تاجر وطن دوست بوشهری
این تاجر وطندوست، در سال۱۲۳۸. ش به دنیا آمد. چند سالپس از تولد او، حاج محمدرحیم، پدرش، ورشکسته و رهسپار عراق شد. چندی بعد، با وفات شوهرعمهاش حاج عبدالمحمد ملکالتجار و به توصیه محمدعلی ملکالتجار، متولی املاک عمهاش شد و با مصالحه با سایر وراث، سهم عمهاش را خریداری کرد و عازم سفر حج و اروپا شد. بهتدریج و با گسترش تجارتش دربار قاجار امتیاز معدن را به او واگذار کرد. آشنایی با تحولات اروپا و مطالعه درباره صادرات و واردات و کسبوکار موجب شد پس از بازگشت به ایران، تجارت خود را توسعه دهد و پیش از پیروزی مشروطه به یکی از تجار بانفوذ ایران تبدیل شود. او در سال۱۲۶۹، امتیاز کمپانی ناصری که نوعی شراکت در امتیاز کشتیرانی کارون بود را از ناصرالدینشاه اخذ کرد. این امتیاز، معینالتجار را مکلف به تاسیس ساختمانهایی مطابق با نیاز کمپانی لینچ و تاسیس اسکله، کاروانسرا، مغازه و راه شوسه بین اسکلهها از بندر شلیلی به شوشتر کرد. از دیگر وظایف کمپانی، احداث خطآهن برای انتقال کالا از بندر ناصری به شوشتر و دزفول و حمل کالا در داخل و خارج کشور بود. این امتیاز با واگذاری امتیاز معدن زغالسنگ به دولت همراه بود. برای تحقق این مقاصد، ۱۰هزار متر زمین متصل به گمرک به او اعطا شد. در چنین سالهایی، او بهمنظور توسعهتجارت خود با مشارکت جمعی از تجار، کمپانی تجارتی ایران را در بوشهر بهثبت رساند. نفوذ و دارایی رو به افزایش او در خوزستان موجب همکاری تجار و شرکتهای خارجی با او شد. کمپانی بوهن یکی دیگر از شرکتهایی است که در ۱۲۷۴ ضمن انعقاد قراردادی با معینالتجار، از ملک او در بندر ناصری استفاده کرد. گذشته از قوه تشخیص موقعسنج معینالتجار در تجارت، استفاده از پیوندهای خانوادگی برای تحکیم موقعیت اجتماعی و اقتصادی از دیگر ویژگیهای او بود. گواه این مطلب هم ازدواج او در جوانی با دختر محمدحسنخان امینالضرب بود.
معینالتجارخان در ۱۲۷۷ به تهران آمد و با خریداری ۳۰هزار مترمربع از باغ لالهزار در آن چندین عمارت باشکوه برای خود و فرزندانش ساخت. در ۱۲۷۸ و با افزایش تعرفه گمرک از دو به پنجدرصد به تصمیم دولت اعتراض کرد. او از سال۱۲۸۵ بهعنوان ملکالتجار بوشهر منصوب شد و به علت مخالفت با قوامالملک شیرازی به تهران آمد. وی از طریق رایزنیهای امینالسلطان (صدراعظم مظفرالدینشاه) منطقه ممسنی را از دولت خریداری کرد. مفاد این عهدنامه، قدرت مطلقه در این منطقه را به او واگذار میکرد و او را بر حکام و خوانین محلی مسلط میکرد، همچنین معینالتجار در سال۱۲۷۹ توانست با تامین بخشی از هزینه سفر مظفرالدینشاه به اروپا، امتیاز فروش خاک سرخ هرمز را برای خود تجدید کند و در این سفر به منصب سرتیپی رسیده و سالانههزارتومان حقوق دریافت کند. او با خریداری و تیولداری املاک بسیاری در محمره، اهواز، میناب و ممسنی در شمار یکی از زمینداران عمده نواحی جنوب ایران درآمد و همین امر، موجب درگیری او با خوانین محلی و مردم این ناحیه شد؛ در واقع این نبود امنیت تجاری بود که موجب سرمایهگذاری او در زمینداری شد.
ورود از تجارت به سیاست
او که تاجرپیشهای در تعامل با جهان غرب بود، در اعتراض بازار تهران و اعطای کمک مالی به مشروطهخواهان با آنها همراهی کرد، ولی هرگز در شمار مشروطهخواهان افراطی قرار نگرفت و خوی تجاری او، معینالتجار را به یک سیاستمدار محافظهکار سنتی بدل کرد که اگرچه، همانند بسیاری دیگر از تجار زمانه هزینههای بستنشینی مشروطهخواهان را تقبل میکرد، اما همیشه در شمار اعتدالیون قرار داشت. در سال۱۲۸۵، معینالتجار بهعنوان نماینده صنفاش در مجلس اول شورایملی حاضر شد. یکی از نتایج حضور او در ترکیب نمایندگان مجلس در قالب مخالفت او با طرح دولت مبنیبر قرضه ۲۰ کرور وام از روس و انگلیس و پیشنهاد اولیه برای ایجاد بانک ملی ایران بهمنظور تامین این مبلغ بود، همچنین او دربرابر اعتراض شیخ فضلالله نوری به متمم قانوناساسی موضعی منفعل اتخاذ کرد و رسیدگی به این مساله را در شمار وظایف علمای دین تلقی کرد. سرانجام، اختلافات محمدعلیشاه و مجلس و تندرویهای برخی از مشروطهخواهان به عدمحضور او در مجلس پیش از بمباران آن منجر شد. در دوران استبداد صغیر، معینالتجار در شمار تجاری درآمد که درصدد نوعی صفبندی با مشروطه انقلابی و آشتیدادن سلطنت با مشروطه بودند، از اینرو او در شمار واسطههای مشروطهخواهان و دربار قلمداد میشد، پس از دوران استبداد صغیر و با کاهش حضور تجار در صحنه سیاست، او مجددا به تجارت روی آورد. در این دوران، معینالتجار با اتحاد تجار و اصناف تهران موفق به حضور یافتن در مجلس تجارت در وزارتخانه مربوطه شد. در این زمان، او با جلباعتماد تجار جنوب درصدد سدسازی در اهواز، خطآهن خوزستان و آوردن کارخانه به منطقه برآمد و با شرکت مولیا برای فروش پنجساله خاک هرمز ارتباط یافت و حتی موفق شد شرکت راهآهنی منشعب از کمپانی ناصری تاسیس کند که با وقوع جنگجهانی اول فعالیتهای آن منتفی شد.