دستاوردها و کاستیهای دوره قاجار
دوران قاجار حکومتی واحد و پس از دهههای نخستین، مرزهای ثابتی را نیز بهوجود آورد که بسیاری از ایرانیان میتوانستند با آن احساس هویت کنند؛ هرچند اکثر آنها از قاجار نفرت داشتند. این مرزها طی قرن نوزدهم در نتیجه پیشرویهای روسها در شمال شرقی و شمال غربی، مداخله انگلیسیها در جنوب و شرق و توافق بر سر مرزهای عثمانی تا حدی فرو کاسته شد و سرزمینهای مورد ادعا یا به تصرف درآمده واگذار شد. تمرکز افزایش یافت؛ اما محدود ماند. ایلات کوچنشین و روسای محلی قدرت مستقل خود را تا حد زیادی حفظ کردند، هیچ راهآهنی احداث نشد و تنها چند راه شوسه بنا شد. قدرت مرکزی در نتیجه همگرایی بیشتر اقتصادی، پشتیبانی غرب از سلسله قاجار، برخی اصلاحات حکومتی، ایجاد خطوط ارتباط تلگرافی بین شهری و ساختوساز تا حدی با برنامه و رشد سریع پایتخت جدید، تهران افزایش یافت.
این دوره شاهد گسترش چشمگیر مناسبات سیاسی، اجتماعی ـ اقتصادی و فکری با غرب بود. قدرتهای غربی غالبا قادر به تحمیل خواست و اراده خود بودند، چنانچه روسها در اوایل قرن نوزدهم در دو جنگ پیروز شدند و غنایم اقتصادی و سرزمینی قابل توجهی بهدست آوردند. انگلیسیها نیز در نتیجه اقدامات خود در خلیج [فارس] و در مقابل ادعای ایران نسبت به شهر هرات که اکنون جزو افغانستان است، مرزهای ایران را محدود ساختند. تجارت با غرب گسترش پیدا کرد و از جمله واردات فرآوردههای صنعتی از غرب به صنایع دستی ایران به جز فرش آسیب رساند و در عوض به کسانی که از راه صادرات محصولات کشاورزی و تجارت کسب درآمد میکردند کمک کرد. برخی شخصیتهای حکومتی و روشنفکران که با سازماندهی ارتش، علوم، فناوری، آموزش و پرورش و دیگر عرصههای نظری و عملی در غرب آشنا میشدند، به آنها بهعنوان راههایی برای غلبه بر عقبماندگی ایران و ایجاد یک دولت و شهروندگان نیرومند مینگریستند و گروهی تقاضای محدودشدن قدرت سلطنت را بیشتر بر پایه الگوهای غربی، مطرح میساختند که اوج آن به نهضتی تبدیل شد که به قانون اساسی ۱۹۰۷ ـ ۱۹۰۶ (۱۲۸۶ ـ ۱۲۸۵ ه.ش) انجامید.
دوران قاجار، بهدلیل تهدیدهای سیاسی و نظامی غرب و با وجود چندین تلاش اصلاحگرانه، شاهد اصلاحات عمدهای از جانب دولت سلطنتی نبود. ایران، در مقایسه با کشورهای نزدیکتر به حوزه مدیترانه که در آنها حضور غربیها و تجارت با غرب بیشتر بود، به ویژه مصر و امپراتوری عثمانی، تنها شاهد چند اقدام اصلاحی بود که بیش از یک دهه دوام آورد و نیز عرضه محدود آموزش نوین و با وجود چندین مورد اصلاح در ارتش، تنها یک واحد ارتشی به راستی مدرن و امروزی تشکیل شد. درحالیکه میتوان چندین اقدام اصلاحی را برشمرد، اما محدودیت آنها به اندازه دستاوردهایشان چشمگیر است.