آینده‏‏‌ای نویدبخش یا چالش پیچیده حقوقی؟

ماهیت قراردادهای هوشمند در مقایسه با قراردادهای سنتی از یک جنبه اساسی متفاوت است: نحوه اجرا. در حالی که قراردادهای سنتی بر پایه اعتماد و با نظارت انسانی اجرا می‌‌‌شوند، قراردادهای هوشمند به‌‌‌طور خودکار و بر اساس شروط از پیش تعیین‌‌‌شده کدنویسی‌‌‌شده، بدون نیاز به مداخله انسانی عمل می‌کنند. این ویژگی اگرچه جذابیت‌‌‌هایی مانند شفافیت و کاهش تخلفات احتمالی را به همراه دارد، اما محدودیت‌های جدی نیز ایجاد می‌کند. برای مثال، در شرایط غیرمنتظره مانند وقوع بلایای طبیعی (فورس ماژور) یا نیاز به تغییر شرایط قرارداد، این ماهیت غیرقابل انعطاف می‌‌‌تواند به چالشی جدی تبدیل شود.

مسائل حقوقی اما به اینجا ختم نمی‌‌‌شوند. یکی از ویژگی‌‌‌های برجسته بلاک‌چین، شفافیت آن است؛ به‌‌‌گونه‌‌‌ای که تمامی جزئیات معاملات برای تمامی اعضای شبکه قابل مشاهده است. این ویژگی هرچند اعتماد میان طرفین را افزایش می‌دهد، اما در عین حال می‌‌‌تواند به نقض حریم خصوصی یا افشای اسرار تجاری منجر شود. تصور کنید دو شرکت رقیب با استفاده از قراردادهای هوشمند وارد همکاری می‌‌‌شوند؛ شفافیت بلاک‌چین ممکن است جزئیات حساس این قرارداد مانند قیمت‌ها یا شرایط تخفیف را برای سایر اعضای شبکه آشکار کند. در چنین شرایطی، استفاده از فناوری‌‌‌های رمزنگاری پیشرفته مانند اثبات‌‌‌های دانایی صفر(ZKP)  یا بلاک‌چین‌‌‌های خصوصی می‌‌‌تواند راهکاری برای حفاظت از حریم خصوصی باشد. اما آیا این فناوری‌‌‌ها به‌‌‌تنهایی کافی هستند؟

برای پاسخ به این پرسش، باید به عنصر دیگری که در عملکرد قراردادهای هوشمند نقشی کلیدی دارد، توجه کنیم: اوراکل‌‌‌ها. اوراکل‌‌‌ها واسطه‌‌‌هایی هستند که داده‌‌‌های دنیای واقعی را به بلاک‌چین منتقل می‌کنند. اما اگر این داده‌‌‌ها نادرست باشند یا ناقص ارائه شوند، اجرای قرارداد می‌‌‌تواند با خطا مواجه شود و زیان‌‌‌های جدی به طرفین وارد کند. مسوولیت اوراکل در چنین شرایطی چگونه تعریف می‌شود؟ آیا می‌‌‌توان از آن مطالبه خسارت کرد؟ پاسخ به این پرسش‌‌‌ها به طراحی قرارداد و توافقات اولیه بستگی دارد. استفاده از اوراکل‌‌‌های غیرمتمرکز، که داده‌‌‌ها را از منابع متعددی تجمیع می‌کنند، می‌‌‌تواند خطر خطا را کاهش دهد، اما همچنان نیاز به تنظیم دقیق مسوولیت‌‌‌های اوراکل در قراردادهای هوشمند احساس می‌شود.

آینده‌ای نویدبخش یا چالشی پیچیده برای حقوق؟ copy

از سوی دیگر، ناشناس بودن طرفین در قراردادهای هوشمند، هم یک مزیت و هم یک چالش محسوب می‌شود. در تراکنش‌‌‌های ساده، این ناشناسی می‌‌‌تواند به حفظ حریم خصوصی کمک کند. اما در قراردادهای پیچیده یا بلندمدت، که نیازمند اعتماد متقابل هستند، عدم شناسایی هویت طرفین می‌‌‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. برای مدیریت این مساله، استفاده از سیستم‌‌‌های احراز هویت محرمانه، که تنها در صورت بروز اختلاف هویت طرفین را آشکار می‌کنند، می‌‌‌تواند راه‌‌‌حلی موثر باشد.

با این حال، آنچه بیش از همه نگران ‌‌‌کننده است، امکان سوءاستفاده از قراردادهای هوشمند برای مقاصد غیرقانونی است. به دلیل ماهیت خودکار و غیرقابل توقف این قراردادها، افراد یا گروه‌‌‌های مجرمانه می‌‌‌توانند از آنها برای ترور شخصیت‌‌‌ها، تامین مالی اقدامات مجرمانه، یا سایر فعالیت‌‌‌های غیرقانونی استفاده کنند. تصور کنید قراردادی ایجاد شود که پرداخت وجه به‌‌‌صورت خودکار و مشروط به ارائه شواهدی از انجام یک اقدام مجرمانه، مانند ترور، صورت گیرد. این تهدیدها نشان می‌دهند که توسعه ابزارهای نظارتی و قوانین بین‌‌‌المللی شفاف برای جلوگیری از سوءاستفاده از این فناوری، یک ضرورت اجتناب‌‌‌ناپذیر است.

اما آیا این چالش‌‌‌ها به معنای ناکارآمدی قراردادهای هوشمند است؟ نه لزوما. این قراردادها برای موضوعاتی با معیارهای عینی و مشخص، مانند پرداخت‌‌‌های خودکار، مدیریت زنجیره تامین، یا تراکنش‌‌‌های مالی ساده، ایده‌‌‌آل هستند. با این حال، در مواردی که نیاز به تفسیر انسانی، انعطاف‌‌‌پذیری یا قضاوت در شرایط خاص وجود دارد، محدودیت‌های آنها آشکار می‌شود.

توسعه قراردادهای هوشمند نیازمند تعامل میان حقوق، فناوری و اخلاق است. تنظیم چارچوب‌‌‌های حقوقی دقیق، بهبود فناوری‌‌‌های مرتبط مانند اوراکل‌‌‌های ایمن و توسعه ابزارهای حفظ حریم خصوصی، می‌‌‌تواند این ابزار نوآورانه را به یکی از ارکان اصلی تعاملات حقوقی و تجاری در جهان مدرن تبدیل کند. اما تا آن زمان، این قراردادها همچنان به بررسی و بازاندیشی‌‌‌های عمیق‌‌‌تر نیاز دارند تا بتوانند در کنار فناوری‌‌‌های نوین، به ابزاری ایمن و قابل اعتماد برای آینده تبدیل شوند.

*پژوهشگر