آمادگی مذاکره شرافتمندانه

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در جریان سفر به مصر جهت شرکت در اجلاس «دی ۸»، در مصاحبه‌ای با شبکه «الغد» درباره مذاکرات هسته‌ای گفت: ما همچنان منتظر تصمیم طرف‌هایی هستیم که با آنها وارد مذاکره شده‌ایم که متشکل از سه کشور اروپایی، چین، روسیه و طرف آمریکایی است که از برجام خارج شد. عراقچی تاکید کرد: ما به صلح‌آمیز بودن پرونده هسته‌ای خویش اطمینان کامل داریم و هیچ مخالفتی با مشارکت و همکاری دیگران نداریم و حتی پس از خروج آمریکا به‌هیچ‌وجه میز مذاکره را رها نکرده‌ایم و آماده‌ایم تا وارد مذاکرات شرافتمندانه بر اساس احترام و منافع متقابل شویم. وی با تاکید بر اینکه دکترین نظامی و امنیتی ایران به هیچ وجه مبتنی بر تملک سلاح هسته‌ای نبوده است، خاطرنشان کرد: برای جلوگیری از تشدید تنش و در چارچوب اقدامات دیپلماتیک می‌توان از راه‌های مسالمت‌آمیز به راه‌حل‌هایی دست یافت.

سیدعباس عراقچی در ادامه این مصاحبه به تحولات سوریه اشاره کرد و گفت: «ما به بشار اسد توصیه‌های زیادی کردیم و او از شنیدن آنها امتناع کرد، ما در خصوص تحرک معارضین در ادلب به او هشدار دادیم و دولت سوریه تصمیمات مستقل گرفت.»

عراقچی افزود: «تحولات سوریه از دو زاویه قابل‌بررسی است که یک زاویه همان پروژه بزرگ آمریکا و رژیم اسرائیل برای منطقه است و هر که غیر از این فکر کند دچار اشتباه شده است.» وی ادامه داد: «پروژه آمریکایی-اسرائیلی تضعیف همه کشورهای منطقه است که تلاشی برای از بین بردن هرگونه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی است.» به گفته وزیر خارجه ایران، زاویه دوم در تحولات سوریه، تعامل حکومت سوریه با مردم خودش و معارضین است.


واشنگتن‌پست بررسی کرد

نسخه‌های توافق مقابل ترامپ

دنیای اقتصاد: واشنگتن پست معتقد است سقوط حکومت بشار اسد، به راهبرد بلندمدت ایران برای نفوذ در خاورمیانه از طریق متحدان منطقه‌ای آسیب وارد کرد. دولت اسد نه‌تنها مهم‌ترین متحد ایران بود، بلکه سوریه یک مجرای حیاتی برای رساندن تجهیزات به حزب‌الله لبنان، قدرتمندترین متحد ایران، محسوب می‌شد. امروز اگر سوریه نخواهد با ایران همکاری کند، بازسازی توان نظامی حزب‌الله پس از تهاجمات اسرائیل دشوار خواهد بود و در این میان دلایل و نشانه‌هایی وجود دارد که باور کنیم حکومتی که در سوریه شکل خواهد گرفت، روابط خصمانه‌ای با تهران دنبال خواهد کرد. این در حالی است که در غزه، گروه حماس یکی دیگر از گروه‌های متحد ایران، نیز در معرض فشار قرار دارد.

نسخه‌های توافق مقابل ترامپ copy

به گزارش نشریه واشنگتن‌پست، به نظر می‌رسد تلاش ایران برای محاصره اسرائیل با «حلقه آتش»، درست زمانی که تغییرات سیاسی مهمی در تهران و واشنگتن اتفاق افتاده، به هدف خود دست نیافته است. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور تازه‌کار و نسبتا میانه‌رو، در ماه ژوئیه پس از سقوط هلی‌کوپتر رئیس‌جمهور سابق، قدرت را در ایران به دست گرفت. اختیارات پزشکیان در حوزه سیاست خارجی به‌شدت محدود است، اما ریاست‌جمهوری او می‌تواند پیامی برای اتخاذ یک رویکرد معتدل‌تر نسبت به غرب باشد.در همین حال، کمتر از یک ماه دیگر، ایالات متحده رئیس‌جمهور جدیدی را که خود را معامله‌گر خارق‌العاده‌ای می‌پندارد، تحلیف خواهد کرد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا، اخیرا در مصاحبه با مجله تایم گفت: «خاورمیانه مشکل آسان‌تری نسبت به روسیه و اوکراین است... مشکلات خاورمیانه حل خواهد شد.» او ممکن است به چشم‌انداز یک توافق عادی‌سازی با تاخیر طولانی بین عربستان سعودی و اسرائیل اشاره کند، اما تصور «حل» مشکلات خاورمیانه بدون بهبود قابل‌توجه در روابط ایران با ایالات متحده و اسرائیل دشوار است.

بنابراین، همان‌طور که برخی از تحلیلگران پیشنهاد می‌کنند، آیا ستارگان برای دستیابی ترامپ به «توافق نهایی» با ایران همسو هستند؟ احتمالا نه، اگرچه هر دو طرف علاقه‌مند به مذاکره هستند.

نشانه‌هایی در میان ایرانی‌ها حکایت از آن دارد که طرف ایرانی ممکن است به یک معامله علاقه‌مند باشند. ایران در حال سرعت‌بخشیدن به تولید اورانیوم بسیار غنی‌شده و نزدیک به ساخت تسلیحات هسته‌ای است. «زمان گریز» ایران برای تولید اورانیوم کافی جهت ساخت یک بمب تنها یک یا دو هفته است، اگرچه ساختن یک سلاح ممکن است یک سال طول بکشد. تهران اشاره می‌کند که ممکن است در ازای دریافت امتیاز از واشنگتن، از عبور از آستانه هسته‌ای صرف‌نظر کند.

علی لاریجانی، مشاور رهبر معظم انقلاب، اخیرا گفت: «ما دنبال بمب نمی‌رویم و شما شرایط ما را برای توافق بپذیرید.» مجید تخت‌روانچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران، به فایننشال تایمز گفت که توافق هسته‌ای ایران و آمریکا در سال 2015 که ترامپ در سال 2018 از آن خارج شد، «هنوز می‌تواند به‌عنوان یک مبنا مطرح باشد و ضمن انعکاس واقعیت‌های جدید روزآمد شود.» وی افزود: «بارها تکرار کرده‌ایم که اگر طرف‌های دیگر به تعهدات خود بازگردند، تهران هم مایل به انجام همین کار است.»

البته دستیابی به توافق بین ایران و آمریکا به‌سادگی احیای برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که به طور رسمی توافق هسته‌ای نامیده می‌شد، نخواهد بود. اولا، برنامه هسته‌ای تهران از سال 2018 پیشرفت قابل‌توجهی داشته است و ایرانی‌ها پس از خروج ترامپ از توافقی که ظاهرا به آن احترام می‌گذاشتند، نسبت به توافق با واشنگتن بی‌اعتمادتر شده‌اند. تیم بایدن تلاش کرد و نتوانست برجام را احیا کند. ایرانی‌ها حتی مستقیما از گفت‌وگو با همتایان آمریکایی خود اجتناب می‌کنند. ترامپ نیز به نوبه خود، هنگام خروج از برجام به‌صراحت اعلام کرد که خواهان دستیابی به توافقی حتی محدودتر است. مایک پمپئو، وزیر امور خارجه او، 12شرط موسوم به «الزامات بسیار اساسی» برای ایران تعیین کرد. این موارد نه‌تنها شامل کنار گذاشتن دائمی برنامه هسته‌ای ایران - به جای توقف آن - بلکه تعلیق توسعه موشک‌های بالستیک، قطع حمایت از همه متحدان منطقه‌ای ایران و پایان دادن به همه تهدیدها علیه اسرائیل، عربستان سعودی و سایر متحدان ایالات متحده بود.

دانستن تصمیم واقعی ترامپ در این ‌خصوص بسیار دشوار است. زیرا او به‌ندرت درباره جزئیات صحبت می‌کند و همواره ادعا می‌کند صحبت در این ‌خصوص، توانایی او برای دستیابی به یک معامله خوب را مختل می‌کند. اما، درحالی‌که پمپئو بخشی از دولت جدید نخواهد بود، ترامپ بسیاری از چهره‌های ضدایرانی مثل مارکو روبیو را به‌عنوان وزیر امور خارجه و مایکل والتز را به عنوان مشاور امنیت ملی انتخاب کرده است که با حضور آنها احتمال می‌رود شاهد سال‌های دشواری باشیم.

تیم ترامپ قبلا تصریح کرده است که با حربه تهدید به اقدام نظامی و تشدید تحریم‌ها، یک کارزار جدید «فشار حداکثری» برای امتیازگیری از ایران یا در صورت امکان فشار بر این کشور دنبال خواهد کرد. امروز صادرات نفت خام ایران از تنها 400هزار بشکه در روز در سال 2020 به بیش از 1.5میلیون بشکه در روز در سال 2024 رسیده است. اگر ترامپ بتواند درآمد نفتی ایران را به میزان قابل‌توجهی کاهش دهد، فشار بر تهران برای امتیاز دادن افزایش می‌یابد. اما دستیابی به این امر دشوار خواهد بود زیرا بخش اعظم نفت صادراتی ایران به چین ترانزیت می‌شود که انگیزه کمی برای همکاری با تحریم‌های ایالات متحده دارد.

نویسنده گزارش واشنگتن پست می‌افزاید: در روزهای اخیر با شماری از تحلیلگران خاورمیانه صحبت کرده‌ام، اما هیچ یک نسبت به چشم‌انداز نوعی معامله بزرگ که شامل پایان دائمی برنامه هسته‌ای، برنامه موشکی و حمایت ایران از نیروهای نیابتی منطقه می‌شود، خوش‌بین نیستند. دادن چنین امتیازاتی برای ایران که بر اساس نفرت از شیطان بزرگ (ایالات متحده آمریکا) و شیطان کوچک (اسرائیل) بنا شده است، غیرقابل‌تصور است.

یک کارشناس بنیاد «کارنگی برای صلح بین‌الملل» مدعی شد: «ایرانی‌ها تنها زمانی معامله انجام داده‌اند که فشار را احساس کنند، و در حال حاضر آن را احساس نمی‌کنند.» ناتان ساکس، از مؤسسه بروکینگز، با این نظر موافق است.این تحلیلگران این‌گونه استدلال می‌کردند که گرچه بعید است ایران از برنامه هسته‌ای خود صرف‌نظر کند، اما انتظار نمی‌رود در آینده‌ای نزدیک بخواهد از سلاح هسته‌ای استفاده کند. طبق برخی ادعاها حمله هوایی اسرائیل به ایران در ماه اکتبر، سیستم‌های دفاع هوایی اس-300 ایران را هدف قرار داده بود. تهران  ممکن است تعجیل برای عبور از آستانه هسته‌ای را    باعث تحریک احتمالی و همکاری نظامی ارتش ایالات متحده با اسرائیل بداند. پس نتیجه این شرایط چیست؟ جان بی آلترمن، از مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی می‌گوید، می‌توانم یک توافق کوچک را تصور کنم، اما تصور هر نوع توافق جامع بسیار سخت است. یک توافق کوچک می‌تواند زمان گریز هسته‌ای ایران را در ازای کاهش برخی تحریم‌ها کاهش دهد.

اگر ایران با الزامات مربوط به انجام بازرسی‌های سرزده از تاسیسات هسته‌ای خود موافقت کند، چنین توافقی ارزش دنبال‌کردن خواهد داشت، زیرا ایران به‌عنوان یک کشور در آستانه دستیابی به سلاح هسته‌ای خطرناک است. اگر اسرائیل یک حمله هوایی پیشگیرانه علیه برنامه هسته‌ای ایران انجام دهد، ایران می‌تواند با هدف قراردادن زیرساخت‌های نفتی در خلیج‌فارس، اقدام تلافی‌جویانه انجام دهد که این امر می‌تواند منجر به فرورفتن کل منطقه در چرخه مخرب و بی‌بازگشت شود و قیمت‌های جهانی نفت را افزایش دهد.

در این میان، دستیابی به یک توافق قابل‌تایید با ایران می‌تواند خطر آغاز جنگ منطقه‌ای را کاهش دهد. اما این امر مستلزم آن است که ترامپ از جاه‌طلبی‌های بزرگ خود برای «حل» مشکلات خاورمیانه در عوض بهبود شرایط کنونی صرف‌نظر کند. آیا او برای انجام این کار آمادگی لازم را دارد؟ باید منتظر ماند و دید.