سرمایهها به جیب گردشگری نمیروند؟
سهم توریسم از سرمایهگذاری خارجی
حوزههای سرمایهگذاری در گردشگری، بخشهایی نظیر هتلها، مراکز بهداشت و درمان (در امر توریسم سلامت)، گردشگری بازرگانی، تورهای ماجراجویانه، گردشگری ورزشی، موزهها و پارکها، تجهیز هتلها و گردشگری فصلی، آموزش کارکنان شاغل در گردشگری، کمپها، مراکز خرید، مراکز آموزش گردشگری، نوسازی زیرساختهای حملونقل زمینی و هوایی و ریلی را در بردارند. به اعتقاد کارشناسان، در عرصه بینالمللی، سرمایهگذاری در زنجیره فعالیتهای گردشگری، نیازمند شناسایی مکانهای مناسب سرمایهگذاری و بازاریابی است. جستوجوی مکانهای مناسب با ریسک کمتر و بازدهی بیشتر از طریق مطالعات مکانی انجام میشود و برای کسب بازدهیهای بالاتر، عوامل زیستمحیطی و تجاری مختلف، قابلیت بازار و بودجهبندی سرمایهای باید مطالعه شوند.
حوزههای سرمایهگذاری در گردشگری، بخشهایی نظیر هتلها، مراکز بهداشت و درمان (در امر توریسم سلامت)، گردشگری بازرگانی، تورهای ماجراجویانه، گردشگری ورزشی، موزهها و پارکها، تجهیز هتلها و گردشگری فصلی، آموزش کارکنان شاغل در گردشگری، کمپها، مراکز خرید، مراکز آموزش گردشگری، نوسازی زیرساختهای حملونقل زمینی و هوایی و ریلی را در بردارند. به اعتقاد کارشناسان، در عرصه بینالمللی، سرمایهگذاری در زنجیره فعالیتهای گردشگری، نیازمند شناسایی مکانهای مناسب سرمایهگذاری و بازاریابی است. جستوجوی مکانهای مناسب با ریسک کمتر و بازدهی بیشتر از طریق مطالعات مکانی انجام میشود و برای کسب بازدهیهای بالاتر، عوامل زیستمحیطی و تجاری مختلف، قابلیت بازار و بودجهبندی سرمایهای باید مطالعه شوند. مکان ایدهآل همراه با ارزش فعلی خالص بیشتر و نرخ بازدهی داخلی بالاتر، اولویت بالایی در معیارهای غربالگری خواهند داشت. این معیارها شامل ریسک، امکان ارسال وجوه به کشور اصلی، انگیزهها، محدودیتهای سرمایهگذاری خارجی، نرخ رشد بازار و نرخ رشد صنعت هتلداری است.
جالب است که بهرغم ماهیت بینالمللی صنعت گردشگری، به دشواری میتوان آن را صنعتی جهانی شده دانست؛ زیرا براساس مطالعات و تحقیقات انجام شده، در قیاس با کسب و کارهای دیگر خدماتی نظیر ارتباطات خدماتی مالی، سهم سرمایهگذاری مستقیم خارجی وارده شده به آن چندان گسترده نیست. در واقع این سهم سرمایهگذاری بیشتر در معدودی از فعالیتهای مرتبط با گردشگری رخ مینمایاند که صنایع اقامت، رستورانداری، تورگردانی، سیستمهای رزرواسیون بینالمللی و تا حدی خطوط هوایی در آن جای دارند. جدول بالا نیز نمایانگر این موضوع است.
سهم توریسم کم است؟
به گزارش «دنیای اقتصاد»، طبق برآوردهای سازمان جهانی تجارت و توسعه (UNCTAD)، سهم توریسم از سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی بیش از ۲درصد نیست. البته این سهم در اقتصادهای درحال توسعه، نقش پررنگتری دارد و گاه تا ۱۰درصد سرمایهگذاریهای خارجی به این صنعت اختصاص دارد. ممکن است این ارقام اندک جلوه کنند که این موضوع میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. براساس پژوهشی که توسط دو استاد دانشگاه، نعمتالله اکبری و محمد زاهدی، انجام شدهاست به واسطه همپوشانی فراوان و محدودیتهای آماری حجم کلی فعالیتهای مرتبط با گردشگری در اقتصادهای ملی نیز بهطور متعارف کمتر از حد واقعی برآورد میشوند. علاوه بر این، ورود چندملیتیها به صنعت گردشگری در بسیاری موارد با توجه به ذات خدماتی بودن فعالیتها، بیش از آنکه به صورت واردات سرمایه رخ داده باشد در قالب قراردادهای مدیریت ظهور یافته است. رستورانهای زنجیرهای نظیر مکدونالد نمونهای از این دست بهشمار میروند. سومین مطلب نیز آن است که بهرغم محدود بودن فعلی سطح سرمایهگذاری مستقیم خارجی، در حال رشد بودن روند گردشگری بینالمللی در کشورهای درحال توسعه موجب آن شده که آینده روشنی در این حوزه پیشبینی شود. همچنین سرعت رشد این سرمایهگذاریهای خارجی و حضور بنگاههای چندملیتی در عرصه صنعت گردشگری در کشورهای درحال توسعه با رشد معنیدار به پیش میرود.
توزیع جغرافیایی سرمایهگذاری خارجی توریسم
اطلاعات محدودی در خصوص توزیع سرمایهگذاری مستقیم خارجی در توریسم جهانی در دسترس است ولی بهرغم این محدودیت اطلاعاتی، میتوان به این نکته اذعان کرد که توزیع این سرمایهها در سراسر جهان یکسان نبوده است. کشورهای صنعتی غربی عمدهترین منابع سرمایهفرست به حساب میآیند. در آن میان و در حوزه توریسم بر اساس اطلاعات موجود از دو کشور انگلستان و فرانسه، بیشترین سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی در گردشگری به سوی آمریکای لاتین، حوزه کارائیب و آسیا روانه شدهاند.
UNCTAD با مطالعهای روی صنعت هتلداری در دنیا، این دادهها را تایید میکند. آمریکای لاتین به عنوان بزرگترین پذیرنده سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی در توریسم، بیش از یکچهارم کل هتلهای کشورهای درحال توسعه را در خود جای داده است.
بر این اساس، جنوب و جنوب شرق آسیا و اقتصادهای اروپای شرقی در رتبهبندی بعدی قرار دارند و پس از آنها قاره آفریقا جای میگیرد. در حدود ۱۵ درصد کل هتلهای بینالمللی در این مناطق جای گرفتهاند. جنوب آفریقا، کشورهای حاشیه صحرای بزرگ در این قاره، غرب آسیا و بخشی از شرق آسیا در پی این گروه قرار گرفتهاند و حوزه آسیای مرکزی و اقیانوس آرام کمتر از یک درصد این هتلها را میزبانی میکنند.
در مطالعه این سازمان جهانی، از مدیریت هتلهای چندملیتی خواسته شده بود که فضای کسبوکار و اهداف پنجساله خود را ترسیم کنند. این نتایج نشان داد که احتمال تغییر روندهای فوق وجود دارد. این تغییر در قالب دو حرکت عمده صورت خواهد پذیرفت؛ اولا ۵۰درصد جنوب و جنوب شرق آسیا را برای آینده نزدیک هدف گرفتهاند که ایران نیز جزو آنها است. دوما در برنامه آتی، آنها خواهند کوشید تا علاوهبر مدیریت، به افزایش داراییهای ثابت خود نیز در مقاصد بپردازند و این افزایش یعنی افزایش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در صنعت گردشگری کشورهای درحال توسعه.
برخلاف تصور رایج در حوزه سیاستگذاری کشورهای درحال توسعه که گمان میرود اعطای وامهای کمبهره به سرمایهگذاران عامل کلیدی حضور سرمایهگذاران خارجی در توریسم کشورهای درحال توسعه است، مدیران هتلهای چندملیتی بیش از تاکید بر اهمیت سیاستها و مشوقهای دولتی به عناصری از قبیل اقتصاد مقصد و نرخ رشد آن در کنار انتظارات از تقاضای آتی سفر به مقصد، برای تعیین مراکز سرمایهگذاری خود توجه میکنند. خصوصیسازی در عمل نیز محرکی مهم برای جذب سرمایههای خارجی در صنعت هتلداری بینالمللی بوده است و سرمایهگذاران خارجی علاقهمندند در حوزههایی فعالیت کنند که پیش از آن دولتها در آن کمترین دخالت و حضور را داشتهاند.
بدیهی است رابطه متقابلی میان حضور گردشگران و ارائه خدمات گردشگری و اقامتی وجود دارد و نفس وجود چنین سرمایههایی، به گسترش تقاضای سفر به این مناطق دامن میزند.
این موضوعی است که نباید مدیران گردشگری مقاصد از آن غافل بمانند؛ امری که نشات گرفته از رابطه پیچیده میان ورود گردشگر و خدمات موجود در منطقه مقصد و سطح فعالیتهای اقتصادی در آن است.
ارسال نظر