جنگ و بازسازی تجارت آزاد

تهاجم روسیه به اوکراین، پیوند بین جنگ و تجارت بین‌المللی را دوباره در کانون توجه قرار داده است. این جنگ برای برخی، تاثیر آرامش‌بخش جهانی‌سازی را زیر سوال می‌برد. برای دیگران، تحریم‌های تجاری علیه روسیه، با افزایش هزینه جنگ می‌تواند پوتین را تشویق کند تا استراتژی خود را تغییر دهد و او را به مذاکره سوق دهد. برای اولین‌بار، این تحریم‌ها نه تنها بر مقادیر صادراتی روسیه تاثیر می‌گذارد، بلکه تعیین حداکثر قیمت نفت صادراتی روسیه را نیز به همراه دارد. در هر صورت، این جنگ تجارت جهانی را مختل می‌کند و بر زنجیره‌های ارزش و قیمت جهانی انرژی، مواد خام و محصولات کشاورزی چه در کشورهای ثروتمند و چه در شکننده‌ترین کشورهای فقیر تاثیر می‌گذارد. امروز، این درهم تنیدگی تجاری عظیم اقتصادها است که هزینه‌های انسانی جنگ را فراتر از مرزهای اوکراین گسترش می‌دهد. ارتباط بین تجارت و درگیری نظامی پیچیده و مبهم است.

با این حال، یک واقعیت از پایان جنگ جهانی دوم به خوبی ثابت شده و درباره مناقشه اوکراین نیز صادق است، اینکه جنگ پیوسته به پیوندهای تجاری بین کشورها آسیب می‌رساند؛ اما آنها را از بین نمی‌برد. در یک مطالعه تجربی که در سال۲۰۰۸ انجام شد و متعاقبا توسط دیگر اقتصاددانان نیز تایید شد، تخمین زده شده است که به‌طور متوسط از زمان جنگ جهانی دوم، درگیری نظامی به سرعت تجارت بین متخاصمان را تا حدود ۳۵درصد کاهش می‌دهد. بازگشت به حالت عادی از نظر تجارت، پس از پایان جنگ بین ۱۵ تا ۲۰سال طول می‌کشد. درباره درگیری سال۲۰۱۴ بین اوکراین و روسیه، تجارت دوجانبه کاهش یافت؛ اما حذف نشد. حتی در بحبوحه درگیری، تجارت ادامه دارد. علاوه بر این، یک درگیری می‌تواند تجارت را نه تنها بین طرف‌های متخاصم بلکه بین آنها و سایر نقاط جهان کاهش دهد. از زمان شروع جنگ، واردات روسیه (تا حدی به‌دلیل تحریم‌ها) از کشورهای غربی و همچنین از کشورهای آسیایی کاهش یافته است.

بنابراین، جنگ‌ها، فراتر از هزینه‌های انسانی، هزینه‌ای اقتصادی دارند. اعتقاد مونتسکیو به تجارت و تاثیر طبیعی برقراری صلح، ممکن است تا حدی بر اساس این محاسبه اقتصادی باشد. اگر رهبران این هزینه‌های تخریب تجارت را حتی به‌طور جزئی همراه با انبوهی از عوامل غیراقتصادی دیگر در نظر بگیرند، احتمال بیشتری وجود دارد که از تشدید درگیری و رویارویی نظامی جلوگیری کنند و اگر کشورشان به روی تجارت بین‌المللی باز باشد، این احتمال بسیار بیشتر است. اثر تجارت بر صلح بین دو کشور پس از جنگ جهانی دوم به‌طور تجربی تایید شده است. ادغام اروپا یک مورد نمادین است. در واقع، می‌توان اشاره کرد که جریان تجاری بین اوکراین و روسیه بین سال‌های ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۲ کاهش یافته است. اوکراین در سال۲۰۱۰ حدود ۱۷درصد از هزینه‌های خود را صرف کالاهای روسی کرده است؛ درحالی‌که این رقم برای سال۲۰۱۸ کمتر از ۷درصد است.

اما استنباط از این موضوع که جهانی شدن همیشه عامل صلح است یا اینکه کاهش جریان تجاری عاملی برای درگیری است، اشتباه است. جهانی شدن توانسته است با افزایش جریان‌های تجاری دورتر، افزایش شرکا و کاهش وابستگی اقتصادی محلی به کشورهای مجاور که درگیری‌ها با آنها بیشتر است، هزینه‌های اقتصادی یک درگیری منطقه‌ای را کاهش دهد. در واقع با رشد تجارت چندجانبه، تعداد این‌گونه درگیری‌ها افزایش یافته است. همزمان با تضعیف روابط تجاری دوجانبه بین اوکراین و روسیه، هر دو کشور تجارت خود را با سایر نقاط جهان افزایش دادند. در حوزه انرژی، وابستگی تجاری اتحادیه اروپا (و به‌ویژه آلمان) به روسیه بعد دیگری از پیچیدگی پیوندهای بین تجارت و درگیری را نشان می‌دهد. بنابراین احتمالا، افزایش هزینه تحریم‌های احتمالی روسیه برای اروپا و وابستگی اروپا به انرژی روسیه، تصمیم روسیه برای حمله به اوکراین را تسهیل کرده است. با این حال فیلیپ مارتین عقیده دارد که رشد تجارت میان روسیه و اوکراین می‌تواند یکی از عوامل مهمی باشد که به جنگ پایان دهد. به‌طور خلاصه اگر رهبران کشورها هزینه‌های تخریب تجارت را در نظر بگیرند، ممکن است از وارد شدن به یک درگیری نظامی جلوگیری کنند؛ به ویژه اگر کشورشان به روی تجارت بین‌المللی باز باشد.

 

منبع:

Martin, P, T Mayer and M Thoenig (۲۰۰۸) , Make Trade Not War, the Review of Economic Studies