نویسنده: عبدالرحمان ماه‌وش/ کارشناس ارشد معماری
در دهه‌های اخیر استفاده مناسب از نواحی قدیمی درون بافت‌های شهری اهمیت بسیاری پیدا کرده است و بسیاری از این نواحی که غالبا در میانه شهرها هم قرار دارند، به دلیل قدمت در برگیرنده اماکن تاریخی هستند. تجربه موفق احیای شماری از محله‌های تاریخی شهرها که در معرض تخریب و نوسازی قرار داشتند و اکنون به نقاطی زنده و پرشور و پویا تبدیل شده‌اند، چشم‌انداز تازه‌ای است در بهبود استانداردهای زندگی و گردشگری و تسهیلات مرتبط با آنها. تغییر نگرش به بافت‌های تاریخی و جذابیت روزافزون این نواحی و آگاهی از کیفیت ذاتی آنها، این محله‌ها را به نقاطی مطلوب و البته کمیاب تبدیل کرده که در آنها حفظ و تقویت بافت اجتماعی و اقتصادی به موازات مرمت و احیای فیزیکی انجام پذیرفته است. از این‌رو باید تاکید کرد که احیای محله‌های شهری تاریخی هم مستلزم نوسازی بافت کالبدی و هم استفاده اقتصادی فعال- یا بهره‌برداری- از بناها و فضاهاست و احیای کالبدی و هم احیای اقتصادی ضروری است. در چند دهه گذشته مقوله طراحی شهری به‌طور وسیعی بر مساله احیای شهری متمرکز شده است. شهرهای صنعتی در سراسر دنیا در تلاش برای یافتن پاسخی به تغییرات ساختاری اقتصاد و اولویت‌های بازار و تاثیر آن بر شکل فیزیکی شهر بوده‌اند. طرح‌های احیا عمدتا بر نواحی مرکزی شهرها و نواحی کنار ساحل متمرکز بوده است.

در فرآیند احیا، نقش مشارکت صاحبان سرمایه در تامین مالی و مدیریت مناطق شهری انکارناپذیر است و با توجه به مخارج بالای توسعه و بهسازی بافت‌های شهری، غالبا بخش عمده منابع را نهادهای دولتی تامین می‌کنند؛ اگرچه این موضوع در کشورهای در حال توسعه یا جهان سوم به علت عدم ثبات مدیران و مسوولان و فقدان تعهد و تخصص لازم در برنامه‌ریزی، عملا به اغتشاش در تصمیم‌گیری و اتلاف سرمایه‌های محدود طرح‌های نوسازی و احیای شهری می‌انجامد و تجربه‌های ناموفق و ناقص از نقش دولت مرکزی تنها جنبه‌های تخریبی را در نظر می‌آورد. با تاکید بر این نکات، در این نوشتار، تجربه یکی از موفق‌ترین طرح‌های حفاظت و احیا در آمریکای شمالی به‌عنوان نمونه مرور شده است.

جزیره گرنویل یا گرنویل آیلند، محدوده‌ای با وسعت تقریبی 14 هکتار در مرکز شهر ونکوور کاناداست. این محدوده با قدمت صد سال، محل استقرار برخی کارخانه‌ها بوده است که پس از اجرای طرح‌های توسعه در سال‌های دهه 1970، با حفظ ساختمان‌های موجود، به محل سالن‌های نمایش و بازار روز و فروشگاه‌های هنری و رستوران و هتل تبدیل شده است. امروزه این ناحیه ونکوور دارای بیشترین تعداد بازدیدکننده است.

سه جنبه از برنامه توسعه گرنویل آیلند موجب موفقیت این طرح شد که دو مورد از آنها به ایجاد مکانی مناسب مربوط می‌شود. اولین مورد، رشد و توسعه اقتصادی جدید در ساختمان‌های موجود یا درون پوسته ساختمان‌های موجود است که پاسخی است به خواست حفاظت ساختار و استمرار شخصیت مکانی طرح و بر منظر ساختمان‌های حفاظت شده با جزئیات و طراحی خاص آنها تاکید کردند که باعث شاخص شدن هویت طرح شد. دومین مورد دربرگیری و ترکیب کاربری‌های گوناگون بود که در ساعات مختلف روز پاسخگوی سنین مختلف باشد. در نهایت این طرح را دولت فدرال با برنامه‌ای ساده اجرا کرد. زمانی که دولت متعهد به کار شد، در طول یک دهه، ایده به واقعیت اجرایی تبدیل شد که در طرح‌های شهری پدیده‌ای شگفت می‌نمود. ادامه توسعه به گونه‌ای تقسیم شد که به صورت طبیعی به روند رشد خود ادامه دهد. امروزه این مکان احیا شده، همچنان مطابق با اصول اولیه‌ای فعالیت می‌کند که آن را به توسعه‌ای موفق رساند. این طرح یکی از بهترین طرح‌های توسعه شهر و لنگرگاه در آمریکای شمالی است که دو جایزه «بازار توانمند، شهر توانمند» و «بهترین محله» را دریافت کرده است.

موفقیت گرنویل آیلند را می‌توان به مجموعه عواملی از طراحی تا مدیریت و ترکیب کاربری‌ها نسبت داد. زمینه اصلی تمام اینها بصیرت آفرینش محیطی بود که ویژگی‌هایی را نشان می‌داد که در مکان‌های دیگر شهر دیده نمی‌شد. این مطلب در ونکوور به این معنی بود: دسترسی به بازار عمومی، مکانی برای تجمع هنرمندان، خانواده‌ها، کودکان، گردشگران و مکانی که یادآور تاریخ صنعتی این شهر باشد. حفاظت در آن زمان روش رایجی در ونکوور نبود؛ به همین سبب این طرح مبتکرانه و بی‌سابقه بود. ساختمان‌ها در قالب زمان منجمد نشدند و قرار هم نبود که آنها را بازآفرینی کنند.

همچنین جزیره با برانگیختن حس کنجکاوی مردم را به درون خود می‌کشاند و به آنها تجربه‌ای خاص و شاید هم نوستالژیک می‌داد و در عین حال، شخص می‌توانست هر زمان که بخواهد از آن بازدید کند؛ زیرا کلیت فضا مقصد است نه جایی برای عبور. این زیبایی جذاب که آفریننده هویتی محکم و اشتباه‌نشدنی است، تنها نتیجه برنامه‌ای جامع با طراحی مناسب است. حفظ شکل و خاطره و دوراندیشی طراحان شهری که مسوولانه عمل کردند، گرنویل آیلند را تحسین‌برانگیز کرده است. رهبری دولت و مداخله مستمر آن کیفیت طرح را تضمین کرد. تنها بدنه‌ای دولتی، با توانایی مداخله فارغ از ملاحظات بازار می‌توانست طرحی را این‌گونه توسعه دهد. برای سرمایه‌گذاران خصوصی انتخاب مستاجران از روی حوصله و عقد قراردادهای اجاره مطلوب چه در سال‌های دهه 1970 و چه در سال‌های دهه 2000 غیر عملی و ناممکن بود. این یک توجیه نیست، بلکه حقیقت است. این طرح به این دلیل موفقیت به حساب می‌آید که در آن طراحی شهری آینده‌نگر، مداخله مسوولانه دولت و مدیریت بلندمدت، مانند یک قطعه‌ موسیقی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.