ممکن است در مواقعی با وضعیتهایی مواجه شویم که بهدلیل عدم امکان تشخیص، تصمیمگیری برای انتخاب مشکل باشد. در این مواقع پیشنهاد رهیافتی بهنام منطق فازی میتواند راهگشا باشد. در این نوع تصمیمگیری باید برای تمامی حالات ممکن بین آن دو تصمیم قطبی (که با صفر و یک نشان داده میشوند) حالات دیگری را هم متصور شد و برای هرکدام از این حالات، احتمالی را در نظر گرفت؛ یعنی از تصمیم قطبی بین صفر (مثلا عدممشارکت در انتخابات) و یک (مشارکت در انتخابات) تمام حالات ممکن بین صفر و یک (مجموعه اعداد حقیقی را که بینهایت حالت هستند) را هم احتمال داد. در آن صورت براساس نظریه قطعیت (deterministic) که میگوید مشارکت کنم یا نکنم، تمام احتمالهای ممکن بین صفر درصد و ۱۰۰درصد را که بینهایت حالت ممکن هستند، بهصورت احتمالی تصادفی (stochastic) درنظر گرفته میشود و در تصمیمگیری نهایی دخالت داده میشود.