«تجارت فردا» وضعیت اسفبار جنگلها را بررسی کرد؛
مرثیهای برای جنگلهای هیرکانی
به گزارش گروه آنلاین روزنامه دنیای اقتصاد؛ جواد حیدریان در گزارشی که با مشورت دکتر کیومرث سفیدی، جنگلشناس و استاد دانشگاه، نوشته شده به «مجوز برداشت درختان» و وضعیت اسفبار جنگلهای هیرکانی پرداخته است.
«مرثیه برای درختی که به پهلو افتاده است» نام مجموعه شعری از غلامرضا بروسان است. شاعری که البته دیگر در این جهان نیست، اما نام کتاب او به شکل باورنکردنی به داستان این روزهای جنگلهای هیرکانی شبیه است.
درختانی که به پهلو افتادهاند و بیآنکه وظیفهای برای آنها در نظر گرفته باشند، از سوی سازمان متولی جنگلها مجوز تخریبشان داده شده است.
آنچه دارد رخ میدهد یک تراژدی است. در اکوسیستم جنگلی هر درخت وظیفهای دارد و نقشی بازی میکند. جنگل صحنه یک نمایشنامه در حال اجراست.
سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در اقدامی حیرتآور و تاسفبرانگیز مجوز برداشت درختان شکستهایستاده، خشک، سرپا و خطرساز را صادر کرد.
به عقیده مدافعان محیط زیست، این دستور مخالف بدیهیات علم جنگلداری و آشکارا مقدمه تشدید فروپاشی بومسازگانهای جنگلی است.
در همین زمینه کارزاری به امضای صدها نفر از مدافعان محیط زیست رسیده که طی آن به رئیسجمهور تذکر دادهاند که اقدام سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور مغایر «بند ف ماده ۳۶ قانون برنامه پنجساله هفتم توسعه اقتصادی» (قانون تنفس جنگل و ممنوعیت بهرهبرداری چوب هیرکانی مصوب ۱۳۹۶) است.
امضاکنندگان از آقای پزشکیان خواستهاند که اجازه ندهد «قانون تنفس جنگل» شکستهشده یا بهطور ناقص و گزینشی اجرا شود و نگذارد مافیای چوب، دوباره به جنگل بازگردد.
دکتر کیومرث سفیدی معتقد است: اصولاً در جنگلشناسی و در علم جنگل اگر درختی برای ما کاری انجام دهد و نقشی از نظر اکولوژیک بازی کند و به زبان ساده، ماندن آن درخت بتواند منافعی را برای اکوسیستم جنگل به دنبال داشته باشد، ما میتوانیم آن درخت را برداشت نکنیم و آن را نگه داریم.
این قاعده اگرچه در مورد درختان زنده سرپا رعایت میشود اما در مورد درختان افتاده نیز صدق میکند.
اگر درختی بالای ۲۰ سال در جنگل افتاده باشد، دیگر کسی به آن دست نمیزند. نه به خاطر اینکه دوستدار محیط زیست باشند، بلکه به این خاطر که این درخت دیگر به درد بازار چوب نمیخورد که بتوان بر اساس نیازهای اقتصادی آن را برداشت کرد.
باید کارشناس حرفهای و ماهر چنین کاری را انجام دهد. باید مراقب بود همه درختان افتاده از جنگل خارج نشوند و کانونهای تنوع زیستی از جنگل حذف نشوند.
قانون تنفس جنگل ایده بسیار خوبی است، اما در کشور ما اجرا نشد. در داستان تنفس فقط بهرهبرداری قانونی شرکتها را تعطیل کردیم ولی هیچ کار دیگری بر اساس مصوبات دوازدهگانه قانون تنفس جنگل انجام ندادیم.
بحث حفاظت از جنگل که وظیفه دولت بود اجرا نشد، همچنین قاچاق چوب نیز به خوبی کنترل نشد. در حال حاضر طرح تنفس جنگل دیگر طرح خوبی نیست، چون جنگلها در حال تخریب است.
طرح تنفس جنگل به دلیل چالش در مرحله اجرا، این فرصت را به قاچاقیان، دامداران و زمینخواران و همه معارضان جنگل داد تا بتوانند راحتتر کار خود را انجام دهند.
منبع: تجارت فردا، شماره ۵۷۰