چرا اعتبار بانکمرکزی برای مهار تورم مهم است؟
نقش کسری بودجه در تورم مزمن
در این نشست محمد شیریجیان معاون اقتصادی بانک مرکزی، مهدی صادقیشاهدانی رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع)، طهماسب مظاهری رئیس کل پیشین بانک مرکزی، مجید قاسمی مدیرعامل بانک پاسارگاد، شمسالدین حسینی رئیس کمیسیون جهش و رونق تولید مجلس، عباس دادجویتوکلی پژوهشگر و فعال حوزه پولی و بانکی و مهراب کیارسی استادیار دانشگاه اتاوا کانادا به عنوان سخنران حضور یافتند.
استقلال بانک مرکزی و خوشنامی آن
شیریجیان، معاون اقتصادی بانک مرکزی در این نشست یادآور شد که شرط اول تحقق هر چه بهتر سیاستهای پولی و ارزی شهرت و اعتبار بانک مرکزی است. او افزود: مهمترین آسیبشناسی شهرت و اعتبار بانک مرکزی ناسازگاری زمانی است و مبتنی بر همین مساله هدفگذاری و تحقق هدفگذاریها اهمیت پیدا میکند، هر قدر اعتماد و باور فعالان اقتصادی نسبت به تصمیمات مقام سیاستگذار پولی بیشتر باشد، خود را با سیاستها اعلامی مقام سیاستگذار پولی بیشتر و بهتر انطباق میدهند. این مقام بانک مرکزی با اشاره به اینکه مهمترین کانال انتقال شهرت و اعتبار مقام پولی در تحقق اهداف، کانال انتظارات است، گفت: باور و عقیده فعالان اقتصادی خود را در انتظارات آنها نشان میدهد و هرچقدر شکاف بین تورم انتظاری و تورم هدفگذاری شده بیشتر باشد، شهرت سیاستگذار پولی تنزل پیدا میکند. شیریجیان بر اثر استقلال بانک مرکزی در شهرت بانک مرکزی تاکید کرد و گفت: منظور از استقلال بانک مرکزی، استقلال در تعریف و استفاده از ابزارهای سیاستهای پولی و ارزی است.
طهماسب مظاهری، رئیس کل پیشین بانک مرکزی نیز در نخستین همایش ملی شهرت و اعتبار بانک مرکزی و نقش آن در اثربخشی سیاستهای پولی و ارزی با بیان اینکه تقویت اعتبار بانک مرکزی نیازمند استقلال رئیسکل در مدیریت منابع پولی است، درباره عوامل موثر بر شهرت و اعتبار بانک مرکزی گفت: مهمترین نکته در این حوزه مجموعه اقدامات پولی برای بهبود وضعیت اقتصادی مردم است. مظاهری یادآور شد اگر مردم ببینند درآمدشان کفاف زندگی را میدهد، میتوانند داراییشان را در کسبوکارها سرمایهگذاری کرده یا با خیال راحت در بانکها سپرده کنند، بهترین عامل شهرت و اعتبار بانک مرکزی است. این مقام پولی سابق گفت: اگر رئیسکل بانک مرکزی روز اول اعلام کند که من مسوول چاپ پول برای نیازهای دولت نیستم، هم باعث اعتبار بانک مرکزی میشود و هم مشکلات مردم رفع میشود. مظاهری بر اثر منفی تسهیلات تکلیفی بر وضعیت بانکها نیز اشاره کرد و ریشه ناترازی و زیاندهی بانکها را تسهیلات تکلیفی دانست. او افزود: باید تابلویی جلوی درب بانک مرکزی بزنیم که «از دادن رانت معذوریم!» تا بدانیم که راهحل توسعه کشور توزیع رانت نیست.
ورود بانکها به بنگاهداری؟
مجید قاسمی، مدیرعامل بانک پاسارگاد و رئیس پیشین بانک مرکزی در این نشست بر اهمیت سرمایهگذاریهای بزرگ مقیاس در توسعه صنعتی کشور تاکید کرد. این مدیر بانکی گفت: رکود تورمی و چالشهای آن ناشی از وجود مشکلات عدیده در طرف عرضه اقتصاد است، اما سیاستگذاران و تصمیمگیران اقتصادی کشور طی سالهای اخیر عموما برای کنترل تورم بر سیاستهای طرف تقاضا تمرکز کردند. مدیرعامل بانک پاسارگاد تاکید کرد: ضرورت تدوین نقشه راهبردی برای توسعه صنعتی کشور، هدایت اعتبار به سمت فعالیتهای مولد، جلوگیری از ورود نقدینگی به سمت فعالیتهای غیر مولد از جمله بحثهایی است که باید به صورت جدی روی آن تمرکز کنیم. قاسمی با اشاره به مفهوم کیروتسو (بانکهایی که به سرمایهگذاری صنعتی میپردازند) در ژاپن از محدودیتهای موجود برای سرمایهگذاری و بنگاهداری بانکها انتقاد کرد.
باشگاهداری بانکها به چه نتیجهای میرسد؟
سید شمسالدینحسینی، وزیر پیشین اقتصاد و رئیس کمیسیون ویژه جهش و رونق تولید مجلس با اشاره به ضعفهای تحقیقات مرتبط با موضوع همایش گفت: تعداد مقالات در زمینه مهم شهرت و اعتبار بانکهای مرکزی کم است؛ چون موضوع کیفی است و در شاخصسازیها دچار مشکل میشویم. متاسفانه در کشور ما در حیطه پژوهش و سیاستگذاری و گزینش مدیران به این نکته کم توجه میشود. این نماینده مجلس یادآور شد: در گذشتههای دور وقتی حکام، پول کم میآوردند، حجم پول را افزایش میدادند؛ بنابراین عیار پول کم میشد، خزانه دست حکام بود و در این شرایط تعداد سکهها را زیاد میکردند. استقلال بانک مرکزی یک مساله نهادی است و حتما در اعتبار بانک مرکزی نقش دارد، در حال حاضر پیشرفت مباحثی، چون انتظارات عقلایی سبب شد نگاه به امروز و آینده بیشتر اهمیت پیدا کند. اثربخشی سیاستگذاری و اتخاذ سیاست درست پولی و ارزی بر سیاست بانک مرکزی اثر دارد. ما میخواهیم جلوی بنگاهداری را بگیریم، اما هماکنون به باشگاهداری ورزشی رسیدهایم. رئیس کل بانک مرکزی در این قضیه اجازه ورود نداشته است. اگر بانکها مسیری پیدا کنند که به اقتصاد ورزش کمک کنند خوب است؛ اما باشگاهداری ورزشی کار درستی نیست.
افزایش ۹۵ همتی پایه پولی از منشأ ارز ترجیحی
وزیر سابق اقتصاد در انتقاد از عملکرد اقتصادی دولتها و بانک مرکزی گفت: در دولت روحانی گفتند پایه پولی را کنترل میکنیم، اما به سراغ ضریب فزاینده رفتند. در دو سال اخیر رشد نقدینگی هم کنترل شده است. باید بتوانیم یک ثباتی در بازار ارز ایجاد کنیم. اقتصاد ما در دوره جنگ اقتصاد جنگی بود. از جنگ که بگذریم، ما باید به یکسری مباحث همچون سیاست ارزی بپردازیم. در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ و شروع قیمتگذاری دستوری ارز، ۶۱ درصد افزایش قیمت را تجربه کردیم که به معنای عدم موفقیت سیاست ارزی در آن زمان بوده است. وی گفت: بیشترین جهشهای تورمی را زمانی داشتیم که نرخ رشد نقدینگی و رشد نرخ ارز بالا بوده است. در سال ۱۴۰۱ به میزان ۹۵ هزار میلیارد تومان پایه پولی افزایش یافت و با توجه به ضریب فزاینده حدود ۸، میتوان گفت مقدار نقدینگی ۷۵۰ هزار میلیارد تومان در سال ۱۴۰۱ به خاطر ارز ۴۲۰۰ تومانی افزایش پیدا کرده است.
بدون رفع کسری بودجه، تورم باز میگردد
مهراب کیارسی، استادیار دانشگاه اتاوای کانادا در سخنان خود به نقلقول مشهور فریدمن اشاره کرد. فریدمن میگوید «تورم همهچیز و همه جا پدیدهای پولی است». با این حال، کیارسی بر وجهه مالی تورم در کنار وجهه پولی آن تاکید میکند. این اقتصاددان با اشاره به پژوهشهای توماس سارجنت، به تئوری مالی تورم اشاره میکند. او درباره نتیجه تحقیقات سارجنت و والاس اشاره میکند که طبق این پژوهشها در صورت اجرای سیاست پولی انقباضی بدون کنترل کسری بودجه، تورم حتی اگر کاهش یابد، بار دیگر و با شدت بیشتر باز خواهد گشت. علت اینکه گاهی در تئوریهای اقتصادی سیاست پولی را منشأ اثر میدانند این است که همواره فرض میشود سیاست مالی در حالت ثبات است و تغییر نمیکند.
او افزود: وقتی در اقتصاد شما سیاست مالی مسلط و سیاست پولی صرفا دنبالکننده باشد، بانک مرکزی توان کنترل تورم را نخواهد داشت، اما چرا شهرت بانک مرکزی مهم است؟ دلیل تئوریک مهم آن همان انتظارات است و ما این را از ادبیات اقتصادی دهه ۷۰ یاد گرفتهایم؛ سیاست بر انتظارات تاثیر میگذارد و انتظارت بر سیاستهای فعلی و آینده اثر گذار است. استادیار دانشگاه اتاوا کانادا در رابطه با اهمیت سیاستهای پولی و مالی در وضعیت نرخ ارز نیز گفت: نرخ ارز در بلندمدت توسط سیاستهای پولی و مالی تعیین میشود و شما اگر سیاست مالی داشته باشید که در طول زمان کسری ایجاد کند، افزایشهای نرخ ارز غیرقابل اجتناب است. ریشه جهشهای بزرگ نرخ ارز همواره از سیاستهای مالی است، در ایران نیز تا وقتی که سیاست مالی اصلاح نشود، ابزار نرخ بهره به هیچوجه نمیتواند مساله ارز و تورم را حل کند.