کاشت، داشت و حالا برداشت

 سرخ‌ها در حال حاضر با ۵۶ امتیاز از ۲۴ بازی، صدرنشین بی‌رقیب لیگ برتر هستند و فقط تاریخ تثبیت قهرمانی‌شان مشخص نیست. پرسپولیس به‌طور میانگین از هر بازی ۳۳/ ۲ امتیاز کسب کرده و اگر حد نصاب لازم برای قهرمانی را گرفتن دو امتیاز از هر مسابقه بدانیم، این تیم تنها ۴ امتیاز با کسب چهارمین جام پیاپی فاصله دارد.

در مورد دلایل موفقیت پرسپولیس در این سال‌ها تحلیل‌های زیادی وجود دارد، اما شاید وجه مشترک بیشتر این تفسیرها، کلیدواژه «برانکو» باشد. حتی بدبین‌ترین رقبای پرسپولیس و کسانی که این تیم را وامدار کمک‌های جانبی می‌دانند هم تردیدی در نقش موثر برانکو ندارند. سرمربی کروات فروردین ۹۴ روی نیمکت پرسپولیس نشست، چهل ماه در این تیم کار کرد، هفت جام گرفت و نهایتا بر اثر سوءمدیریت حاکم بر فوتبال ایران، از جمع قرمزها جدا شد. با وجود این ثمرات حضور برانکو در پرسپولیس هنوز قابل تشخیص است. او عادت به پیروزی و جنگیدن تنها برای کسب سه امتیاز را در تفکر پرسپولیسی‌ها نهادینه کرد و حرکت تیم را به جای ستاره‌ها، بر پایه «روح جمعی» بنیان گذاشت. یک فهرست بلندبالا از ستارگان سرخ حذف‌شده توسط برانکو وجود دارد. وقتی پرسپولیس یاد گرفت بدون مسلمان و طارمی و رامین رضاییان هم می‌شود موفق بود، پس عجیب نیست که این تیم در غیاب چندین مهره کلیدی در تبریز چنین نمایش سزاوارانه‌ای ارائه می‌دهد و بدون نیاز ضروری به برد، باز هم پیروز از زمین خارج می‌شود.

مدل حضور برانکو در پرسپولیس، همه مولفه‌های یک ساختارسازی موفق را داشت. او یک مربی خوب فراموش‌شده بود که در یک انتخاب هوشمندانه و با قیمتی مناسب روی نیمکت پرسپولیس نشست. پس از آن مردمی که از هیاهوی مربیان کم‌ثمر داخلی خسته شده بودند، به ایوانکوویچ اعتماد کردند. پرسپولیس برانکو در ۱۱ بازی اول لیگی (فصول چهاردهم و پانزدهم) فقط سه پیروزی کسب کرد، اما مردم از او حمایت کردند تا تیمش را بسازد. مراحل کاشت و داشت پشت سر گذاشته شد و سپس فصل طولانی برداشت از راه رسید؛ موسمی که سعادت میوه‌چینی در آن، حتی نصیب کالدرون و یحیی گل‌محمدی هم شد. فراموش نکنیم سال اول قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر، علیرضا منصوریان روی دوش استقلالی‌ها سرمربی این تیم شد و یک مقطع زمانی یک سال‌ونیمه را سوزاند. شیفت از منصوریان به شفر و استراماچونی چهار سال وقت برد. سپاهانی‌ها هم در همان سال سراغ عبدالله ویسی رفتند و بعد در یک سردرگمی محض، از او به کرانچار و امیر قلعه‌نویی رسیدند. تراکتور هم در همین بازه زمانی ۱۰ مربی عوض کرده که دامنه وسیع‌اش از جان توشاک تا ساکت الهامی را در بر می‌گیرد! نه؛ موفقیت اتفاقی نیست.