فقط پنج سال حکم برای هیچی!

به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ در شوروی، گاهی حتی یک جمله می‌توانست سرنوشت فرد را رقم بزند. همه چیز می‌توانست دلیلی برای محکومیت باشد. روایت‌هایی که نشان می‌دهند چگونه فضای سرکوب، طنز تلخی را در میان مردم شکل داده بود—طنزی که خود بازتابی از واقعیت تلخ زندگی در آن دوران بود.

زنی به یک فروشگاه مواد غذایی ‌رفت و پرسید: گوشت دارید؟ 

ـ خیر. 

: شیر چطور؟ شیر دارید؟

ـ خانوم ما کارمون فقط اینه که گوشت نداشته باشیم. اگر دنبال مغازه‌ای می‌گردید که شیر نداشته باشه باید همین خیابون رو صد متر برید بالا.

یک روز یک زندانبان از یک زندانی سیاسی پرسید: چند سال بهت حکم دادن؟ زندانی گفت ده سال. زندانبان پرسید: جرمت چی بوده؟ زندانی جواب داد: هیچی. زندانبان گفت: «دروغ می‌گی. واسه هیچی فقط پنج سال حکم می‌دن». 

شخص نیکوکاری فوت کرد و وارد بهشت شد. بعد از مدتی آرامش مطلق در میان گل‌‌ها و جویباران بدون هیچ نگرانی، او را کسل کرد. بنابراین درخواست کرد تا اجازه دهند به عنوان توریست از جهنّم بازدید کند. با درخواست او موافقت شد. در جهنّم مردمی را دید که ورق‌بازی می‌کردند، شراب می‌نوشیدند و عشقبازی می‌کردند. از وضع آن‌ها خوشش آمد و وقتی به بهشت برگشت درخواست کرد که به طور دائمی به جهنم منتقل شود. با این درخواست هم موافقت شد. امّا به محض اینکه به دروازه جهنم رسید دیوها او را گرفتند و میان بشکه‌ای از قیر داغ انداختند. او فریاد کشید و گفت: چه خبر شده؟ بار قبل که اینجا بودم مردم در حال تفریح و نوشیدن و عشقبازی بودند. دیوها گفتند: اون‌جا منطقه مخصوص توریست‌هاست و زیر نظر واحد پروپاگاندا اداره می‌شه. اینجا منطقه ساکنان دائمیه و مسئولش ماییم. نباید این‌ها رو با هم اشتباه می‌گرفتی.