملیات، نمیتوانند به شما راهحل بدهند. وزیر صنعت نمیتواند راهحل ارائه دهد و همچنین باید به صنعتگر بگوید اگر گاز در کشور دچار بحران شده، حقیقت را بگوید و از صنعتگران بخواهد با همفکری یک راهحل بهینه دهند. نمیتوانیم با افراد بهصورت منفرد تماس بگیریم؛ پس بهتر است در چارچوب تشکلهای تخصصی با افراد حرف بزنیم.
تشکلها و اتاق بازرگانی با بیمهری مواجه هستند. برای حل مسائل اقتصادی و صنعتی کشور باید تشکلها بهوجود بیایند و یک نهاد انتظامبخش وضعیت تشکلها را بر عهده بگیرد. ما در کشور این تصمیمهای اقتصادی را با دستور نهادهای حکومتی جایگزین کردهایم و نهادهایی مانند وزارت کشور، وزارت جهادکشاورزی و وزارت نیرو را بهجای نهادهای تشکلساز گذاشتهایم.
در جهان صنعتی عمده این فعالیتها باید در اتاق بازرگانی شکل بگیرد. بهعبارتدیگر، در جهان صنعتی وزارتخانهها نیستند که تشکلسازی میکنند، بلکه نهادهای تجاری تولیدی هستند؛ مثل کنفدراسیونها، فدراسیونها و اتاقهای بازرگانی که ایجاد تشکل میکنند یا به تشکلها جواز میدهند. اولین اشتباه ما این است که این نهادها ولو اینکه صنعتی و حرفهای و تخصصی باشند را در چارچوب وزارتخانههایی که باید خدمتگزار باشند، میآوریم؛ درحالیکه نهاد تخصصی اتاق بازرگانی باید نهاد تشکلساز مرکزی در حوزه کسبوکار و تجارت باشد. شخصا شاهد انتخابات اتاق ایران بودم و از دور وقایع آن را بررسی میکردم. کسانی که در یک انتخابات منسجم شکست میخورند بهجای اینکه شکست خود را بپذیرند و بهطرف برنده تبریک بگویند، شروع میکنند به انواع تدابیر برای اخلال در فرآیند کار یک نهاد قانونی مثل اتاق بازرگانی. البته مدتهاست این فرآیند شروعشده و اولین کاری که صورتگرفت این بود که به سراغ نهادهای دولتی و نهادهای قانونگذاری رفتند و سعی کردند به شکلی با قانون جدید، اتاق بازرگانی را اتاق دولتی کنند.
من اصلا نمیدانم تایید صلاحیت فعال اقتصادی یعنی چه؟ یعنی این یا آن وزارتخانه تایید کند که فلان کس صلاحیت دارد که در صنعت برق صحبت کند؟ اینکه عدهای سعی میکنند اتاق بازرگانی زیر پرچم یا لوای نهادهای حکومتی برود، کار نادرستی است. در دیگر کشورها نهادهای تخصصی تشکلها را بهوجود میآورند و این نهادها مطلقا نهادهای حکومتی نیستند. حاشیهسازی نشانگر روحیه ضعیف افراد است. وقتی کسی یا گروهی نمیتواند قواعد رقابت را بهدرستی رعایت کند، از هر حربهای برای اینکه حریف را در گوشه رینگ قرار دهد استفاده میکند و شایعهپردازی، تهمت زدن و دروغ گفتن مواردی است که سالهاست شاهدش هستیم.
مثلا در تدوین قانون اتاق اینطور بیان میشد که رئیس اتاق، اطلاعات اقتصادی محرمانه کشور را در اختیار دارد و باید تایید صلاحیت امنیتی بشود؛ اتاق بازرگانی مثلا چه اطلاعاتی راجعبه صنعت فولاد، برق یا انرژی اتمی دارد؟ فعالیتها در حوزههای محرمانه اصلا در حوزه اتاق بازرگانی مطرح نمیشود و افرادی که تهیهکننده قوانین هستند و اطلاعاتپایه را تامین میکنند، فعال اقتصادی نیستند. نتیجه این تحرکات برای اقتصاد معلوم است. شوروی سالها در اقتصاد دخالت کرد، اطلاعات تولید گندم محرمانه شدهبود؛ اطلاعات گندم چه محرمانگی دارد؟ کافی است ابعاد زمین را بگیرید و ضربدر تناژ تولید کنید و ظرفیت تولید بهدست میآید، یا مصرف کود یا آب را بگیرید به ظرفیت تولید میرسید. ایجاد شائبه، حاشیه پراکنی و سعی در دولتی کردن اتاق بازرگانی هیچ نفعی برای کشور و اقتصاد ندارد. ما باید برای گام نهادن در مسیر توسعه اقتصادی بهجایگاه اتاقهای بازرگانی توجه کنیم. اتاق بازرگانی، یک تشکل تخصصی اقتصادی است که در کنار دولت و نهاد قانونگذاری، از منافع ملی صیانت میکند.