توافق جامع هستهای موسوم به برجام، میان ایران و کشورهای ۱+۵، یکی از مهمترین دستاوردهای دیپلماتیک ایران در دهه اخیر محسوب میشود. این توافق به دنبال حلوفصل مناقشات هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی بود و توانست در مقطعی به کاهش تنشها و باز شدن فضای اقتصادی ایران کمک کند. اما با خروج ایالاتمتحده در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ، برجام تضعیف شد و اجرای آن عملا به حالت تعلیق درآمد.
بیثباتی اقتصاد کلان بهطور عام و بالا بودن و نوسان نرخ تورم بهطور خاص سبب ناخشنودی بخش عظیمی از افراد جامعه میشود و اگر دولتها قرار باشد به دنبال خشنود ساختن و رضایت خاطر بخش عظیمی از جامعه باشند، باید کنترل تورم و بیثباتی اقتصاد کلان را از اولویتهای خود قرار دهند.در واقع، یکی از دلایل به اصطلاح اقتصاد سیاسی فروکش کردن تورم در سطح جهانی از شروع دهه۱۹۹۰ قابل نسبت دادن به همین ناخشنودی عمومی از تورم و تلاش دولتها برای پرهیز از ایجاد تورمهای بالا یا تلاش برای پرهیز از ناخشنود ساختن عامه مردم بوده است؛ بهگونهایکه نه تنها جوامع پیشرفته (که در آنها سیاسیون برای انتخاب مجدد یا افزایش شانس انتخاب ناچار هستند وعده کنترل تورم را بدهند و در عمل نیز دولتهای مستقر تلاش دارند تورم را تحت کنترل نگه دارند) بلکه حتی کشورهای در حال توسعه نیز ناچار به اتخاذ سیاستهای کنترل تورم شدهاند.
یکی از کارکردهای مهم بازار سرمایه در جهان، مدیریت ریسک با استفاده از ابزارهای این بازار در وجوه و سطوح مختلف اقتصاد است. از سرمایهگذاران خرد گرفته تا صندوقهای بزرگ سرمایهگذاری به این ابزار آگاه هستند و هریک به نحوی از آن استفاده میکنند. اما هدف از نوشته، نه توضیح این ابزارها برای سرمایهگذاران، بلکه تبیین آن برای اشخاص حقیقی و حقوقی است که بهصورت مستقیم به دنبال سرمایهگذاری نیستند.
این روزها جنجال بر سر وامهای کمبهره و زیاد به هیاتمدیره بورس بالا گرفته و فرصتی شده است تا مخالفان مجید عشقی این وامها را به ابزاری برای تحقیر، درخواست برکناری و اموری از این دست تبدیل کنند. من به شخصه مخالف کنار گذاشتن دکتر دهقان دهنوی و جایگزینکردن آقای عشقی در ابتدای دولت آقای رئیسی بودم؛ اما معتقدم فارغ از اینکه با شخص آقای عشقی موافق یا مخالف باشیم، باید موضوعات را غیرشخصی کنیم تا بتوانیم درباره آن قضاوت منطقی داشته باشیم.
تحرکات سیاست خارجی دولت چهاردهم بهطور روشنی در چارچوب دکترین همسایگی گام برمیدارد و در سیاست اعلامی دولت این امر تبلور داشته است. عباس عراقچی در سخنرانی در مجلس شورای اسلامی به صراحت تاکید کرد که توسعه روابط با کشورهای همسایه اولویت اول وزارت خارجه است. در این میان نکته حائز اهمیت توجه ویژه دولت به رابطه با کشورهای خلیج فارس بوده است که این امر بهطور ویژه در تماسها، دیدارها و اظهارات مقامات وزارت خارجه تجلی دارد. شیخ محمد بن عبد الرحمن آل ثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه قطر در سفر هفته گذشته به تهران اولین مهمان دولت چهاردهم بود. علاوه براین بر اساس گزارشها بغداد اولین مقصدی خواهد بود که رئیسجمهور جدید به آنجا عزیمت خواهد کرد.
سه چیز پایدار نماند، «مال بیتجارت»، «علم بیبحث» و «مُلک بیسیاست». شاید اگر امروز شیخ اجل میزیستند و نظارهگر بحرانهای بانکی جهانی از یکسو و اوضاع کنونی بانکداری در ایران از سوی دیگر بودند یا این رویدادها را تجربه میکردند، بر آن سه «چیز»، «بانک بیکفایت سرمایه» را نیز میافزودند.
در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است و فشارهای اقتصادی و اجتماعی بر جوامع مختلف رو به افزایش است، یکی از مهمترین عوامل موفقیت در سیاستهای اقتصادی، ایجاد و تقویت اعتماد عمومی و مشارکت فعال مردم در فرآیندهای تصمیمگیری است. نهادهای مدنی، بهعنوان بازیگران کلیدی در این فضا، میتوانند با ایجاد پیوندی قوی بین جامعه و دولت، نقشی حیاتی ایفا کنند.
در جریان رقابتهای انتخاباتی، مسعود پزشکیان، ریاست محترم جمهوری عمل به برنامه هفتم توسعه را هدف اصلی دولت خود اعلام کرد؛ براساس این برنامه باید تولید ناخالص داخلی کشور سالانه معادل ۸درصد رشد داشتهباشد. طبق برنامه هفتم ۵.۲درصد این رشد از طریق افزایش سرمایهگذاری و ۲.۸درصد باقیمانده (معادل ۳۵درصد کل رشد اقتصادی کشور) از طریق بهبود بهرهوری باید حاصل شود، اما سوال اینجاست که آیا با شرایط کنونی، دستیابی به این رشد ممکن و واقعی است و چه پیشزمینههایی نیاز دارد؟
الف- صنعت بیمه شامل یک شرکت دولتی و مجموعهای از شرکتهای خصوصی سهامی عام و همچنین هزاران نمایندگی بیمه، کارگزاری بیمه، ارزیابان خسارت و سنجشگران بیمه (آکچوئرها) است که همه منابع و گردش مالی آن از محل فعالیت خودش به دست میآید. بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نماینده دولت براساس قانون تاسیس خود بر فعالیت آنها نظارت میکند.
در عصر هوش مصنوعی و پیشرفتهای علمی سریع، دانشگاهها بهعنوان نهادهای تولید و گسترش علم، با چالشهای جدی مواجه هستند. یکی از این چالشها، تاثیرات منفی کلیشههای نسل سوم و چهارم و ترجمههای اشتباه از راهبردهای علمی است که بهطور نادرست به شعارهایی مانند ارتباط با صنعت و کارآفرینی تکیه دارند. این رویکردهای نادرست، نه تنها به کاهش رتبه دانشگاهها منجر شده، بلکه جایگاه علمی آنها را در سطح بینالمللی تضعیف کرده است.
در نوشتار پیشین نوشتم که بیثباتی اقتصاد کلان را با چه شاخصی میسنجیم و توضیح دادیم که چرا بیثباتی از منظر اجتماعی منفور است و اشاره کردیم چه چیزی عامل شکلدهنده بیثباتی اقتصاد کلان است. در این نوشتار به این موضوع میپردازیم که بیثباتی اقتصاد کلان در قالب نرخ تورم بالا پیامدهای منفی بسیاری دارد که یکی از سادهترین و شاید مورد غفلتترین آنها، پیامد تورم بالا برای محاسبات اقتصاد کلان است.
صنعت ساختمان در ایران همواره به عنوان یک صنعت پولساز و درآمدزا دیده شده است. چنین دیدگاهی موجب شده تا مشکلات این بخش از اقتصاد ایران هیچ گاه از سوی سیاستگذاران به درستی دیده نشود. این در حالی است که در حال حاضر وجود مشکلات عدیده در این صنعت باعث شده تا اولا عرضه و تقاضا در این بازار به مشکل بخورد و ثانیا سازندگان برای تامین نیاز مردم در این بازار با مشکلاتی روبهرو باشند. صنعت ساختمان از سوی عموم مردم به شکل سنتی و طی دهههای متمادی به عنوان پناهگاه سرمایه و ابزاری برای مقابله با آثار سوء تورم دیده شده است.
در سالهای اخیر بحثهای گستردهای پیرامون ماهیت روابط در حال گسترش میان ایران و روسیه مطرح شده است. گروهی از پژوهشگران با اشاره به همکاریهای گسترده دو کشور در بحران سوریه (۲۰۱۵) برای حفظ حکومت بشار اسد، گفتمان مشترک در مقابله با یکجانبهگرایی ایالات متحده در نظام بینالملل، همکاریهای گسترده نظامی بهویژه پس از جنگ اوکراین و تلاش برای مقابله با تحریمهای غرب از طریق عضویت ایران در سازمانهای اقتصادی مانند شانگهای، بریکس و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، ماهیت روابط میان دو کشور را در چارچوب اتحاد استراتژیک تعریف میکنند.
برای من افتخار بزرگی است که به نمایندگی از دانشگاهیان، کارشناسان و متخصصان خبره حوزه شهرسازی و معماری و حملونقل، اقتصاد، مالی و مدیریت در آیین آغاز به کار اندیشمندی فرزانه و سیاستمداری صادق در مقام وزارت راه و شهرسازی سخن بگویم.
کدام خودروسازی در ایران سودده است و کدام زیانده؟ این سوال در شرایطی مطرح است که در ابتدا باید پرسید که اصلا خودروسازی در کشورمان میتواند به صنعتی سودده تبدیل شود؟ اگر سیاستگذار خودرو از همین فردا اراده کند که صنعت خودرو در کشور را به صنعتی سودده همچون فولاد، مس و پتروشیمی تبدیل کند، آیا خواسته وی با توجه به شرایط تحریمی و تورمی کشور امکانپذیر خواهد بود؟ ملزومات این خواسته چیست؟آنچه مشخص است خودرو یکی از صنایع بسیار بزرگ در جهان و جزو پردرآمدترین صنایع بهشمار میرود. بر این اساس بسیاری از کشورها همچون ترکیه از صادرات خودرو به درآمدهای کلانی دست پیدا کردند.