مزیتها و فرصتهای بازبهرهبرداری از بافتهای تاریخی
در فرآیند توسعه و تکامل شهر ایرانی در جهان امروز، تکیه بر مزیتهای فرهنگی، تاریخی و طبیعی باید راهبرد اصلی برای مدیریت شهری شهرهای با سابقه سکونت باشد.
این نوشتار سعی دارد با شناخت مزیتها و فرصتهای فرادست بناها و شهرهای فرهنگی تاریخی چه آنها که دیروز ساخت هستند و چه امروز ساختها و چه ارزشهای نهفته و آشکار در بسترها و پهنههای طبیعی، تاریخی و فرهنگی، فرصتها و قابلیتهایی را بیابد تا شهر و بنای با ارزش فرهنگی و تاریخی ضمن حفظ ارزشهای آشکار و نهفته با پذیرش نقش جدید یا تقویت و امروزی شدن نقش دیروز، بتواند همچنان به زندگی و پویایی خود ادامه دهد و به خودساماندهی برسد و پیرامون خویش را نیز تحتتاثیر قرار دهد.
در فرآیند توسعه و تکامل شهر ایرانی در جهان امروز، تکیه بر مزیتهای فرهنگی، تاریخی و طبیعی باید راهبرد اصلی برای مدیریت شهری شهرهای با سابقه سکونت باشد.
این نوشتار سعی دارد با شناخت مزیتها و فرصتهای فرادست بناها و شهرهای فرهنگی تاریخی چه آنها که دیروز ساخت هستند و چه امروز ساختها و چه ارزشهای نهفته و آشکار در بسترها و پهنههای طبیعی، تاریخی و فرهنگی، فرصتها و قابلیتهایی را بیابد تا شهر و بنای با ارزش فرهنگی و تاریخی ضمن حفظ ارزشهای آشکار و نهفته با پذیرش نقش جدید یا تقویت و امروزی شدن نقش دیروز، بتواند همچنان به زندگی و پویایی خود ادامه دهد و به خودساماندهی برسد و پیرامون خویش را نیز تحتتاثیر قرار دهد. توسعه شهری و منطقهای با شرایط، فرصتها، امتیازات، امکانات، سرمایهها و حمایتهای ویژهاش و بهرغم تهدیدها و آسیبها و مخاطرات، میتواند ارزشهای کالبدی و فرهنگی گذشته را در بطن خویش حفظ کند و بهعنوان محرک توسعه ارزشگرا از آنها بهره ببرد.
شهرهای تمدنزا
شهرها در طول تاریخ با همه فضاها و اجزا و ساکنانشان، مجموعهای منسجم و پویا و زاییده فرهنگ بودهاند و تمدنها را بهوجود آوردهاند. فرهنگ با تمامی گستردگی و ویژگیهایش نتیجه و تبلور دانایی است و دانش مبتنی بر دانایی منجر به حرکتهای ارزشمدارانهای میشود که به دانش جهت میدهد و آن را در خدمت دانایی بهکار میگیرد و به ظهور فرهنگ و مکاتب فکری داناییمحور، همچون مکتب اصفهان میانجامد. فرهنگ به معنای گسترده، در بسیاری از اجزای زندگی بشر همچون معماری، شعر و موسیقی جلوه میکند و به آنها ارزش معنوی میبخشد. بدینسان، یک شهر، یک بنا، یک مکان، یک اثر، یا یک حرکت برخاسته از فرهنگ مبتنی بر دانایی، دارای ارزش است و بهعنوان میراث فرهنگی شناخته میشود.
در فرآیند توسعه و تکامل شهر ایرانی در جهان امروز، راهبرد اصلی مدیریت شهری شهرهای تاریخی باید متکی بر مزیتهای فرهنگی و تاریخی و طبیعی باشد؛ چراکه استقرار امکانات و کاربریها و فضاهای جدید با توجه به این راهبرد، از سویی میتواند در کنار نقشهای تاریخی، سکونتی، گردشگری یا کشاورزی نقش افزودهای به شهر ببخشد و از سوی دیگر با ویژگیهای موثر در تعریف مزیت و نقش شهر در تعامل باشد نه در تقابل. تجارب بهدست آمده از طراحیهای انجام شده یا کارهای اجرایی که مهندسان مشاور در آن شرکت داشتهاند و همچنین تجارب حاصل از بررسی برخی اقدامات انجام شده، بیانگر نتایجی است که میتواند در فرآیند بازبهرهبرداری از بافتها و بناهای تاریخی بهکار گرفته شود. برخی از این تجارب که فرصتها و مزیتهای این حوزه را شناسایی کردهاند، در ادامه میآیند:
استقرار کاربریها و تعدیل در توزیع کاربریهای جدید، توجه به نقش چندبعدی مرمت و احیا در ایجاد مزیتها، توجه به تاثیرات پیرامونی، تعامل با شهروندان و استفادهکنندگان، حرکت در جهت تحقق اهداف توسعه شهری، ضرورت مشارکت گروههای گوناگون، ضرورت ایجاد ارتباط فضایی و ساختاری، حرکت در جهت برنامه راهبردی توسعه شهر، تعامل با تصمیمگیریهای مدیریتی، حرکت در جهت شهرسازی ارزشگرا، استفاده در جهت تقویت هویت بومی و اقتصاد محلی، تعامل با اقدامات عمرانی فراشهری، توازن بین توسعه شهری و بافت تاریخی، بهرهگیری از قابلیت گردشگری، استفاده از قابلیت گردشگری، استفاده از فرصتهای پیرامونی، ضرورت ساماندهی محوطه و پیرامون بنا، تجهیز بازارهای تاریخی، توجه به کلیت انسجامیافته، تعریف نقشهای جدید در توسعه شهری، توجه به مزیتهای تاریخی، تعریف مزیتها در فرآیند توسعه شهری، تعمیم شاخصهای متنوع در اولویتبندی مرمت، توجه به تعامل بافتهای تاریخی و مدیریت شهری، تجهیز مقاصد گردشگری، تلفیق گردشگری و مرمت بناهای پراکنده، طرحهای ویژه برای باغشهرهای با هویت.
آثار مثبت احیای بناهای تاریخی
آنچه گفته شد مروری گذرا بر بخشی از تجارب به دست آمده در مطالعات، برنامهریزی، طراحی و اجرای طرحهای ساماندهی و مرمت بافتها و بناهای با ارزش فرهنگی و تاریخی در شماری از شهرها و روستاهای ایران بود. با نگاهی به این تجارب درمی یابیم که بافتها و بناهای باارزش فرهنگی و تاریخی در فرآیند حفظ و تداوم حیات و بازبهرهبرداری، فرصتهای بسیار و کمنظیری نصیب فضاهای پیرامون خود، شهرها و حتی منطقه میکنند و بسترهای متنوعی برای توسعه اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و گردشگری در سطح بنا، شهر و فراتر از آن فراهم میآورند.
در واقع تجربه ساماندهی و مرمت بافتها و بناهای با ارزش فرهنگی و تاریخی شهرهای ایران نشان میدهد که مرمت یک بنا، ساماندهی یک محور با ارزش فرهنگی و تاریخی، یا برنامهریزی و طراحی در یک بافت با ارزش فرهنگی و تاریخی تنها به خود بافت، محور، یا بنا محدود نمیشود. مرمت یک بنا در ایجاد یا بازتولید هویت فرهنگی و تاریخی نقش ارزندهای ایفا میکند و در بهبود سیمای شهر یا محله بسیار موثر است و آثار اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نیز توجه به بافتها و بناهای باارزش فرهنگی و تاریخی میتواند با تعریف مزیتهای شهری، محلهای و منطقهای نقشهای گذشته را احیا و حتی نقشهای جدید خلق کند. در این فرآیند است که میتوان به توسعه اقتصادی شهری و محلی امیدوار بود و ماندگاری بناها و بافتهای باارزش فرهنگی و تاریخی را بهعنوان ثروت و سرمایه ملی و بالاتر از آن در جایگاه ارزشی ماندگار برای همه زمانها و مکانها تضمین کرد.
ارسال نظر