احتمال حل مشکلات پیرامون مالکیت کارخانه نوآوری آزادی قوت گرفت
دولت برای نجات استارتآپها میآید؟
خبر خوش نزدیک است؟
با تمام واکنشهای منفی روزهای اخیر به خبر تعطیلی احتمالی کارخانه نوآوری آزادی، گویا ریسک تعطیلی این فضا هنوز آنچنان که گفته شده جدی نیست. آنطور که مدیر کارخانه نوآوری آزادی در واکنش به بیانیه منتشر شده مبنی بر تعطیلی و تخلیه این کارخانه اظهار کرده، با توافقی که پیشرو است، کسبوکارهای استارتآپی میتوانند به فعالیت خود در کارخانه نوآوری آزادی ادامه دهند. این در حالی است که پیش از این و همزمان با اوجگیری نگرانیها، فرزین فردیس، مدیرعامل سرآوا نیز با انتشار ویدئویی، به اتفاقاتی پیش روی کارخانه نوآوری آزادی واکنش نشان داده و به نوعی موضع خود را بیان کرده بود. فردیس ضمن تشکر از تمامی دغدغهمندان تاکید کرد: «در خصوص وضعیت کارخانه نوآوری آزادی، ما تابع تصمیم آما(مالک) و قانون هستیم.» با اینحال روز یکشنبه مهدی عظیمیان، مدیر کارخانه نوآوری آزادی، در گفتوگویی با خبرگزاری مهر، اخبار تازهای از وضعیت کارخانه نوآوری مطرح کرد. او در اظهارات خود تشریح کرد: به درخواست شرکت موسس و از نیمه دوم سال ۱۴۰۱، مذاکره با مالک فضای کارخانه نوآوری آزادی که یک شرکت صنعتی است، به پارک فناوری پردیس واگذار شده و این مجموعه با همراهی معاونت علمی ریاستجمهوری در تلاش است تا به توافق جدیدی برای حفظ حیات این فضا دست پیدا کند. این اظهارات عظیمیان، با آنچه روز گذشته معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در حاشیه بازدید از چهاردهمین نمایشگاه بینالمللی فناوری نانو مطرح کرد، همخوانی دارد. روحاله دهقانی فیروزآبادی در جمع خبرنگاران از تلاشهای معاونت علمی برای حل مساله اخیر ایجاد شده برای کارخانه نوآوری آزادی خبر داد و گفت: پیگیر هستیم تا مسائل آن حل شود و کارهای خوبی انجام خواهد شد. دهقانی با بیان اینکه این اقدامات برای بهبود وضعیت کارخانه نوآوری آزادی یک سال است که در حال اجرا است، اظهار کرد: مسائل آن حل میشود و اخبار آن را اطلاعرسانی میکنیم.
با تمام اینها، جای سوال دارد که چرا ظرف هفتههای اخیر، خبر تعطیلی کارخانه نوآوری تا این اندازه جدی شد. مدیر کارخانه نوآوری آزادی نیز با اشاره به اینکه بیانیه شرکت موسس کارخانه که ۱۱ آبان ماه منتشر شده، یک بیانیه داخلی است و ربطی به کارخانه نوآوری آزادی ندارد، تاکید کرده است: شرکت موسس این مجموعه (سرآوا) در واقع مستاجر مالک کارخانه نوآوری آزادی بوده و قراردادی در ۵ سال گذشته داشته که در حال حاضر این قرارداد با مشکلاتی روبهرو شده است؛ از جمله اینکه مبلغ رهن تسویه نشده است. او تصریح کرده است: در واقع شرکت همآوا(زیرمجموعه سرآوا) اختلافات حقوقی خود با مالک مجموعه را در دل یک بیانیه عمومی که اصلا هم ربطی به کارخانه ندارد، اعلام کردند. اما اگر دوستان با انتشار آن بیانیه حواشی موجود را رقم نمیزدند، با مذاکراتی که در جریان است ظرف یکی، دو هفته آینده، یک خبر خوش را برای اکوسیستم علم و فناوری اعلام میکردیم.
مدیرکل توسعه شعب و پردیسهای پارک فناوری پردیس در ادامه صحبتهای خود تاکید کرده است: شرکت موسس در حال حاضر بدهکار و تحت فشار است و در تلاش است با اینگونه حواشی، یک فرار رو به جلو داشته باشد. اما به زودی بیانیهای از سوی پارک فناوری پردیس منتشر خواهیم کرد و نکات مبهم آن بیانیه را به صورت شفاف بیان میکنیم. مدیر کارخانه نوآوری آزادی معتقد است: تا اینجای کار مذاکرات بسیار خوب پیش رفته و با حفظ حقوق مالکانه، در تلاش برای رسیدن به یک توافق هستند. عظیمیان ادامه داد: در این مدت حتی به دنبال سرمایهگذارانی برای خرید ملک کارخانه بودیم و به این کار تمایل داریم بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات، اخبار مربوط به آن را اعلام کنیم. ما یک مهلت قابل قبول برای کل اعضای کارخانه گرفتیم که حتی اگر نتوانستیم ملک را بخریم، یک بازه زمانی چند ساله را برای جابهجایی اموال، جایابی و انتقال این برند داشته باشیم.
راندهشدگان مهاجرت میکنند؟
اگرچه حالا به نظر میرسد که مشکلات کارخانه نوآوری در حال حل شدن هستند، اما در همین مدت کوتاه خبر تعطیلی این مجموعه که خانه استارتآپهای کشور به حساب میآید، واکنشهای بسیاری را برانگیخت. این واکنشها محدود به فعالان اکوسیستم استارتآپی نبودند و حتی شماری از مدیران صنعت ICT کشور نیز از احتمال وقوع چنین موضوع ابراز نگرانی کردند و نسبت به عواقب آن هشدار دادند. فرامرز رستگار، دبیر و نایب رئیس سندیکای صنعت مخابرات ایران در یادداشتی که در سیتنا منتشر کرد، ناخشنودی خود را از این موضوع ابراز کرد و گفت: توقف فعالیت کارخانه نوآوری آزادی، زمینهساز اختلال در خدمترسانی آنلاین روزانه به میلیونها شهروند خواهد بود.رستگار در بخشی از یادداشت خود تاکید کرده است: کارخانههای نوآوری محلی برای تولد ایدهها، رشد و به بار نشستن خلاقیت نیروهای متخصص است. در کارخانههای نوآوری تمام ابزارها و منابعی که برای کارآفرینی و رشد یک ایده نیاز است، مانند زیرساختها، مشاوران خبره، سرمایهگذاران ریسکپذیر، خدماتدهندگان به استارتآپها و شتابدهندهها وجود دارند. بهطور کلی در اینگونه کانونها هر چیزی که لازم باشد تا یک ایده تبدیل به یک کسبوکار شود، وجود دارد و مشاوران و مربیها از ایده تا اجرا در کنار استارتآپها هستند. جدا از مشکلاتی که تعطیلی چنین فضایی میتواند برای فعالیت فریلنسرها، فضاهای کار اشتراکی، شتابدهندهها و عملیات خدمترسانی آنلاین به میلیونها شهروند داشته باشد، میتواند عواقبی جدی را متوجه اقتصاد دیجیتال کشور کند که در هدفگذاریهای اخیر، مقرر شده تا بتواند به سهم ۱۵ درصدی از کل اقتصاد دست پیدا کند. این فعال صنعت ICT با بیان اینکه ارتباط صنعت، دانشگاه و بازار، متاثر از وجود چنین فضاهایی است تاکید کرده است که مهاجرت به کشورهای دیگر، یکی از گزینههای جدی کسانی باشدکه در این کارخانه دچار مشکل شدهاند.داوود ادیب، رئیس کانون فاوا، دیگر کارشناسی است که انتقاد جدی خود را از احتمال تعطیل شدن پناه آخر استارتآپهای ایرانی مطرح کرده است. ادیب در گفتوگوی اخیر خود با سیتنا تاکید کرده است: توقف فعالیت کارخانه نوآوری آزادی نه تنها موجب خسارتهای مادی قابل توجهی به شرکتهای مستقر در این مجموعه خواهد شد، بلکه خسارتهای معنوی بزرگی به اعتبار کشور و جوانان کارآفرین و دانشبنیان وارد خواهد کرد و میتواند حمایتهای سیاستگذار را هم زیر سوال ببرد. رئیس کانون فاوا معتقد است: دولتمردان قطعا به این موضوع دقت خواهند کرد که وقتی زمینه و مکان مناسبی برای پرورش و رشد و شکوفایی استعداد نخبگان و متخصصان در کشور وجود نداشته باشد، معمولا آنها تمایل به مهاجرت به سوی کشورهایی خواهند داشت که امکان تحقق ایدهها و خلاقیتهایشان در آنجا فراهم است.
ضرورت اصلاحات حس میشود
فارغ از ضرورت بقای محیطی که سمبل امید در اکوسیستم نوآوری کشور است و سالها میزبان هزاران جوان با استعداد برای عملی کردن ایدههای نوآورانه بوده، همچنان انتقاداتی به مدل فعالیت این مجموعه و رویهای که پس از اعمال برخی تغییرات مدیریتی در آن ایجاد شده، وارد است. روئین صمدزاده، از فعالان اکوسیستم فناوری کشور با انتشار مجموعه پستهایی در شبکه اجتماعی ایکس، انتقادات خود را به تنشهای اخیر متولیان این کارخانه و شیوه مدیریتی در پیش گرفته شده برای آن مطرح کرده است. صمدزاده معتقد است: کارخانه نوآوری، نمونهای از سیستم مدیریتی کشور است؛ تعدد نهادهای تصمیمگیر که هر کدام برای تخریب دیگری دست به هر کاری میزنند. وی با اشاره به اینکه بخش خصوصی که روزی مدیریت این مجموعه را در دست داشت، در ادامه ناچار به کمک گرفتن از بخش دولتی و شراکت شد، نوشته است: حالا بخش دولتی و همآوا، هر یک خود را مدیر کارخانه میدانند. در تنشهای جاری کار به جایی رسیده است که موفقیتها به پای یک طرف نوشته میشود و تقصیرها به پای طرف دیگر. صمدزاده در واکنش به اظهاراتی که مدیر کارخانه نوآوری آزادی مطرح کرده گفته است: جا دارد از ایشان بپرسیم که طی چند سال مدیریت کارخانه از سوی پارک فناوری پردیس، جز مدیریت حراست و صدور مجوزها، چه کار مثبتی برای استارتآپهای غیرخودی مستقر انجام شده است؟
این فعال اکوسیستم استارتآپی با اشاره به اقامت سه ساله خود در کارخانه نوآوری آزادی، به تحلیل عملکرد این مجموعه پرداخته و گفته است: «ایده اولیه ایجاد چنین فضایی، ایده جذابی بود. با این وجود نمیتوان آن را یک ایده اقتصادی به حساب آورد و ارزشافزوده چنین ایدهای را باید در شبکهسازی و همافزایی تیمهای مستقر در آن جستوجو کرد.» صمدزاده معتقد است که عقد قرارداد ۵ سالهای که یک کارخانه متروک را در ازای پرداخت یک اجاره ماهانه به فضایی برای پرورش نوآوری تبدیل میکرد، توافق خوبی بود؛ اما در نهایت شرایط آنطور که باید پیش نرفت و حالا با مدیریت جدید، کارخانه نوآوری عملا به بنگاه املاکی تبدیل شده که هیچ ایدهای برای بهبود همافزایی تیمها ندارد. اکنون دغدغه مدیران فعلی بیشتر مبالغ اجاره است، نه کیفیت شبکهسازی؛ حتی ایدههای جدیدی مثل توسعه فضا و مشارکت با نهادهای بزرگ نیز نتیجه بخش نبوده است. این فعال استارتآپی معتقد است که با ورود پارک پردیس -که تصمیمی استراتژیک برای حل برخی مشکلات سرآوا و احتمالا استفاده از تسهیلات معاونت علمی بود- پای دولتیها و وزیران و حتی رئیسجمهور وقت به این مجموعه باز شد و کارخانه را به نمایشگاهی برای شوآف نوآوری کشور تبدیل کرد.صمدزاده اظهار میکند که در این مدت صاحبان سولهها نیز وامهای خوب و حتی بلاعوضی دریافت کردند که مثل وامهای دیگر، مصرفی غیر از هدف اصلی آن داشتند. او تاکید میکند که مدیران کارخانه در این مدت برای برآوردن پایهایترین نیازها نیز هزینه نکردند و مشکلات زیرساختی مثل اختلالات برق نیز رفع نشد. در حالی پرداخت قبض برق به تعویق میافتاد که عملا شارژ تعریف شده دریافت میشد. این کارشناس در نقد خود از مدیریت این کارخانه میگوید: در یکی، دو سال اخیر، سرآوا عملا جز دریافت اجارهها نقشی در مدیریت کارخانه نداشت و تمام سیاستها توسط پارک اعمال میشد و فضای این مجموعه را به چیزی شبیه محیطهای دولتی تبدیل کرد که هیچ سنخیتی با مدل استارتآپها نداشت.این انتقادات در کنار نقدهای مشابهی که در فضای مجازی مشاهده میشود، باعث شده فارغ از تلاشهایی که برای تداوم حیات مجموعهای که سالها سمبل نوآوری در کشور شده، لزوم اعمال اصلاحاتی در مدل مدیریت آن نیز حس شود.