با این همه، هیچ‌کدام از این صداها واقعیت حاکم را تغییر نمی‌دهد. انتخابات روسیه نه به شکلی آزادانه برگزار شد و نه عادلانه بود. چهره‌های مخالف کرملین، ماه‌ها قبل از برگزاری انتخابات سه‌روزه، دستگیر یا تبعید شدند. از همین رو، در حالی که نظرسنجی‌های اخیر منتشرشده از سوی گروه‌های تحقیقاتی دولت روسیه از محبوبیت کمتر از ۳۰درصدی حزب روسیه واحد می‌گفتند، به‌ناگاه معادلات تغییر کرد و بر اساس اعلام رسمی، با مشارکت ۵۲درصدی روس‌ها، حزب حاکم روسیه واحد توانست  اکثریت کرسی‌های پارلمان را در اختیار بگیرد. شاید رومن یودات، یکی از ناظران گروه Golos راست می‌گوید: در روسیه مقوله‌ای به نام انتخابات تعریفی ندارد؛ آنچه شاهدش هستیم، بیش از هر چیز، طرحی بزرگ است که در ساختاری محدود تعریف شده است. ناظران می‌گویند، انتخابات دوما نشان داد که پوتین به این سادگی از بستر سیاست جدا نخواهد شد.  گروهی دیگر نیز بر این باورند که این کارزار، آزمونی برای انتخابات ریاست‌جمهوری بود که قرار است سال ۲۰۲۴ برگزار شود؛ کارزاری که برای پوتین فرصت دوباره ریاست را هموار خواهد کرد. آن‌گونه که تحلیلگران می‌گویند، به‌رغم نرخ بالای بیکاری، بحران اقتصادی و همه‌گیری کووید-۱۹، نشانه‌ای از برگزاری تظاهرات سراسری، آن‌طور که در سال ۲۰۱۱ رخ داد، در دست نیست. درباره چرایی سکوت مردم، می‌توان به مولفه‌ها و گزاره‌های متعددی استناد کرد. یکی از این فاکتورها سرکوب سیستماتیک و خشونت تحمیلی علیه مخالفان است و دیگری باور نهادینه‌شده در میان بخشی از جمعیت روسیه - و غالبا کهنسال- مبنی بر اینکه حضور پوتین و ساختار اقتدارگرایانه هولناکش، بهتر از هرگونه بی‌ثباتی احتمالی در صورت نبودنش است.