مهدیس مدنی کارشناس ارشد برنامه‌ریزی توریسم شهرها امروزه نیمی از جمعیت دنیا را در خود جای داده‌اند و پیش‌بینی‌های سازمان ملل حاکی از آن است که تا سال ۲۰۳۰ این تعداد به ۵ میلیارد نفر معادل ۶۱ درصد از کل جمعیت کره‌زمین برسد. این یعنی هرچه زمان به جلو می‌رود بر تعداد افرادی که از میان فضاها و محیط‌های گوناگون پیرامون ما، محیط‌های شهری را برای زندگی برمی‌گزینند اضافه می‌شود. بدیهی است که این افزایش جمعیت در شهرها بر گردشگری شهری نیز تاثیر خواهد گذاشت. این تاثیر نه‌تنها از منظر توسعه شهرها قابل بررسی خواهد بود، بلکه مهم‌تر از آن اقتصاد شهرها است که قطعا تحت‌تاثیر این امر قرار خواهد گرفت. رواج گردشگری در شهرها چشم‌اندازهای شهری را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد تا جایی که بسیاری از شهرهای گردشگرپذیر در برخی از فضاهای شهری مانند سبک کافه‌ها و رستوران‌ها شباهت‌هایی با یکدیگر دارند. شهرهایی از این دست مرتبا در حال تغییر و تحول هستند و تلاش می‌کنند با ارائه کالاها و خدمات جدید تجربه‌های متنوعی را از حضور در فضاهای مختلف برای گردشگران رقم بزنند. از سوی دیگر خود نیز تحت‌تاثیر تقاضای بازار قرار می‌گیرند و می‌کوشند تا خود را با آن سازگار کنند. توسعه گردشگری در شهرها می‌تواند فواید مختلفی داشته باشد که ازجمله آنها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

گردشگری و زندگی شهری

گردشگری انسان‌ها را به یکدیگر نزدیک می‌کند و آنها را در مواجهه با یکدیگر بردبار و شکیبا می‌کند. در نتیجه آنان می‌آموزند چگونه در یک محدوده کوچک در کنار هم زندگی کنند، بدون آنکه حقوق یکدیگر را نقض کنند و باعث آزار هم شوند. از طرف دیگر گردشگری فرصت‌های بی‌نظیری برای کاهش بیکاری، افزایش درآمد، توزیع عادلانه درآمد و در نتیجه همه این‌ها رونق اقتصادی شهرها را با خود به همراه دارد. توسعه زیرساخت‌های شهری لازم و ملزوم یکدیگرند و گردشگری در بسیاری از مکان‌ها منجر به افزایش خدمات شهری

شده است. اما آنچه در کنار همه این‌ها برای بسیاری از گردشگران و افراد جامعه محلی ملموس است برخی تاثیرات منفی ناشی از حضور گردشگران است؛ برای مثال، تعداد بی‌شمار گردشگران در فصول پربازدید و عواقب این ازدحام جمعیت مانند ترافیک یا گرانی کالاها و خدمات که گریبان‌گیر ساکنان شهرها نیز

می‌شود. آنچه نباید از نظر برنامه‌ریزان دور بماند این نکته است که منتفع شدن از گردشگری و توزیع عادلانه درآمدهای آن در میان مردم، نیازمند برنامه‌ریزی‌های بسیار است و سیستم اقتصادی یکپارچه و قدرتمندی را می‌طلبد. اگر چنین نباشد تنها عده اندکی از دست‌اندرکاران گردشگری که عمدتا در صف اول و دوم عرضه‌کنندگان کالاها و خدمات قرار می‌گیرند از این جریان بهره‌‌مند خواهند شد و باقی اهالی شهر تنها بابت رونق گردشگری متحمل هزینه‌های گوناگون می‌شوند. بنابراین در برنامه‌ریزی گردشگری شهری برنامه‌ریزان باید به دنبال یافتن پاسخی برای پرسش‌های زیر باشند:

چطور می‌توان اثرات اقتصادی گردشگری روی شهرها را اندازه‌گیری کرد؟ چه گام‌های علمی و عملی باید برداشته شود تا توسعه گردشگری با کمترین میزان اثرات مخرب محیط‌زیستی همراه باشد و شهرها از گردشگری سبز که حافظ محیط‌زیست است بهره‌مند شوند؟ چگونه می‌توان شمار روزافزون گردشگران شهری را مدیریت کرد و آنها را به سوی مسیر آگاهی پیشبرد تا بتوان گردشگری مسوولانه را جایگزین شیوه‌های ناپایدار توسعه گردشگری کرد؟ چگونه می‌توان از گردشگری برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان بهره برد؟

خروج گردشگری ازشهرها

امروزه مساله اصلی برای برنامه‌ریزان در حوزه گردشگری شهری داشتن مزیت رقابتی در مقایسه با سایر مقصدها و همچنین بهبود وضعیت معیشت شهروندان است. برای اثربخش بودن مدیریت در این عرصه توجه به پیچیدگی‌های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیط زیستی هر مقصد امری ضروری است. گردشگری به‌طور کلی در سال‌های اخیر رونق بسیاری داشته است. این امر برای مقصدها فرصت‌ها و تهدید‌های بسیاری با خود به همراه دارد. از یکسو با گسترش روند شهر نشینی، تمایل روزافزونی برای گذران اوقات فراغت در خارج از محیط‌های شهری را در پی داشته است.

این علاقه‌مندی باید زنگ خطری برای مدیران و برنامه‌ریزان باشد؛ زیرا از یکسو ورود بدون برنامه این گروه از گردشگران به محیط‌های طبیعی اثرات محیط زیستی فراوانی به همراه خواهد داشت و از سوی دیگر کاهش تعداد گردشگران شهری می‌تواند بر اقتصادشهرها تاثیر بگذارد. امروزه آنچه مقصدها برای بقا در میان این کارزار به کار بسته‌اند به گزارش سازمان جهانی جهانگردی می‌تواند در چند سطر زیر خلاصه ‌شود:

۱- ارائه خدماتی که لذت بیشتری برای گردشگران در برداشته باشد و در عین حال مقرون به صرفه باشند. این خدمات با تاکید بر وجوه مشترک انسانی و اخلاقی اغلب در راستای نزدیک کردن انسان‌ها به یکدیگر هستند.

۲- تاکید بیشتر گردشگری بر اخلاق محور بودن فعالیت‌ها که خود ضامن پایداری توسعه گردشگری و برخوردهای مسوولانه از سوی بازیگران گوناگون این صنعت است.

۳- با توجه به گسترش شهرها و روند مهاجرت به سوی آنها، قرار دادن صنعت گردشگری در صدر اولویت‌بندی برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و تلاش برای دست یافتن به پایداری اقتصادی از طریق رونق گردشگری و همچنین توجه بیشتر به حفاظت از محیط‌زیست و استفاده پایدار از آن.

موارد ذکر شده تنها بخشی از تعهدات گردشگران و ساکنان شهرها به محیط زندگی‌شان است؛ محیطی که ترکیبی از عوامل گریز و کشش به سوی این مقصدها است.