مسیر شاه‌لوله گاز به شوروی

در ادامه خاطرات شیرازی که از انتقال گاز ایران به شوروی صحبت می‌کند به این جا می‌رسیم که شاه به دلایل سیاسی دستور می‌دهد قیمت کارشناسی شده که طرفین مذاکرات درباره آن به توافق رسیده بودند لغو و قیمت‌ها کاهش یابد. شیرازی در این بخش از خاطرات خود می‌گوید که مسیر شاه لوله گاز ایران کدام مسیرها را طی می‌کرده تا به شوروی برسد و یادآور می‌شود که طرح یاد شده را می‌توان به لحاظ تاریخی و تکنولوژیک، پایه و اساس صنعت گاز ایران تلقی کرد. وی به برخی انتقادها از اینکه آیا طرح انتقال گاز ایران به شوروی اقتصادی نیست پاسخ می‌دهد و می‌گوید زمزمه در این زمینه نخستین‌بار از طرف کارشناسان سازمان برنامه و بودجه به گوش رسید.

متعاقب‌این جلسه یک روز منشی من گفت آقای بارنووسکی ‌این جاست می‌خواهد شما را ببیند. خوب،‌ایشان رییس شرکت صادرات گاز شوروی و طرف ما در مذاکرات قیمت گاز شاه لوله اول و بعدها هم در مورد شاه لوله دوم گاز بودند. به هرحال آمدند تو. ما در را بستیم و گفتیم تلفن هم نشود. ‌ایشان گفتند بهتر است ما مثل دفعه قبل، کنار رودخانه در مسکو، بنشینیم دو به دو این مطلب را مورد مذاکره قرار بدهیم. گفتم با کمال میل، البته به مصدقی هم که مدیرعامل شرکت ملی گاز بود اطلاع دادم، او هم خوشحال شد. به هرحال اختلافی بود که احتمالا در بن بست باقی می‌ماند. دو روز ما مذاکره کردیم و من چون می‌دانستم که مطلب خیلی بالا گرفته و جنبه سیاسی پیدا کرده با احتیاط عمل می‌کردم. برخلاف دفعه قبل که در مسکو تقریبا با اختیار کامل عمل می‌کردم در اینجا خیلی با احتیاط عمل کردم. بعد از دو روز من موفق شدم از‌ایشان یک پیشنهادی بگیرم که قیمت گاز به ۵۷ سنت هر‌هزار فوت مکعب افزایش پیدا بکند، در این نقطه من گفتم خوب حالا من باید‌این مطلب را گزارش بدهم.‌ ایشان خیلی ناراحت شد و فکرکرد که رودست خورده.

حتما، فکرمی‌کرد که مثل دفعه قبل ما می‌توانیم توافق بکنیم دوتایی و به اصطلاح کار تمام بشود، ولی به هرحال عملا گفت که رو دست خورده و این قیمت را اظهار کرده و من حالا می‌گویم که باید گزارش بدهم. من گزارش کردم که این قیمت را طرف شوروی داده و من هم موافقت نکردم. به هرحال، همین طور که من احساس کرده بودم و پیش بینی می‌کردم، کار بالا کشید و جلسه‌ای در حضور شاه تشکیل شد که در آن قیمتی در حدود همان قیمت پیشنهادی آقای بارنووسکی مورد موافقت قرار گرفت که این تقریبا نصف آن قیمت موضع اولیه ما بود، یعنی ۱۲۰ سنت. بعد از این جلسه من از مصدقی پرسیدم که آقا چه شد و چرا‌این قیمت مورد موافقت قرار گرفت و آن هم از اول ژانویه ۱۹۷۴ و حال ‌اینکه اگرچه در دسامبر ۷۳ قیمت چهار برابر شده بود، ‌اما از اواسط سال ۱۹۷۳ قیمت به‌ تدریج افزایش پیدا کرده بود و ما محق بودیم که قیمت را از اواسط۱۹۷۳ افزایش بدهیم. ‌ایشان گفت: «شاه در مورد قیمت گاز فرمودند که به مساله گازدر یک چارچوب کلی باید نگاه بکنیم. شاه فرمودند که خط لوله گاز ما کار چندین لشکر را در مرز شوروی انجام می‌دهد و بیش از این نباید سختگیری کرد.»‌ این نقل قولی است که من به خاطر اهمیت آن به خاطر سپرده‌ام. بالاخره در آخرین تجدید نظر در قیمت گاز که حدود یک سال قبل از وقوع انقلاب اسلامی‌ایران انجام گردید، باز هم قیمت نفت کوره از آن مرز سی‌درصد گذشت و به این ترتیب خوشبختانه دیگر مذاکرات به آن سختی دفعه قبل نبود.

مجددا طرف شوروی حاضر شد که عینا معادل افزایش قیمت نفت کوره قیمت را افزایش بدهد و ما توانستیم قیمت ۸۰ سنت

هر‌ هزار فوت مکعب را مورد توافق قرار بدهیم که دیگر تقریبا با‌ این قیمت فکر می‌کنم گاز زیادی صادر نشد، چون صادرات در طول سال ۱۹۷۸ به علت اعتصابات تقریبا متوقف شد، ولی ‌این قیمت عملا مورد موافقت قرار گرفت که می‌شود معادل ۶/۲۵ روبل هر‌هزار مترمکعب.

مطلبی را که من باید عرض بکنم‌ این جا، در خاتمه بحث شاه لوله گاز و موافقتنامه دولتین ‌ایران و شوروی،‌ این است که شاه لوله اول گاز ایران طرح بزرگی بود که یکی از پایه‌های اصلی صنعت گاز ایران را تشکیل می‌داد. گرچه صادرات فقط یک چیزی در حدود ۸ سال در این طرح اثر داشت، یعنی تقریبا یک اثر نسبتا زودگذر ولی در همین مدت فقط از طریق عواید صادرات سرمایه‌گذاری طرح حداقل یکبار برگشت داده شد.‌

این طرح از اکتبر ۱۹۷۰ تا‌ امروز در حدود ۲۹ سال کار کرده و پیش‌بینی بنده ‌این است که با نگهداری خوب در آینده ۲۰، ۲۵ سال دیگر و شاید بیشتر کار بکند. به هرحال بحث‌هایی که در مورد قیمت و مشخصات گاز از طرف دیگر داشتیم، همان طور که در اول عرض کردم واقعا در سطح کلان نیست. چون در سطح کلان‌این طرح خدمت بزرگی به اقتصاد‌ایران کرده، هنوز هم درحال بهره‌برداری است و یکی از مهره‌های اصلی و ستون فقرات صنعت گاز ایران را تشکیل داده است.

با توجه به اینکه‌ ایران از منابع گاز سرشاری برخوردار است و خود گاز هم از نقطه نظر یک کالای سوختی یک کالای کارآمدی است، چرا گفتید که در حدود ۲۰، ۲۵ سال دیگر می‌شود از آن بهره گرفت؟ چرا برای سال‌های آینده نشود؟

خط لوله اول گاز هم، مانند هر طرح صنعتی، یک عمرموثر فنی و اقتصادی دارد. البته با عملیات بازسازی (rehabilitation) می‌توان عمر خط لوله را طولانی تر نمود.

مسیر گاز پس از تصفیه چه بود؟

گاز تصفیه شده در پالایشگاه گاز بیدبلند وقتی در خط اصلی ۴۲‌اینچی به حرکت درمی‌آمد در فاصله ۷۸ کیلومتری بیدبلند، نزدیک تنگ پیرزال، بار دیگر فشرده می‌شد و نزدیک پتاوه به اولین‌ایستگاه محرکه خط که مجهز به کمپرسورهای ساخت شوروی است می‌رسید. فشار خروجی کمپرسورهای محرکه گاز در بید بلند و‌ ایستگاه تنگه پیرزال درحدود ۱۰۶۰ پوند براینچ مربع است که می‌تواند گاز را از مرتفع‌ترین نقطه مسیر در ارتفاع ۳۰۰۰ متری در کوه‌های زاگرس عبور دهد.

رشته اصلی شاه لوله گاز با قطر ۴۲‌اینچ از تنگ پیرزال و تنگ نالی در جبال زاگرس به طرف ساوه‌امتداد می‌یابد و این قسمت از خط اصلی در مسیر خود از زیر رودخانه‌های گرم رود- خرسان- ونک و زاینده رود عبور می‌کند و به کوه نمک محل انشعاب خط لوله ۳۰ ‌اینچ تهران در ۲۰ کیلومتری ساوه می‌رسد.

خط لوله اصلی از این نقطه به قطر ۴۰‌ اینچ به طرف قزوین و دره سفید رود ادامه پیدا می‌کند. ‌این خط پس از عبور هوایی از روی رودخانه شاهرود و سفیدرود وارد گیلان شده و از مسیری نزدیک به ساحل دریا به آستارا می‌رسد.

به طور کلی گاز بیدبلند از طریق خط اصلی شاه لوله گاز از ارتفاع ۳۰۰ متر از سطح دریا شروع می‌شود و در فاصله ۱۵۰ کیلومتری به ارتفاع ۳۰۰۰ متر در کوه‌های زاگرس صعود می‌کند و پس از عبور از سلسله جبال البرز در ارتفاع ۲۰۰۰ متر به گیلان می‌رسد و کنار دریای خزر در ارتفاع ۲۱ متر زیر دریا فرود می‌آید.

شاه لوله اول گاز ایران درکلیه مسیر شامل ۱۱۰۶ کیلو متر خط لوله اصلی ۴۲ و ۴۰‌اینچ و ۶۶۷ کیلومتر خط لوله فرعی گاز رسانی به شهرهای شیراز- اصفهان- قم- کاشان و تهران و ده‌ایستگاه تقویت فشار با قدرت ۴۵۷۲۰۰ اسب بخار می‌باشد. در مورد گاز رسانی شهرها باید اضافه کنم که یک انشعاب هم بعدا برای شهر صنعتی البرز واقع در قزوین اضافه شد.‌این در مرحله اول بود. البته بعد قرار بود که انشعاباتی برای شهرهای دیگر اضافه بشود که بر‌ این اساس بررسی گاز رسانی شهرهای غرب کشور آغاز شد. شرکت ملی گاز درحال حاضر به بالغ‌بر ۲۰۰ شهر و روستا گاز می‌دهد. شاه لوله دوم به علت ظرفیت و قطر بزرگتری که دارد نقش مهم تری در تامین احتیاجات داخلی بازی می‌کند، ضمن‌اینکه شاه لوله اول گاز هم نقش خودش را ادامه می‌دهد.

به نظر می‌آید انشعاباتی که شما از آن صحبت می‌کنید، عمدتا به طرف شرق شاه لوله بوده؟

بله همین طور است.

اگر توافقی که شما با شوروی داشتید انجام می‌گرفت و ادامه پیدا می‌کرد، آیا از این شاه لوله ‌امکان ‌این بود که انشعابات بیشتری داده بشود بدون ‌اینکه خدشه‌ای به مقدار گازی که به شوروی می‌فرستادید وارد بشود؟

اصول طراحی شاه لوله اول گاز ایران‌این بود که ظرفیت لوله حدود ۱۶‌میلیارد مترمکعب در سال بود که از این ۱۶‌میلیارد مترمکعب درسال ۶‌میلیارد برای مصارف داخلی تخصیص داده شده بود و ۱۰‌میلیارد هم برای صادرات. بنابراین در حد گاز تخصیص داده شده برای مصارف داخلی می‌شد به شهرهای دیگر هم گازرسانی کرد، ‌اما در حال حاضر که صادراتی انجام نمی‌شود تمام ظرفیت خط برای مصارف داخلی تخصیص داده شده است و به شهرها و روستاهای زیادی گازرسانی می‌شود.

در مورد اقتصاد طرح شاه لوله، چون سروصداهایی درآمده بود که هزینه سرمایه‌گذاری شاه لوله گاز نسبت به برآوردهای اولی مقدار زیادی بالارفته، بنابراین مساله اقتصادی طرح مورد سوال قرارگرفته بود از طرف سازمان برنامه یا حداقل می‌خواستند بررسی بکنند.

این مصادف با زمانی است که آقای فرخان می‌روند و آقای مصدقی می‌آیند، یا قبل از این زمان‌ این مسائل مطرح شد؟

آقای فرخان هنوز در شرکت ملی گاز بود. مقدمتا عرض کنم در آن ماموریت درازمدتی که در آمریکا داشتم، از آموخته‌های من محاسبات مربوط به discounted cash flow و rate of return بودند. البته آن موقع کامپیوتر هنوز رایج نبود. محاسبه روی‌این چارت‌های بزرگ و با دست و با ماشین محاسبه و اینها انجام می‌شد. همکاری هم داشتم به نام خانم لیلی غفاری که ایشان نیز به این نوع محاسبات وارد بود. یک جلسه‌ای در دفتر دکتر اقبال تشکیل شد و آقای اصفیاء مدیر عامل سازمان برنامه در آن جا بودند. باز این نکته را ذکر بکنم که تا آن موقع‌ این رویه‌های جدید بررسی اقتصادی طرح در ایران وجود نداشت یا حداقل در صنعت نفت که یکی از صنایع پیشرو مملکت به شمار می‌رفت رایج نبود وقتی راجع به اقتصاد طرح بحث می‌شد، همان استهلاک ده ساله حسابداری مبنای کار بود، ولی در آن جلسه که خیلی محدود بود، یعنی فقط آقای اصفیاء از سازمان برنامه شرکت داشت، من اقتصاد طرح را با رویه‌های فوق‌الذکر ارائه دادم. در آن جلسه ما قیمت گاز صادراتی و قیمت‌های داخلی گاز و سرمایه‌گذاری افزایش یافته طرح شاه لوله گاز را در سیستم Cash Flow گذاشته بودیم و من به‌خاطر می‌آورم که نرخ برگشت سرمایه یک چیزی بالغ‌ بر ۱۵درصد محاسبه شده بود. البته بعدا قیمت‌ها بالاتر رفت و خیلی هم بهتر شد. پس از این توضیحات سازمان برنامه قانع شد که طرح، با وجود افزایش سرمایه‌گذاری، هنوز اقتصادی است.

مطلب بعدی مربوط به بهره‌برداری از خود شاه لوله است. در این زمان تقی مصدقی به مدیریت عامل شرکت گاز منصوب شد؟

قبل از بهره‌برداری از شاه لوله اول گاز، آقای فرخان، اولین مدیرعامل شرکت ملی گاز، به شرکت ملی نفت منتقل شد و در آن جا عهده‌دار سمت مدیر اکتشاف و تولید، پخش و فروش و خطوط لوله و پالایش شد، یعنی یکی از مدیران اصلی شرکت ملی نفت با وظایف مهم. فکر می‌کنم در همان تاریخ بود که آقای نفیسی بازنشسته شده بود و فلاح هم فکر می‌کنم بازنشسته شده بود. به هرحال یک تغییرات عمده‌ای در شرکت ملی نفت انجام شده بود. آقای ابراهیم سلجوقی هم که معاون مدیرعامل شرکت ملی گاز بود، ضمن انتقال به شرکت ملی نفت، عهده‌دار مدیریت مهندسی شد، به جای آقای نقوی که بازنشسته شده بود. در این احوال شاه لوله اول گاز هم که کارهای ساختمانیش تمام و تحویل شرکت ملی گاز شده بود، در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۵۰، ضمن مراسم رسمی‌در حضور شاه در بید بلند، افتتاح شد و بهره‌برداری از آن آغاز گردید. آقای مصدقی که رییس سازمان غیرصنعتی در جنوب بودند، منتقل شدند به تهران به عنوان مدیرعامل شرکت ملی گاز.

انتقال آقای فرخان در این زمانی که فوق‌العاده مهم بود برای سازمان شما، برای شرکت ملی گاز، به خاطر اینکه تازه شروع به یک سلسله فعالیت‌های مربوط به انتقال گاز می‌شد،‌این انتقال برای‌ ایشان از نقطه نظر محل و مقامش مساله‌ای نبود؟ یعنی دلیلش چه بود؟ دلیل عمومی‌ بود یا ‌اینکه مساله خاصی هم وجود داشت؟

در شرکت ملی گاز تغییراتی انجام گرفت، شایعه خاصی در شرکت ملی گاز وجود نداشت، ولی یک شایعاتی در شرکت ملی نفت بود. من چون واقعا به شایعه عقیده ندارم مطلبی را که خودم در جریانش نباشم و بررسی نکنم دوست ندارم تکرار بکنم. به هرحال یک شایعاتی بود که در نتیجه آن شایعات یک تغییرات اساسی در سطح مدیریت شرکت ملی نفت انجام شد که در نتیجه آقایان فرخان و سلجوقی رفتند به آن جا و مصدقی از جنوب منتقل شد به شرکت ملی گاز. البته قسمتی از این تغییرات هم من فکر می‌کنم بازنشستگی‌های معمولی و به موقع بود. مثلا در مورد آقای نفیسی من اطمینان قطعی دارم که ایشان به سن بازنشستگی رسیده بودند و حتی گویا یک الی دو سال بعد از سن بازنشستگی از ‌ایشان تقاضا شده بود که خدمت کردند، ولی در موارد دیگر، مثلا در مورد شاه لوله اولگاز، یکی از شنیده‌های من‌این بود که سرمایه‌گذاری طرح نسبت به برآورد اولیه آن بالاتر رفته بود. البته در طرح‌های صنعتی اصولا برآوردی که در ابتدای‌امر به عمل می‌آید هرچقدر دقت شود و مهندسی کامل انجام گیرد براساس یک ضوابطی است که متغیرند. در این جا شاید بد نباشد که من یک مطلبی را که مربوط به خودم و مصدقی می‌شود ذکر بکنم. موقعی که مصدقی‌ آمد به شرکت ملی گاز، برحسب تصادف من در یک ماموریتی بودم در‌ آمریکا و دوره‌های تخصصی را در (Institute of Gas Technology (IGT طی می‌کردم. موقعی که ایشان آمد من یک تلکس، آن موقع فکس نبود، تلکس تقریبا سرد و خشکی از ‌ایشان دریافت کردم که من برگردم به‌ایران. خوب کاملا برایم مشخص بود که رقبا و مخالفینی که داشتم و همیشه در دوران خدمتم به علت ترقی سریع برایم مایه می‌گرفتند ‌این بار هم در غیاب من برایم زده اند.