نمایش چرخه کامل اقتصاد در اقامتگاه‌های بومگردی پرو

گروه ترجمه: اسم من کریستیانا سوآنا است و در جزایر شناور لوس اوروس خانتاتی در کشور پرو زندگی می‌کنم. «خانتاتی» یک کلمه آیمارایی به معنی «سپیده‌دم» است. من در واقع در جزیره دیگری دورتر از اینجا به دنیا آمدم. زمانی که جوان بودم، شناختی از گردشگران نداشتم و از آنان می‌ترسیدم. وقتی ازدواج کردم به این منطقه آمدم. مثل همه زنان این منطقه به ساخت صنایع دستی مشغول بودم و از فرزندانم مراقبت می‌کردم. روزی یک زوج هلندی به من گفتند: «کریستیانا چرا در اینجا کلبه نمی‌سازی، شاید کسی بخواهد شب در این جزیره بماند.» فکر کردم این ایده فوق‌العاده است. ما اول با یک اتاق خیلی کوچک شروع و در سال اول کارمان از چند زوج پذیرایی کردیم. در شروع کارمان مردم می‌گفتند شما دیوانه‌اید. حتی همسرم هم همین را می‌گفت. او می‌گفت: «تو دیوانه‌ای، هیچ‌کس اینجا نمی‌ماند.» هیچ‌کس باور نمی‌کرد کسی بتواند اینجا بماند چون اینجا خیلی سرد است و برق و آب ندارد. با این وجود ما این پروژه را به پیش بردیم و اکنون گردشگران بیشتری برای اقامت به اینجا می‌آیند. هر وقت گردشگران به اینجا می‌آیند و در کلبه‌های ما اقامت می‌کنند، مردم متوجه می‌شوند که بله، پروژه‌ای این چنینی امکان‌پذیر است و گردشگران برای اقامت خواهند آمد. درحال حاضر اقامتگاه‌ ما ۱۰ اتاق با ۲۰ تخت دارد. قصد داریم آشپزخانه و اتاق غذاخوری را بزرگ‌تر کنیم. صفحه‌های خورشیدی خریده‌ایم و می‌خواهیم حمل و نقل و کلبه‌ها را توسعه دهیم. همیشه به برادرانم می‌گویم وقتشان را روی آموزش سرمایه‌گذاری کنند و پول‌شان را روی خرید و اجرای کسب‌وکارشان.

کسب‌وکاری برای همه خانواده

اکنون ۱۰ سال است که پذیرای گردشگران هستیم. آنها ما را درباره اینکه چطور در کارمان پیشرفت کنیم، راهنمایی می‌کنند. همیشه منتظر هستیم گردشگران و دوستانمان به اینجا بیایند. دوست داریم آنها با رضایت و خشنودی از کسب و کار و خانه ما، اینجا را ترک کنند و امیدواریم آنها از تخت‌های معلق ما در «هتل تخت‌های معلق» لذت ببرند. در حال حاضر، همه خانواده به این کار مشغول هستند. قبلا فقط من و همسرم همه کارها را انجام می‌دادیم. اما اکنون من بیشتر در آشپزخانه کار می‌کنم و خواهرها و عموزاده‌هایم به من کمک می‌کنند و مدیریت آشپزخانه را یاد گرفته‌اند. بنابراین من می‌توانم به سفر بروم و کارهای دیگری انجام دهم.

دخترم مسوول قسمت رزرو است. او متوجه شده است برای اینکه در این کسب و کار موفقیت بیشتری به دست آورد باید درس بخواند و اکنون در رشته گردشگری تحصیل می‌کند و مدیر پروژه ماست. پسرم در بخش حمل‌ونقل همکاری می‌کند. او به ترمینال، هتل‌های مختلف، فرودگاه و هرجایی که گردشگران هستند می‌رود. همسرم هم با قایق گردشگران را به ماهی‌گیری می‌برد. خواهرم صنایع دستی‌مان را به گردشگران نشان می‌دهد و به آنها یاد می‌دهد چطور صنایع دستی درست کنند. شب‌ها هم خواهرزاده‌هایم با اجرای موسیقی زنده گردشگران را سرگرم می‌کنند. این بچه‌ها به ادامه تحصیل هم علاقه‌مند شده‌اند. بسیار خوشحالم چون این کسب و کار حالا دیگر تنها به من تعلق ندارد بلکه متعلق به کل خانواده است.

ما خانواده بسیار بزرگی هستیم؛هشت خواهر و برادر. من و خانواده‌ام روزگار سختی را گذرانده‌ایم. فکر می‌کنم اگر این کار نبود، مجبور بودم شب و روز ماهی‌گیری کنم. وقت‌هایی که ماهی می‌گرفتیم غذا برای خوردن داشتیم و بدون ماهی، هیچ چیز برای خوردن نداشتیم. اما اکنون با این کسب و کار یاد گرفته‌ام چطور غذای خانواده را مدیریت و شرایط تحصیل فرزندانم را فراهم کنم. به اعتقاد من این یک پروژه پایدار است چون مربوط به حفاظت از محیط‌زیست و احترام به مردم‌مان است. همیشه به دیگران می‌گویم زمان‌تان را صرف آموزش و یادگیری مدیریت این‌گونه کسب‌وکارها کنید. از هر مشتری، چیزی یاد بگیرید و به توسعه ادامه دهید؛ همان‌طور که ما چنین کردیم. رویایم این است یک آژانس مسافرتی کوچک تاسیس کنم تا گردشگران بتوانند مستقیما از کشورهایشان به خانه‌های ما در نقاط مختلف پرو بیایند؛ اقامتگاه‌هایی در لیما، کوزکو، آرکیپا و هرجایی که جوامع ما بتوانند پذیرای گردشگران باشند. این رویای ماست. به گزارش «دنیای اقتصاد»، مرکز گردشگری اوروس خانتاتی درپروژه ارتقای حقوق بومیان به‌ویژه حقوق زنان نقش دارد. گردشگران تمایل دارند کاملا در جوامعی که پذیرای آنها هستند جذب شوند. آنها می‌آموزند که چطور ماهی‌گیری کنند، غذا درست کنند و به همراه میزبانانشان صنایع دستی بسازند و در فعالیت‌های روزانه جامعه مشارکت کنند. درآمد حاصل از گردشگری صرف خرید تجهیزات برای ساخت صنایع دستی، تحصیل فرزندان و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها از جمله خرید قایق جهت نقل و انتقال گردشگران می‌شود. در اینجا یک چرخه کامل از اقتصاد گردشگری به وجود آمده است.