عضو بانکی و مالی تیم هستهای در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» تشریح کرد
فرمول تحریم زدایی برجام
گفتوگوی دکتر حمید قنبری با عضو بانکی و مالی تیم مذاکرهکننده هستهای:
آغاز حذف تحریم از زمستان
رفع تحریمهای آمریکا و اروپا در برجام چگونه انجام میشود؟
مذاکره هستهای ایران و غرب را میتوان با اثر تلویزیونی مقایسه کرد که برخی از عوامل مقابل دوربین قرار دارند و برخی پشت دوربین. بالطبع آنهایی که مقابل دوربین هستند آوازه و شهرت بیشتری از عوامل پشت صحنه دارند. در مذاکرات هستهای نیز چنین اتفاقی به وضوح قابل مشاهده است؛ بهدلیل حساسیتها و اهمیت کار، آنانکه مقابل دوربینها ظاهر میشدند به تعداد انگشتان یکدست نبودند. عواملی که در حوزه دیپلماسی مبرز بودند و مبنای سخنانشان پاسخ به مسیر طی شده بود. پس از جمع بندی برنامه جامع اقدام مشترک اما خاستگاه و جنس سوالها تغییر کرد.
در کنار سوالها و نقدها به نحوه مسیر طی شده و تبعات سیاسی آن بسیاری از فعالان کسبوکار بهدنبال آن هستند که بدانند «برجام» چه تاثیری در فضای فعالیتی آنان دارد. در واقع هر چه از 23 تیر زمان بیشتری میگذرد زمانسنجها برای اجرایی شدن برجام فعالتر میشود. زمان اجرایی شدن لغو تحریمها، روش حذف تحریمها از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا و الزامات حقوقی و مالی دوران پساتحریم از دغدغههای بخش اقتصادی کشور است. این دغدغهها در گفتوگو با «عبدالرسول دری اصفهانی» در میان گذاشته شده است. او از جمله چهرههایی است که در پشت دوربین مذاکرات قرار داشته است، اما در تدوین متن به خصوص آنجا که به بخش رفع تحریمها بازمیگردد تلاش زیادی داشته است. عبدالرسول دری اصفهانی عضو بانکی و مالی تیم مذاکرهکننده هستهای بوده است، بنابراین میتواند مطلعترین گزینه در خصوص چگونگی رفع تحریمهای مالی و بانکی علیه ایران باشد. «دنیایاقتصاد» در گفتوگویی با وی، روش رفع تحریمهای اروپا و آمریکا در برجام را بررسی کرده است.
یکی از اتفاقاتی که پس از انتشار سند وین در فضای عمومی و رسانهای برجسته شد، تمرکز بر سابقه اعضای تیم مذاکرهکننده بود. تیم مذاکرهکننده دو بخش داشت: گروهی که علاوه بر مدیریت کلان مذاکرات، واسطه رسانهای تیم با افکار عمومی بودند و به همین دلیل شناخت نسبی از آنها حاصل شده است، ولی از گروهی که در پشت صحنه تلاش میکردند و به دلیل در جریان بودن مذاکرات در عرصه عمومی ظاهر نشدند اطلاعات کمی در دسترس است. با این مقدمه گمان میکنم لازم باشد بدانیم در بین چهرههای دیپلمات و حقوقی تیم مذاکرهکننده، عضوی که متخصص امور مالی وبانکی است، از چه سابقهای برخوردار بوده است؟
سابقه را اگر قرار باشد تقسیم بندی کنم میتوان در سه بخش تحصیلاتی،حرفهای و فعالیتهای مالی، حقوقی خلاصه کرد.
حوزه تحصیلاتی من حسابداری و اقتصاد بود و به دلیل آنکه موفق به کسب رتبه اول در مقطع کارشناسی شدم، مشمول بورسیه تحصیلاتی شدم و تحصیلات خود را در رشته حسابداری در مدارج بالاتر،در انگلستان ادامه دادم وبه عضویت پیوسـته انجمن حسـابداران خبـره انگلسـتان و ویلـزو عضویـت در انجمن حسـابداران خبـره اُنتاریو در کانـادا درآمدم.
در حوزه حسابداری فعالیتهای مختلفی را تجربه کردم و در نهایت شریک موسسه حسابرسی «کوپرزاند لیبراند»Coopers & Lybrand) شدم. علاوه براین چه قبل و چه بعد ار انقلاب، در دانشگاههای معتبر ایران درامور مالی و حسابداری تدریس میکردم.
بعد از انقلاب فعالیتهایم در زمینه حل و فصل دعاوی ومذاکرات قرار دادهای بینالمللی، امور بانکی، مشاورههای مالی و حسابرسی بود و بسیاری از این فعالیتها برای دولت جمهوری اسلامی ایران بود.
بهعنوان مثال، فعالیت ۱۰ ساله من در دادگاه لاهه، تجربهای است که به نظر من از تحصیل در بسیاری از دانشکدههای معتبر جهان آموزندهتر بود. بیشتر فعالیتم در این ایام در سمت معاون یکی از داورهای ایران بود.
تا پیش از دور آخر مذاکرات هستهای، عمده فعالیتهای بینالمللی شما چه بوده است؟
بعد از بازگشت از لاهه در مذاکرات و حل اختلافات تجاری بینالمللی متعددی فعالیت داشتم. برای نمونه یکی از تجربههای من پروندهای بود در ارتباط با وصول مطالبات دولت ایران از دولت انگلیس در ارتباط با خرید تانکهای چیفتن.
این پرونده در اتاق بازرگانی بینالمللی (International Chamber of Commerce) مطرح شد که خوشبختانه نتیجه آن به نفع ایران بود. در این رابطه یکی از مسوولان وزارت دفاع انگلیس، روایتی را نقل کرد که برایم جالب بود. او گفت: وزیر دفاع انگلیس بعد از صدور رای، یکی از مقامهای ارشد موسسه حقوقی «کلیفورد چنس» را که یکی از بزرگترین موسسات حقوقی دنیاست و وکالت کشور انگلیس را بر عهده داشت، احضار میکند و به او میگوید: «تو ما را گمراه کردی، ما میتوانستیم این پرونده را با یک رقم خیلی کوچکی مصالحه کنیم؛ اما اکنون ناچار به پرداخت 400 میلیون پوند خسارت شدیم.» البته این مبلغ حق ایران بود. برای من بسیار مایه خوشحالی است که باوجود امکانات وسیع طرف مقابل، با کمک خداوند متعال و کوشش فراوان اعضای تیم حقوقی- مالی ایران موفق شدیم.
این پرونده مربوط به شکایت ایران از شرکت تسلیحاتی «خدمات بینالملل نظامی» (IMS) وابسته به وزارت دفاع انگلیس بود؟
بله پرونده IMS بود. البته اجرای رای در این پرونده و برخی دیگر از پروندهها از سوی طرف مقابل به بهانه تحریمها و سایر بهانههای بی اساس به تاخیر افتاد.
پس فعالیتهای شما ترکیبی از فعالیتهای مالی و حقوقی است؟
اگر خواسته باشم این قسمت را تکمیل کنم باید بگویم رشته اصلی من رشته مالی و فاینانس است؛ ولی در عمل، مالی و حقوقی با هم ترکیب شده است؛ بهطوریکه تبدیل به یک عنصر مذاکرهکننده امور مالی و حقوقی شدم.
چگونه وارد تیم مذاکرهکننده در پرونده هستهای شدید؟
ورود من به مذاکرات دو مقطع دارد. بار اول در حدود یک سال و اندی پیش کمیتهای در نهاد ریاست جمهوری به سرپرستی آقای دکتر نهاوندیان تشکیل شد که هدف آن انتقال تجارب متخصصان مختلف و مشورت به دولت درخصوص این پرونده بود. از من نیز برای حضور در این جلسات دعوت به عمل آمد. متاسفانه در آن مقطع به دلیل سفرهای کاری متعددی که داشتم جلسات کمی را توانستم حاضر شوم. بعد از این جلسات تصمیم بر این شد که علاوه بر کسانی که دارای تخصص و تجربه در زمینه مسائل سیاسی و دیپلماسی هستند، از متخصصان امور بانکی و مالی هم استفاده شود. جناب آقای دکتر سیف هم از من خواستند که در این حوزه به مذاکرهکنندگان کشورمان کمک شود؛ من هم با کمال میل پذیرفتم.
شما در دور آخر به تیم مذاکرهکننده پیوستید؟
بله. در دور آخر من در خدمت دکتر ظریف، وزیر محترم امورخارجه و دوستان دیگر بودم و در بخش مالی- بانکی کمک میکردم.
با توجه به تخصص شما اجازه بدهید وارد بررسی بخش رفع تحریمها در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) شویم. ساختار تحریمهای اعمال شده علیه ایران از ناحیههای مختلفی بود؛ تحریم سازمان ملل، تحریم اتحادیه اروپا و تحریم آمریکا. البته تحریمهای آمریکا به اولیه و ثانویه تقسیم میشود. تحریم اولیه یعنی آمریکاییها با ایرانیها نباید مبادلات مالی داشته باشند، تحریمهای ثانویه نیز میگوید غیرآمریکاییها هم حق انجام معامله و تجارت با ایران را ندارند. «برجام» نسبت به کدام تحریمها موثر است و کدام تحریمها را بر میدارد؟
برجام تمامی تحریمهای هستهای، اعم از تحریمهای سازمان ملل، اتحادیه اروپا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا و آمریکا چه در سطح فدرال و چه در سطح ایالتی را بهصورت جامع دربرمیگیرد.
در برجام رفع تحریمهای آمریکا به چه شکلی است؟
همان طور که اشاره کردید تحریمهای آمریکا به «تحریمهای اولیه» (Primary) و «تحریمهای ثانویه» (Secondary) تقسیم میشود. در صورتی که تحریمها تنها به روابط دو کشور مربوط شود، تحریمهای اولیه، آمریکاییها (U.S.Persons) را از انجام معاملات تجاری، مالی، سرمایهگذاری و سایر عملیات اقتصادی و هر نوع خدماتی (به جز خرید و فروش دارو و خوراک و امثالهم) منع میکند.
تعریف شخص آمریکایی شامل شهروندان، افراد و اشخاص حقوقی مقیم آمریکا، شرکتهای تابعه و شعب شرکتهای آمریکایی در خارج از این کشور میشود.
تحریمهای ثانویه (Secondary) به اشخاص غیرآمریکایی اشاره دارد.
در این مورد آمریکا اعلام کرده بود شرکتهای غیر آمریکایی را که مبادرت به عملیات مالی بانکی، تجاری، خدماتی و... با ایران کنند مجازات خواهد کرد. در واقع تفاوت تحریمهای اولیه و ثانویه این است که در نوع اول شرکتها و افراد از همکاری با ایران منع شدهاند اما در نوع دوم از سوی آمریکا تحریم میشوند.
در برجام کلیه تحریمهای ثانویه هستهای و تنها بخشی از تحریمهای اولیه برداشته شده است، از جمله خرید هواپیما و قطعات و لوازم یدکی هواپیما، کلیه خدمات مربوط به تعمیر و نگهداری هواپیما، همچنین صادرات فرش، خاویار و پسته علاوه براین کلیه شرکتهای تابعه شرکتهای آمریکایی که در خارج از ایالات متحده آمریکا به ثبت رسیدهاند، میتوانند معاملات مالی، بانکی، تجاری، خدماتی و سایر معاملات اقتصادی را از سر بگیرند.
در حقیقت تحریمهای ثانویه ایالات متحده آمریکا برای اولین باربه نوعی در قانون تحریمهای ایران (Iran Sanctions Act) مطرح شد.
این قانون که در ایران بهعنوان قانون داماتو شناخته میشود، قانونی بود که در سال 1995 به پیشنهاد دو سناتور به نامهای داماتو و کندی به کنگره ارائه و در سال 1996 تصویب شد و برای نخستین بار، ایالات متحده آمریکا براساس این قانون، تحریمهای خود را به صورت فراسرزمینی علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کرد. البته این قانون در آن زمان موفقیت چندانی نداشت و با اعتراض سایر کشورها خصوصا کشورهای اروپایی روبهرو شد اما بعدها ایالات متحده آمریکا همین روند را ادامه داد و تحریمهای فراسرزمینی متعددی علیه ایران تصویب کرد. یکی از نقاط قوت برجام این است که به این روند وضع تحریمهای فراسرزمینی آمریکا علیه ایران پایان میبخشد.
یکی از چالشهایی که قبل از برجام وجود داشت تفسیری بود که آمریکاییها از شخص آمریکایی داشتند، گاهی اوقات آمریکاییها اینگونه استدلال میکردند که یک شرکت اروپایی اگر در آمریکا شعبه داشته باشد، آمریکایی محسوب میشود، بنابراین باید تحریمهای علیه ایران را اعمال کنند. در برنامه توافق جامع این موضوع روشن شده است؟ چون این تفسیر میتواند برخی شرکتهایی اروپایی را که مشابه شرایط مورد اشاره هستند کماکان با حربه تحریم اولیه از همکاری با ایران دور نگه دارد؟
اگر شخصی یک واحد حقوقی را در کشوری به ثبت برساند، این واحد حقوقی تابع صلاحیت کشوری است که در آن به ثبت رسیده است.
بنابراین شرکتهایی که در اروپا به ثبت رسیدهاند، تابع صلاحیت آمریکا نیستند، اما چنانچه این شرکتها شعبی در ایالات متحده آمریکا داشته باشند فقط این شعب دارای تابعیت آمریکایی میشوند.
قوانین US Federal Code بهطور صریح و روشن US person را تعریف کرده است.
نکته دیگر اینکه آیا برجام در ادامه بیانیه لوزان فقط به تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای پرداخته است یا به تحریمهای دیگر نیز اشاره دارد؟
برجام در حوزه تحریمها در ادامه بیانیه لوزان تدوین شد، بنابراین کل تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای برداشته خواهد شد.
این برداشته شدن کل تحریمها در حوزه اقتصادی به چه شکل معنا پیدا میکند؟
در برجام تقریبا تمام فعالیتهای تجاری، مالی، بانکی و خدماتی از شمول تحریم خارج میشود. بهطور قطعی بگویم بخش بانکی، مالی و بیمه را کامل در بر میگیرد.
بیمه کشتیها را هم در برمیگیرد؟
بیمه هر فعالیتی که در چارچوب مقررات برجام باشد از شمول تحریم خارج میشود، تحریمهای بیمههای اتکایی،کارگزاری و... برداشته میشود؛ مثلا شما به بیمه کشتیها اشاره کردید، در برجام بخشی وجود دارد به نام کشتیرانی، کشتیسازی و حملونقل دریایی. تمامی موارد رفع تحریمی به صراحت در این بخش ذکر شده است
بیمه صادراتی چطور؟
این نوع بیمهها نیز از تحریم خارج شده است. در برجام یک بخش بابت کمک به تجارت بینالمللی وجود دارد. در آنجا نه تنها موسسههای اعتباری صادراتی «Export Credit Agency » میتوانند ضمانتهای صادراتی صادر کنند، بلکه ایران میتواند از بانکهای خارجی وام بگیرد، حتی در مورد موسسات مالی بینالمللی مثل بانک جهانی، در برجام صحبت شده و آنها هم جزو موسسات آمریکایی تلقی نمیشوند و Non US financial Institution؛ یعنی موسسات مالی غیرآمریکایی به حساب میآیند.
بنابراین ما میتوانیم از موسسات بینالمللی وام دریافت کنیم؟
ارائه خدمات موسسات بینالمللی نیاز به توضیح دارد. اشاره کردم برجام به اعمال تحریمهای ثانویه آمریکا خاتمه میدهد، اما تحریمهای اولیه که قبل از تحریمهای هستهای و از سالها قبل به اجرا درآمده، ادامه دارد. تحریمهای اولیه بر ممنوعیت خدمت نیز تاکید دارد. ممنوعیت خدمت فقط به محدود شدن صادرات کالا از آمریکا به ایران محدود نمیشود، بلکه بر ممنوع بودن هر نوع خدمتی به ایران تاکید دارد. در این تقسیمبندی اگر ایران از بانک جهانی که محل پرداخت آن از منابع آمریکاست درخواست وام میکرد، کارمندی که در آنجا پرونده ایران را بررسی میکرد، در واقع در حال ارائه خدمت به ایران میشود. این کار از نظر تحریمهای اولیه ممنوع بود بنابراین چون تحریمهای اولیه ادامه دارد کماکان ارائه خدمات به ایران از سوی موسساتی که در آمریکا به ثبت رسیده و فعالیت دارند ممنوع است اما موسسات مالی بینالمللی اگر در خارج از آمریکا واحد حقوقی مستقلی داشته باشند ارائه خدمات به ایران را از سر میگیرند.
در آمریکا قانونی با عنوان International Financial Institution Act (قانون نهادهای مالی بینالمللی) وجود دارد. این قانون میگوید اگر نهادهای مالی بینالمللی بخواهند به ایران وام بدهند دولت آمریکا موظف است با آن مخالفت کند. اگر هم وام تصویب شد، دولت آمریکا به میزان وام داده شده به ایران از کمک سال آینده خود به آن نهاد بکاهد.در برجام به این موضوع پرداخته شده است؟
این سوال مهمی است. در برجام به وامهای ترجیحی «Concessional Loans» نهادهای بینالمللی اشاره شده است. ایران وامهای ترجیحی و وامهای بلاعوض میتواند دریافت کند. صریحا آمده که دولت ایران میتواند وامهای بلاعوض بگیرد. پس طبق برجام اعطای وامهای بلاعوض مجاز است اما دولت آمریکا اجازه نمیدهد از سهم خود به ایران کمک بلاعوض کنند. ولی آمریکا نمیتواند از پرداخت وام یک موسسه بینالمللی که تامینکننده آن آمریکا نیست ممانعت به عمل آورد.
نکتهای که وجود دارد این است که آمریکا در اکثر موسسات بینالمللی بزرگ عضو است و نفوذ بالایی دارد بنابراین سوال را به گونهای دیگر طرح میکنم، با اجرایی شدن برجام آیا ایران میتواند به راحتی با برخی موسسات بینالمللی که در ایالات متحده مستقر هستند مانند بانک جهانی همکاری داشته باشد؟ و این موسسات اقدام به تامین مالی پروژهها در ایران کنند؟
در برجام یک تبصره وجود دارد که موسسات مالی بینالمللی جزو موسسات مالی آمریکایی محسوب نمیشوند. این موضوع در ضمیمه 2 (annex 2) صریحا آمده است. وقتی موسسات مالی غیرآمریکایی میتوانند با ایران کار کنند، مسلما آنها هم میتوانند به ایران وام بدهند ولی به دلیل وجود تحریمهای اولیه باید مورد را بهصورت خاص بررسی کرد زیرا اگر تحت هر عنوانی دریافت این وام مستلزم خدمت یک آمریکایی یا پول آمریکایی باشد، در بخش تحریمهای اولیه میگنجد بنابراین باید موارد را بررسی کرد و نمیتوان بهصورت کلی حکم داد.
در برجام عبارت «کلیه خدمات مربوط به بندهای فوق» در آخر همه حوزههای مختلف که شامل تحریم است تکرار میشود، یعنی related services یا associated services در پایان عبارتها گنجانده شده است. منظور از این مورد چیست؟
سوال بسیار خوبی پرسیدید. در برجام علاوه بر اینکه رفع تحریم بخشهای مالی و اقتصادی بهطور مجزا آمده چنین عبارتی نیز درج شده زیرا هر فعالیت مستلزم یکسری خدمات جانبی است. برای مثال حمل بار مستلزم گرفتن بیمه است. بیمه تحت عنوان حمل بار بیان نشده است. بلکه در قالب associated services یا خدمات جانبی بیان شده است. یعنی برای هر کاری که در برجام گفته شده ایران میتواند انجام دهد، خدمت جانبی آن نیز باید از شمول تحریم خارج شود. بر این اساس اتحادیه اروپا و دولت آمریکا متعهدند خدمات جانبی را نیز از شمول تحریم خارج کنند. در برجام تعریف بسیار جامعی از خدمات جانبی یا Associated Services شده که میتواند تحریمهای اولیه «primary» را نیز باز کند. به این معنی که اگر بانک ایرانی بخواهد از سوئیفت استفاده کند، مستلزم این است که بهروزترینترین نسخه نرمافزاری را از شرکت اوراکل یا مایکروسافت تهیه کند. در حالت عادی چون هر دو شرکت آمریکایی هستند از فروش هر نوع محصولی به ایران منع شدهاند اما در حال حاضر دولت آمریکا تعهد کرده که هر نوع خدمات جانبی که برای اجرای برجام لازم است، ارائه کند. بنابراین اگر بانکهای ایران برای اتصال به سوئیفت نیاز دارند که نرمافزارهای خاصی را روی سیستمهای کامپیوتری خود نصب کنند، باید مجوز خرید آن نرمافزارها به آنها داده شود.
پس از برنامه اقدام مشترک که سال ۲۰۱۳ مورد توافق ایران و گروه ۵+۱ قرار گرفت، آمریکا تفسیری از آن منتشر کرد که از برخی جهات منجر به محدود و مضیق کردن محتوای توافق میشد. بهعنوان مثال اعلام کرد درست است که در متن گفته شده خدمات قطعات هواپیمایی غیرنظامی به ایران داده شود، ولی به شرکتهایی که نامشان در فهرست SDN ایالات متحده است، این خدمات ارائه نمیشود. چون اسم همه شرکتهای ایرانی در این فهرست بود، عملا این بند کارآیی نداشت. در حال حاضر این مشکل وجود دارد که مجددا احتمال دارد طرف مقابل، دستورالعملها یا بخشنامههایی صادر کند که با متن توافق و مذاکرات انجام شده مغایرت داشته باشد. این موضوع در برنامه جامع چگونه حل شده است؟
به دلیل همین مشکلاتی که شما اشاره کردید در برجام ذکر شده که دستورالعملها و راهنماها باید با هماهنگی طرفین صادر شود. مقررات اجرایی که طرف مقابل برای عملیاتی شدن برجام صادر میکند حتما با ایران باید مشورت کند. لغت consult یا مشورت با این هدف آمده است که ایران اطمینان حاصل کند آنچه را که طرف مقابل بهعنوان راهنمای برجام در دسترس عموم قرار میدهد، با واقعیتها و هدف برطرف کردن تحریمهای اقتصادی همخوانی داشته باشد؛ بنابراین اینبار همه تعهد دادند که قبل از اینکه هرنوع راهنمایی را صادر کنند با ما مشورت کنند.
نکته دیگر به پیچیدگی قوانین تحریمها از سوی طرفهای اعمالکننده بهخصوص آمریکا بازمیگردد. چه تضمینی در برجام وجود دارد که تحریمهای رفع شده با یکسری از مواد قانونی قبلی که در متن برجام به آنها اشاره نشده مجددا فعال نشود؟
دولت آمریکا و اتحادیه اروپا از طرف خودواعضای اتحادیه به دولت ایران تعهد دادهاند که کلیه تحریمها و اقدامات بازدارنده هستهای را برطرف کنند.
اما سوال درستی است، هیچ اعتمادی وجود ندارد که تمامی مواد مورد اشاره رفع تحریمها را پوشش دهد، بهخصوص که در آمریکا قوانین از پیچیدگیهای بالایی برخوردارند. این نکته را تیم ایران در نظر داشت و با وجود مطالعات گستردهای که بخش حقوقی وزارت خارجه انجام داده بود بهعنوان یک دغدغه از سوی تیم ایرانی مطرح شد، به همین دلیل از دولت آمریکا و اتحادیه اروپا خواسته شد که representation بدهند یااطمینان دهند که رفع تحریمها کامل و جامع خواهد بود. حقوقدانان اهمیت representation را به خوبی درک میکنند. (به فارسی این واژه اقرار یا اذعان ترجمه میشود). براین اساس طرفهای مقابل ایران اقرار کردهاند که کلیه مواد قانونی که مربوط به تحریمهای هستهای میشود، در برجام آمده است و اگر بعدا متوجه شدند که مادهای از قلم افتاده است. موظف به رفع آن هستند. این اتفاق واقعا یک پیشرفت خوبی بود که به ایران اطمینان میدهد کلیه تحریمهای هستهای چه بهطور مشخص در برجام آمده باشد چه بعدا در مواد قانونی دیگر پیدا شود، برداشته شود.
پس میتوان نتیجه گرفت مواردی که در برجام اشاره شده است، کف تحریمها است؟
صریحا آمده است که اگر ایران در اجرای کامل ضمیمه 2 برجام (annex II) که برداشتن تحریمهای اقتصادی و مالی و بانک است، به مانعی برخورد کرد آنها موظف هستند اقداماتی را برای بر طرف شدن آن انجام دهند.
سیستم حکومتی آمریکا علاوه بر اختیاراتی که به دولت فدرال داده به ایالتها نیز اختیاراتی اعطا کرده است. تحریمهای آمریکا، بخشی فدرالی است و بخشی دیگر مربوط به ایالتها است. در برجام چگونه با این دو سطح تحریم برخورد شده است؟
کاملا درست است. تحریمهای آمریکا شامل قوانین مصوب، در سطح فدرال یا ایالت و فرامین اجرایی رئیسجمهوری است. تمام فرمانهای اجرایی که تا به حال درخصوص تحریمهای هستهای صادر شده بود، برداشته شدند. حتی یک فرمان اجرایی هم بود که تمام آن مربوط به هستهای نبود، موارد دیگری هم داشت ولی قسمتهای هستهای برداشته شد.
اما همانطور که اشاره کردید ایالتها نیز مختار بودند که یکسری قوانین تحریمی علیه ایران وضع کنند، مثلا یکسری از این قوانین این بود که هر غیرآمریکایی که یک قراردادی با ایالت یا دولت محلی دارد و از محل وجوه عمومی ایالتی قراردادی منعقد کند، نمیتواند با ایران همکاری کند.
تیم مذاکرهکننده ایران اصرار بر لغو کامل تحریمها داشت، بنابراین دولت آمریکا تعهد داد هراقدامی که لازم است، تشویقی یا تنبیهی بهعمل بیاورد که ایالتها این نوع تحریمها را بردارند. یک جای برجام نیز به صراحت آمده است برخی مواردی که در اختیارریاست جمهوری است، دستور مقتضی در جهت برداشتن تحریمها صادر شود، بنابراین برای این موضوع هم آمریکا برای برداشته شدن تحریمها تعهد داده است.
آیا در برجام بندی وجود دارد که مانع از بازگشتپذیری تحریمها در قالب دیگری شود؟
بله در برجام عبارتی وجود دارد که تصریح میکند آمریکا و اتحادیه اروپا حق ندارند اقدامات محدودکنندهای را به نوع و شکل دیگری به جای تحریم تصویب کنند. مذاکرهکنندگان ایرانی تلاش کردند با استفاده از این عبارت از بازتولید تحریمها در هر قالبی جلوگیری کنند. امکان داشت طرف مقابل، تحریمهای هستهای و مواد مرتبط با آن را بر اساس برجام رفع کند، اما در آینده مشکلاتی به وجود آورد، چه از طریق مقررات اداری و چه مقررات نظارتی که باعث از بین بردن آثار لغو تحریمها بشود. دراین حالت تحریمها بهصورت اسمی برداشته شده است اما در واقعیت و به شکل دیگر وجود دارد چون عملا جلوی فعالیتهای اقتصادی ایران با بخشنامه و اقداماتی نظیر آن گرفته شده. طرف مقابل در این مورد نیز تعهد داده است که به هیچ وجه نباید موردی (اداری، نظارتی و...) را پیش بیاورد که آثار آن مانند تحریمها باشد و جایگزین آن شود.
اگر دولت تغییر کرد، وضعیت چه میشود؟
این هم جزو تعهدات طرف مقابل است. طرف مقابل تعهد داده است این قوانین و تحریمهایی که برداشته میشود نه دوباره وضع شود و نه مشابه آن به اجرا گذاشته شود.
بنابراین تحریمها برگشتپذیر نیست؟
تمامی این موارد که من اشاره کردم با فرض اجرای تعهدات دو طرف است، اگر طرف مقابل به تعهداتش عمل نکرد طرف دیگر نیز به تعهداتش عمل نمیکند، اما در حالت اجرای تعهدات، برجام اجازه نمیدهد تحریمها دوباره بازگردد.
در حقوق قرارداد یا لازم است یا جایز. قرارداد جایز قراردادی است که طرفین هر زمانی که بخواهند میتوانند آن را ملغی کنند؛ مثل قرارداد وکالت که هر زمان موکل بخواهد میتواند وکیل خود را عزل کند. قرارداد لازم این است که شما به آن پایبند هستید و اگر آن را اجرا نکنید نقض تعهد کردهاید. برجام از این منظر لازم است یا جایز؟
این نکات حقوقی است و همکاران وزارت خارجه صلاحیت پاسخ را دارند اما بهعنوان یکی از اعضا میتوانم بگویم اگر تعهدات از طرف دولت آمریکا یا اتحادیه اروپا و اعضای آن به هر شکلی انجام نشود، نقض توافق خواهد بود.
ضمانت اجرای تعهدات چیست؟
این قرارداد در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب رسیده یعنی تبدیل به یک قرارداد بینالمللی شده است. بنابراین فقط آمریکا طرف ایران نیست. کما اینکه تلاش شده به دلیل خوشبین نبودن به طرف مقابل راه بد عهدی به لحاظ حقوقی بسته شود. علاوه براین اگر دولتهای متعهد به قرارهای خودشان عمل نکنند، بهترین ضمانت اجرا این است که ماهم میتوانیم به تعهدات خود عمل نکنیم.
توافقهایی مانند برجام با مشکلی که روبهرو هستند نحوه استفاده از آن برای شرکتها و بخشهای اقتصادی است. این متنها پیچیدگیهای خاص خود را دارد. شرکتها و فعالان اقتصادی چگونه باید از اصل موضوعات مندرج در برجام مطلع شوند؟
در برجام تعهد به شفافیت قید شده است. اگر شرکتهای خارجی میخواهند بهطور شفاف در مورد برداشته شدن تحریمها بدانند میتوانند به ضمیمه دوم برجام مراجعه کنند.
تمام مواد قانونی که باعث برداشته شدن تحریمها شده است، در این ضمیمه تکتک اسم برده شده. در ضمیمه دو به قوانین تحریمهای ایران اشاره شده است. برای مثال، یکی از قوانین«قانون تحریم ایران» (ISA) است. (براساس این قانون دامنه تحریم علیه نهادهای مالی، موسسات بیمه، «موسسات اعتباری صادراتی» یا شرکتهایی که بیش از ۲۰ میلیون دلار در صنایع انرژی ایران سرمایهگذاری میکنند، افزایش مییابد.) در ضمیمه دو این قانون آمده و به روشنی مشخص شده که شرکتها چگونه میتوانند با ایران همکاری داشته باشند. همانطور که در سوال اشاره شد اگر نیاز به راهنما داشته باشد، یک کمیته مشترک وجود دارد که میتواند از اتحادیه اروپا و دفتر کنترل داراییهای خارجی آمریکا (The Office of Foreign Assets Control (OFAC در این رابطه توضیح خواسته شود. اتحادیه اروپا و آمریکا تعهد دادهاند که اطلاعات لازم را در اختیار کاربران برجام قرار دهند.
این نکته شما امکان دارد در قالب عدم تبعیض جلوه کند. برای نمونه ممانعتی از همکاری شرکتها با ایران به عمل نیاید اما کمکهایی به شرکتهای متقاضی همکاری با دیگر کشورها میشود از شرکتهای همکار با ایران دریغ شود؟
طرفهای ایران تعهد به عدم تبعیض دادهاند، صریحا گفته شده است که رفتار آنها با ما بر اساس احترام متقابل است «mutual respect» و بدون اعمال هرگونه تبعیضی.
یکی از نکات جدید برجام اصل حسن نیت است، منظور از این اصل چیست؟
اصل حسن نیت (Good Faith) به معنای صداقت در نیت و عمل است. به معنای دیگر اگر میدانید که نمیتوانید کاری را انجام دهید نباید متعهد شوید و اگر تعهد دادید باید به آن پایبند و رفتار صادقانه در برابر آن داشته باشید. نکته دیگر آنکه اگر فکر میکنید با این موادی که آوردهاید طرف مقابل را گمراه میکنید، مسوول و مقصر هستید و این حسن نیت نیست. بنابراین صریحا آمده است که تعهدات طرف مقابل باید مبتنی بر حسن نیت باشد. آثار حقوقی چنین اصلی بسیار زیاد است و تلاش این بود خلأهای احتمالی در توافق ژنو پوشش داده شود.
قبلا مقرراتی وجود داشت مبنی بر اینکه داراییهای مسدود شده ایران باید در همان کشوری که مسدود شده نگهداری شود و از همان کشور خرید انجام شود. آیا با اجرای برجام، ایران اختیار داراییهای خود را به دست خواهد گرفت و میتواند به هرجایی که میخواهد، انتقال دهد؟
صد درصد. یکی از مواردی که در ضمیمه دو آمده در این خصوص است و تاکید دارد که کلیه داراییها و وجوه متعلق به ایران، بانک مرکزی و اشخاص حقیقی و حقوقی که نزد موسسات مالی مسدود شده از تاریخ اجرای برجام بدون هیچ قید و شرطی آزاد میشود و ایران در استفاده از آن آزاد است. ولی این بند مربوط به مواردی هست که در خارج از آمریکا وجود دارد و منابع بلوکه شده در آمریکا را شامل نمیشود. خوشبختانه داراییهای ایران در آمریکا، در مقابل داراییهای موجود ایران در خارج از آمریکا بسیار ناچیز است.
با اجرایی شدن برجام ایران میتواند اوراق مشارکت در اروپا منتشر کند؟
صریحا در ضمیمه دوم آمده است که خرید و فروش و انتشار اوراق قرضه توسط دولت جمهوری اسلامی و موسسات مالی آزاد است بنابراین ایران میتواند وارد بازار سرمایه اروپا شود.
یکی از لازمههای انتشار اوراق تعیین درجه اعتباری از سوی موسسات اعتبارسنجی است. در دوران تحریم این موسسات از ارائه چنین خدمتی به ایران خودداری میکردند آیا پس از اجرایی شدن برجام چنین اقدامی از سر گرفته میشود؟
چون تمامی خدمات تبعی موارد قید شده در برجام تعهد شده است رتبه بندی اعتباری ایران برای انتشار اوراق نیز جزو خدمات مرتبط به حساب میآید و انجام میشود.
نظام تحریمهای اعمال شده علیه ایران چند لایه است و به بهانههای مختلف اعمال شده است. برجام فقط به رفع تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای میپردازد، بنابراین برخی شرکتها که به بهانههای دیگر تحریم شدهاند کماکان در فهرست تحریمها باقی میمانند. خطری که وجود دارد این است که موسسات ایرانی اگر با این شرکتهایی که از سوی طرف مقابل تحریم هستند مجددا مشمول تحریم قرار گیرند و اگر بهخاطر تحریم شرکتها با آنها همکاری نکنند، به نوعی این شرکتها در داخل نیز تحریم میشوند. آیا برجام درخصوص تسری تحریم اقدامی انجام داده است؟
اول اینکه تمامی تحریمهای اعمال شده علیه ایران ظالمانه است و ایران در این خصوص مظلوم واقع شده است. تحریمها چه به بهانه هستهای باشد و چه به بهانه غیرهستهای یک ظلم آشکار به کشوری است که میخواهد ضمن احترام به حقوق دیگران بهصورت مستقل فعالیت کند. اما این نکته که اشاره شد مهم است و اتفاقا تیم مذاکرهکننده به آن توجه داشت تا اجازه ندهد با دست خودمان شرکتها را در داخل تحریم کنیم. خوشبختانه ضمیمه دوم توافق شده است که در داخل ایران تمام افراد میتوانند بدون توجه به لیست تحریمها با هم همکاری داشته باشند. هیچ بانکی نمیتواند بگوید با فردی که در لیست تحریم قرار دارد کار نمیکند چون امکان تسری تحریم وجود دارد و من هم تحریم میشوم. صریحا در برجام آمده مبادلات داخلی از تسری تحریمها مصون است. حتی بالاتر از این، بانکهای خارجی نمیتوانند بگویند که یک بانک ایرانی با کسی که در لیست تحریم است کار کرده و ما با آن بانک ایرانی نمیتوانیم کار کنیم. در ضمیمه دو آمده است اگر بانک ایرانی با یک نفر که در فهرست تحریمها است کار کرده باشد بانک اروپایی مشکلی برای همکاری با آن بانک ندارد بهشرطی که در آن معامله به خصوص(بانک ایرانی و فرد تحریمی) مستقیم و غیرمستقیم مداخلهای نداشته باشد. بنابراین بانکهای اروپایی نمیتوانند در این زمینه بهانه داشته باشند.
پس ایران تحریمها را در نظام داخلیمان به رسمیت نشناخته است؟
ایران در نظام خارجی نیز تحریمها را به رسمیت نشناخته است. در برجام صریحا آمده است که دولت جمهوری اسلامی ایران هیچ کدام از تحریمها را به رسمیت نمیشناسد.
آنها هم قبول کردهاند.
امضای آنها پای برجام است.
فرض کنید از امروز برجام اجرایی شده است، نهادهای اقتصادی ایران آن نکات کلیدی و مخاطراتی که باید در نظر داشته باشند، چیست؟
سوال شما را به دو دسته تقسیم میکنم. موسسات مالی و سایر موسسات. در جریان هستید که پس از جمع بندی برجام، سرمایهگذاران خارجی بهصورت سیل آسا برای سرمایهگذاری به ایران میآیند. این اتفاق ادامه خواهد داشت چون ایران از منابع بسیار خوب و همچنین استعدادهای بالایی برخوردار است.
رکود اروپا و مشکلات یونان هم بر جذابیت ایران اضافه میکند چون سرمایهگذاران تمایل دارند برای کسب بازدهی بالاتر به مناطق بکر اقتصادی مهاجرت کنند. نهادهای اقتصادی ایران باید در زمینه امضای قراردادها،حرفهای و ماهرانه عمل کنند و آگاهی کامل نسبت به توانایی فنی و مالی و صداقت طرف مقابل قرارداد را داشته و در یک کلام، باید حداکثر توان خود را برای بستن یک قرارداد برد-برد به کار گیرند.
این موضوع در مورد بانکها کمی متفاوت است. بانکهای ایرانی در چند ساله گذشته بهدلیل دوری از محیط بینالمللی از استانداردهای بینالمللی عقب ماندهاند و سازگار با استانداردهای موجود نیستند. چه خوب است بانکها از فرصتی که تا اجرای برجام باقیمانده استفاده کنند و کلیه سیستمهای خود را به روز درآورند و مقررات، رویهها و فرآیندهای لازم را پیادهسازی کنند. دیگر مانند قبل تعاملات خارجی فقط محدود به گشایش اعتبارات اسنادی نیست، باید زیرساختها اصلاح و به روز شود. شرایط عوض شده و باید آن را به درستی شناخت تا بتوان پیادهسازی کرد. آییننامهها و مقررات بینالمللی نظیر مقررات مبارزه با پولشویی باید به دقت اجرا شود.
بانک مرکزی هم باید بخش نظارتی خود را قوی کند، به نفع بانک مرکزی است که اطمینان حاصل کند تمامی مقرراتی که امروزه برای کار با بانکهای بینالمللی لازم است در همه بانکها به اجرا در میآید.
شما به تفاوت بانکها و سایر موسسات مالی اشاره کردید و گفتید از فرصت در نظر گرفته شده برای امضا و اجرای برجام استفاده کنند، این استفاده در حوزه کاری بانکها به چه شکل ترجمه میشود؟
بانکهای ایرانی باید ترازنامههای خود را شفاف کنند و مشکلات احتمالی در آن را به شکل استاندارد رفع کنند. مطالبات غیر جاری یکی از این مشکلات است که باید از مسیر درست حل شود. بانکهای خارجی به این مسائل توجه دارند و برای همکاری این مسائل را در نظر میگیرند.
فعالیتهای بانکی باید به بهترین روش (best practice) موجود، اجرا شوند. از این اقدامات باید در بخش حاکمیت شرکتی، سیستمها و کنترلهای داخلی، نقدینگی، اعتباری و... استفاده شود. بهبود مستمر روند نقدینگی، تسویهپذیری و نقدشوندگی از جمله اقداماتی است که باید در دستور کار بانکها قرار گیرد. بانکها در این مدت باید به سرعت آموزش کارکنان خود را بالاببرند تا در روز موعود از این ناحیه به مشکل نخورند و با آزمون و خطا پیش نروند.
میتوانید برآوردی از زمان رفع تحریمها داشته باشید؟
پیشبینی میشود اجرایی شدن برجام و رفع تحریمها تا حدود 6 ماه دیگر عملی شود.
به امسال میرسد؟
احتمال آن بسیار زیاد است که در فصل چهارم امسال رفع تحریمها اجرایی شود. بنابراین وقت کافی است که موسسات مالی و غیرمالی ایران خود را به سطح مورد انتظار برای همکاری با طرفهای خارجی برسانند.
ارسال نظر