نقش زنان در مرگ گریبایدوف
گریبایدوف برای بازگرداندن اسرای زن شیوه نادرستی را در پیش گرفت. وی فرمان داد اسرای زن روسی که به همسری و کنیزی مردان ایرانی درآمدهاند را بدون اجازه شوهران و صاحبانشان به نزد او ببرند تا خود از آنان بپرسد که آیا از روی رضا و رغبت در ایران میمانند یا اینکه میخواهند به وطن خود بازگردند. از جمله این زنان دو اسیر گرجی بودند که دین اسلام را پذیرفته و به همسری و کنیزی آصفالدوله، دولتمرد قاجاری درآمدند. مخالفت آصفالدوله سودی نبخشید و او تحت فشار شاه به بردن آن دو به سفارت روس رضایت داد اما آنگونه که علیاصغر شمیم در کتاب «ایران در دوره سلطنت قاجار» نوشته است، آن دو زن به گریبایدوف گفتند که مایلاند در تهران بمانند و به هیچروی قصد بازگشت به گرجستان را ندارند. با این وصف گریبایدوف تصمیم گرفت همه این زنان را چند روزی در سفارت نگه دارد تا شاید بتواند آنان را تشویق به برگشتن کند.
طول کشیدن اقامت زنان در سفارت برخلاف میل شخصی آنان بود و همچنین شوهرانشان را نگران کرده بود، بنابراین آیتالله میرزا مسیح، مجتهد معروف تهران که درخواستهایش از دولت قاجاری و سفارت روس در تهران برای رها کردن این زنان رد شده بود، فتوا داد که: تکلیف است بر هر مسلمان تا هممذهبان خود را از دست کافران نجات دهد. مردان و زنان که غیرت دینیشان به جوش آمده بود، به سوی سفارت روس رفتند. قزاقان حافظ سفارت به روی آنان آتش گشودند. نوجوان چهارده سالهای به شهادت رسید. پس از آن مردم به درون سفارت هجوم آوردند و هرکس که مانع آزادسازی زنان بود را کشتند، حتی گریبایدوف را با خنجری از پای درآوردند و از این ماجرا مالتسف، منشی سفارت که پنهان شده بود، نجات یافت. تعداد کشتههای روسی را در این ماجرا بین ۳۵ تا ۸۰ نفر شمردهاند.
در این حادثه چند نکته مهم و مرتبط به زنان وجود داشت: ۱) علت اساسی شکلگیری حادثه، زنانی بودند که اغلب برخلاف میلشان به سفارت برده شدند. ۲) فتوایی که میرزا مسیح داد، تنها برای آزادسازی زنان به سفارت بردهشده بود. ۳) بخشی از جمعیتی که به سوی سفارت رفتند و سپس به آن حمله کردند را زنان تهرانی تشکیل میدادند. ۴) جمعیتی که به سفارت حمله برد همه تلاش خود را برای آزادی زنان بهکار گرفت و هدف نخستشان آزادی آنان بود. ۵) زنان در این حرکت به هیچوجه دنبال خواستههای جنسیتی نیستند، بلکه در تلاش برای تحقق آموزههای دینیاند.
ارسال نظر